باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدیتبار - فارن افرز در مقالهای به نقد سیاست خارجی ترامپ پرداخته است. در این متن، نویسنده به نقد سیاست خارجی ترامپ میپردازد و توضیح میدهد که اگرچه برخی معتقدند دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ به بازگشت واقعگرایی در سیاست خارجی آمریکا اشاره دارد، این نظر اشتباه است. سیاست واقعگرایانه بر اساس این فرض استوار است که در سیاست جهانی هیچچیز بهطور قطعی حلشده نیست و کشورها همیشه برای موقعیتهای بهتر مبارزه میکنند. سیاستهای ترامپ، بهویژه در راستای اولویت دادن به منافع آمریکا بدون توجه به اصول واقعگرایانه، منجر به اتخاذ رویکردهایی میشود که نهتنها بر اساس منافع ملی آمریکا نیستند، بلکه میتوانند مشکلات بیشتری ایجاد کنند.
ترامپ با رویکرد «آمریکا اول»، بهجای توجه به منافع بلندمدت و تعاملات استراتژیک با متحدان، بسیاری از سیاستهای خود را بر اساس اظهارات و تهدیدهای تند و بیپایه اتخاذ کرده است. او بهطور خاص از اتحادیهها و همکاریهای بینالمللی برای مقابله با چالشهای جهانی مثل چین و روسیه انتقاد کرده و چنین همکاریهایی را بهعنوان فرصتهای ضررده برای آمریکا میبیند.
نویسنده بیان میکند که از منظر واقعگرایی، اگرچه ایالاتمتحده باید به آمادگی نظامی خود توجه داشته باشد، اما رویکرد صحیح برای مقابله با چالشهای جهانی نیازمند اتحادهای سیاسی محکم و همکاری با کشورهای مهم است، نه تنها قدرت نظامی. همچنین در مورد جنگ اوکراین و تهدیدات نظامی روسیه، ترامپ رویکردی محدود به راهحلهای تکمحور ارائه کرده که با اصول واقعگرایانه مغایر است.
همچنین، حمایت بیقید و شرط ترامپ از اسرائیل و تعهدات نظامی در خلیج فارس از منظر واقعگرایانه و منافع ملی آمریکا نیز مورد انتقاد قرار گرفته است. نویسنده اشاره میکند که آمریکا دیگر نیازی به این تعهدات ندارد و در عوض باید به سمت کاهش تنشها و عدم مداخله در مسائل خارجی حرکت کند.
ترامپ همچنین در زمینه سیاستهای تجاری و حمایت از تعرفهها و موانع تجاری سیاستهای غیرواقعگرایانهای را دنبال کرده است که نهتنها به اقتصاد جهانی آسیب میزند، بلکه منجر به از دست دادن فرصتهای تجاری و سیاسی برای ایالاتمتحده میشود.
نهایتاً، این سیاستها نهتنها برای منافع ملی آمریکا ضرر دارد بلکه مشابه با سیاستهای قبلی «آمریکا اول» در دهه 1930 است که به بحران اقتصادی جهانی منجر شد. بهطور کلی، ترامپ با رویکردهای تند و کوتهنظرانه خود در سیاست خارجی، درک واقعگرایانه و استراتژیک از روابط بینالملل را نادیده گرفته است.
منبع:فارن افرز