به گزارش ذاکرنیوز ، مردادماه سال 79 بود که یک روز تاریخی در استان اردبیل رقم خورد و این روز هر سال یادآور حضور پرخیر و برکت مقام معظم رهبری به دارالارشاد اردبیل است، روزی که در تاریخ این استان میدرخشد و به یادگار مانده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور در بین مردم ولایتمدار استان اردبیل به موضوعات مهمی پرداختند و مردم استان هیچ وقت سفر مقام معظم رهبری به استان اردبیل را فراموش نمیکنند چرا که این سفر تاریخی برای مردم بسیار خوشیمن بود.
مقام معظم رهبری در سفر خود با اقشار مختلف مردم اردبیل دیدار کردند و حتی به منطقه عشایرنشین استان نیز سفر داشته و دیدار صمیمی و گرمی با این عشایر غیور داشتند.
این روز شاید برای مردم سایر استانها روزی عادی همانند سایر روزها باشد؛ اما برای مردم اردبیل روزی تاریخی بوده و برای همیشه در دفتر خاطرات آنها به ثبت رسیده است؛ چرا که در این روز سفر تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی به استان اردبیل رقم خورده است.
مردم ولایتمدار استان اردبیل در این روز مهم به منظور استقبال از رهبر معظم انقلاب اسلامی ساعتها منتظر ورود امام به این استان بودند که با ورود معظمله به اردبیل، مردم دیندار و ولایتمدار یکصدا شعارهایی سر دادند و از عزیزترین یادگار انقلاب و امام استقبال کردند.
روزی که حضرت آقا وارد اردبیل شد به چنان گرمی مورد استقبال مردم شریف، مؤمن و متعهد استان اردبیل واقع شد که از آن روز تا به اکنون شاهدان صحنه هرگز آن را فراموش نکردهاند.
با گذشت چند سال و دهه حماسه غرورآفرین استقبال مردم استان اردبیل از ولی زمان خود هنوز هم دهان به دهان میچرخد.
در سفر 5 روزه رهبر معظم انقلاب اسلامی به استان اردبیل ضمن دیدار با قشرهای مختلف مردم ولایتمدار، مومن، دلاور و خونگرم این استان، با علما و روحانیون، خانواده معظم شهدا و ایثارگران، بسیجیان، دانشجویان و دانشگاهیان، نخبگان و برگزیدگان و مسئولان فرهنگی و اجرایی دیدار داشتند.
حضور در میان عشایر استان اردبیل، سفر به چند شهر این استان و دیدار از نزدیک با مردم ولایتمدار آن شهرها از دیگر برنامههای سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی در مرداد سال 1379 به استان اردبیل بود.
گزیدهای از فرمایشات مقام معظم رهبری درجمع مردم دارالارشاد استان اردبیل به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مقام معظم رهبری؛
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین. والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین. الهداة المهدیّین. سیّما بقیةاللَّه فیالأرضین.
برای من دیدار مردم مؤمن، باوفا، پُرشور، انقلابی و بسیار عزیز شهر و استان اردبیل، بسیار مغتنم است. در طول سالهای انقلاب و قبل از انقلاب، شهر و منطقه شما در چشم ما دارای مقامی ارجمند و برجسته بوده. و همه حوادث و قضایایی که در طول این دوران، پیش آمده است، این دید درست در مورد اردبیل و مردم اردبیل را تقویت کرده است.
این دیدار صمیمی و پرشور را مغتنم میشمارم و عرایضی را در دو، سه بخش به شما برادران و خواهران عزیز، عرض میکنم.
بخش اوّل، در مورد شهر شما و سابقه شماست. اگرچه مردم اردبیل - بلکه بسیاری از مردم کشور - نقش اردبیل و سابقه اردبیل و بزرگان این شهر و منطقه را تا حدود زیادی میشناسند؛ اما من مایلم از زبان من، این گفته شود که اردبیل در طول دورانهای گذشته و در دوران انقلاب و در دوران نهضت اسلامی، نقشی مؤثّر و پایدار در آن راههایی که به صلاح ملت و این کشور منتهی میشده، ایفا کرده است.
در تاریخ گذشته، در دوران طلوع صفویّه، سرزمین اردبیل توانست دو خدمت بزرگ به این کشور بکند. اوّل این که توانست از کشوری که بخشهای آن از هم جدا و با هم در حال اختلاف و درگیری بودند، یک کشور متّحد، بزرگ و مقتدر، بهوجود آورد. قبل از طلوع صفویّه و بعد از دوران سلجوقیان، ایران کشوری بود که هر بخشی از آن آهنگ جداگانهای مینواخت و از عزّت و عظمت ایران در آن دورانها خبری نبود. این عزّت را صفویّه دادند. و صفویّه از اردبیل طلوع کردند و خاندان عرفای مجاهد و مبارز - یعنی اولاد شیخ صفیالدّین اردبیلی - توانستند این زمینه را به وجود آورند، تا فرزندان آنها ایران را به همه عالمیان در دنیای آن روز، متّحد، مقتدر، عزیز، سربلند و پیشرفته معرفی کنند.
خدمت دوم، عاملی بود که در واقع پشتیبانی معنوىِ عامل اوّل محسوب میشود؛ یعنی احیای مذهب شیعه، مذهب اهلبیت و ارادت به خاندان پیامبر. مردم - همین مردم شجاع، همین عشایر غیور - از این سرزمین با نام امیرالمؤمنین، با نام امام حسین، با نام شهدای کربلا، با نام ائمه معصومین علیهمالسّلام توانستند بروند و نام خدا، یاد اهلبیت و آئین مقدس اسلام و فقه متین جعفری را در سرتاسر این کشور، مستقر کنند و کشوری یکپارچه، محکم و مقتدر بهوجود آورند.
این اقتداری بود که از معنویت، از دین و از تعالیم اهل بیت بهوجود آمد. بزرگانی که در این مدت - در طول چند قرن - در اردبیل پرورش پیدا کردهاند، همه همین خط مستقیم را نشان میدهند. خودِ شیخ صفیالدّین اردبیلی، برخلاف آنچه که بعضی گمان میکنند، یک صوفیمسلک از قبیل آنچه که ادّعا میشود، نبود. یک عالم، یک عارف، یک مفسّر و یک محدّث بود. آنگونه که مرحوم علاّمه مجلسی - بنا بر آنچه از او نقل کردهاند - ذکر میکند، شیخ صفیالدّین اردبیلی در ردیف سیدبنطاووس و ابنفهد حلّی - علمای فقیه و درعینحال عارف - قرار داشت و کسی بود که در کنار علاّمه حلی - در دستگاه شاه خدا بنده - توانستند جوانههای شیعه را در قرن هفتم و هشتم در این کشور بهوجود آورند و پایه فقهی و متین و استدلالی آن را در حوزههای علمیه، رایج کنند.
بعد هم فرزندان او عرفای مجاهد بودند؛ لذا گفتهاند اردبیل «دارالارشاد» است. یعنی اینجا کسانی هستند که ارشاد به دین میکنند. بحث، بحث دارالارشاد است؛ بحث صوفیگری و کارها و سخنها و دعویهایی از این قبیل نیست. بحث بر سر معنویّت دین و معنویّت شیعه و خاندان اهل بیت است. لذا بعد از گذشت یکی دو قرن، در اوایل صفویّه - در قرن دهم - خورشید درخشان فقاهت شیعه - اوّل کس از بزرگانی که بعد از چند قرن در دنیای فقاهت اسلامی و شیعی از ایران درخشید - یعنی مرحوم ملااحمد محقّق اردبیلی - از این شهر سر بلند کرد. قرنها، فقهای شیعه از بلاد لبنان، شام، حِلّه و عراق بودند و علمایی از ایران در ردیف بزرگان فقهای شیعه، از بعد از قرون اول، تا قرنهای متوسط نداشتیم. اوّل کسی که در این میدان قدم گذاشته است، یک فحل اردبیلی است؛ یک عالم بزرگ، یک زاهد، یک عارف و یک محقّق.
خدا را شکر میکنیم که سلسله دیانت و شجاعت مردم و قوّت معنوی این مردم، در کنار سلسله پیشرفت علم و تقوا در طول زمان در این سرزمین امتداد پیدا کرده است. مردم اردبیل از قبل از دوران صفویّه هم جزو معدود مردمی در کشور ایران هستند که توانستند لشکریان مغول را دو مرتبه شکست دهند. لشکریان مغول، هرجا میرفتند، مردم را با ارعاب وادار به عقبنشینی میکردند. در اردبیل، لشکریان مغول، دو مرتبه از مردم شکست خوردند و عقبنشینی کردند. بعد هم این طوایف و ایلات شجاع و مردم مؤمن توانستند اینجا را نقطه شروعی قرار دهند که ایران بزرگ شیعی و مقتدر - در دوران صفویّه - به وجود آید.
البته به شما بگویم در دوران حکومت قاجاریه و حکومت پهلوی، صفویّه مورد بغض بودند و به دلایل معیّنی اردبیل هم مورد بیاعتنایی قرار گرفت. همان قدری که صفویّه به اردبیل پرداختند، قاجاریه و بعداً پهلوی، در این نقطه مرزی و دوردست، بیاعتنای کردند. آن چیزی که به یاد آنها نیامد، اردبیل بود! لذا این شهر و این منطقه سرسبز، حاصلخیز و بااستعداد که هم استعداد کشاورزی دارد، هم استعداد صنعتی، هم امکان بازرگانی سالم خارجی، یکی از مناطق فقیر و محروم، شمرده میشود.
چرا؟ به خاطر انتقامی است که بعضی از حکام بعد از صفویّه، میخواستند از این منطقه، از این مردم و از قبایل قزلباشی آن روز - که از آنها دل پُری داشتند و بخشی از آنها در اردبیل بودند - بگیرند.
خدا را شکر میکنیم که در دوران حکومت اسلامی، توجّه به اردبیل، همان توجّه شایسته شده است. حکومت و دولت اسلامی، وارث ویرانگریهای طولانی گذشته و مورد هجوم دشمنیهاست. درعینحال در این سالهای دو دهه گذشته، در همه مناطق محروم این کشور، از جمله در منطقه اردبیل، استان شدن، راه افتادن مراکز آموزشی عالی، احداث راهها و بسیاری از خدمات فراوان برای روستاها، به وجود آمده است.
البته همانطور که امام جمعه محترم - که فرمایشات ایشان کاملاً متین است - نکاتی را گفتند، من هم اشاره خواهم کرد که هنوز باید کارهای بسیاری در این استان انجام گیرد.
من فراموش نکنم، از علمای بزرگ این استان یاد کنم؛ از مرحوم حاج میرزا محسن آقا مجتهد، از مرحوم حاج میرزا علیاکبر مجتهد - مردان بزرگ - از مرحوم حاج سید یونس اردبیلی، که خود من در دوران جوانی در مشهد مقدس، آن مرد را از نزدیک میشناختم که عالم طراز اوّل بیمعارض در خراسان بود. اینها بزرگانی هستند که همگی در مقابل ظلم، در مقابل فساد و در مقابل سلطه حکومتهای ظالم، مقاومت و ایستادگی کردند. مرحوم حاج سید یونس یک بهگونهای، مرحوم حاج علیاکبر آقا به نحوی و دیگران به انحاء دیگر.
این، شهر و استان شماست. به فضل پروردگار، اینجا استان شد و امکان جذب کمکهای دولتی برای اینجا به وجود آمد.
من فراموش نکنم و عرض کنم که در دوران جنگ تحمیلی، جوانان این مرز و بوم در قالب لشکرها و یگانهای مربوط به این منطقه، مجاهدت کردند و هزاران شهید و جانباز و آزاده و ایثارگر، از این منطقه، تقدیم انقلاب شد؛ همان کسانی که با شجاعت خودشان - مانند جوانان غیور در همه جای کشور - جلوِ دشمن را گرفتند و استقلال کشور و نظام اسلامی خود را با قدرت، حفظ کردند.