به گزارش ذاکرنیوز، ناصر کنعانی، رئیس دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر در یادداشتی مینویسد: سیزدهم دیماه مصادف با دومین سالگرد ترور ناجوانمردانه سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، ابومهدی المهندس جانشین فرمانده حشد الشعبی عراق و سایر همراهان والامقام آنهاست. این شهیدان سحرگاه به محض خروج از محوطه فرودگاه بین المللی بغداد، مورد حمله موشکی پهبادهای آمریکائی قرار گرفتند. حملهای که دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا رسما مسئولیت آن را بعهده گرفت.
حمله تروریستی آمریکا به شهید سلیمانی و همراهان ایشان، علاوه بر اینکه نقض قواعد حقوق بینالملل و حقوق بشر بوده، اقدامی تجاوزکارانه علیه حاکمیت دولت عراق نیز هست. این اقدام جنایت آمیز دولت آمریکا، واکنش و محکومیت گسترده ای را در سطح رسمی و غیررسمی و مردمی به دنبال داشته است. برای نمونه، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در گزارش خود صریحاً اقدام آمریکا در حمله به سردار سلیمانی و همراهان وی را غیر قانونی اعلام نموده است.
سردار سلیمانی «قهرمان مبارزه با تروریسم» بوده و بخش زیادی از کارنامه درخشان او در سطح منطقه، در حوزه جنگ با تروریسم بینالمللی است. حمله تروریستی به شخصی که در خط مقدم مبارزه با تروریسم بین المللی است، مصداق بارز و عملی بکارگیری «استاندارد دوگانه» و حاکی از دروغگویی مدعیان مبارزه با تروریسم است.
ویژگیهای برجسته سردار قاسم سلیمانی از جنبه فردی و انسانی، توانمندیهای او از جنبه فرماندهی و مدیریت نظامی، نبوغ عجیب او در حوزه استراتژیک و نقش آفرینی او در صلح سازی در منطقه، او را در طراز یکی از برجسته ترین و شناخته شده ترین فرماندهان نظامی جهان قرار داد اما برغم بسیاری از ویژگیهای ممتاز این شخصیت برجسته، شاید بتوان بزرگترین ویژگی سلیمانی را حمایت مستمر و مؤثر او از مظلوم در مقابل ظالم، ایستادگی در مقابل نظام سلطه جهانی به رهبری آمریکا و ضدیت او با رژیم صهیونیستی دانست.
سلیمانی با التزام عملی به آموزهها و ارزش های اصیل اسلامی، دفاع از مظلوم در برابر ظالم و حمایت از جریانهای مقاومت در برابر سلطه آمریکا و اشغالگری رژیم صهیونیستی را مهمترین وظیفه خود می دانست و در این مسیر برای وی ملیت، جنسیت، قومیت، دین و مذهب اهمیت نداشت. اهتمام سلیمانی به حفظ کرامت انسانها فارغ از نژاد و مذهب و اجرای عملی حقوق بین المللی انسان دوستانه مثال زدنی است و در این زمینه اظهارات و شواهد مکتوب و مستند بسیار فراوانی وجود دارد. نقش سردار سلیمانی در حمایت از اقلیت های مذهبی و نژادی در کشورهای عراق و سوریه (از جمله ایزدیها و مسیحیان) در مقابل جنایت های گروههای تکفیری، از نمونههای برجسته این اخلاق و سیره عملی سلیمانی در حمایت از مظلوم در مقابل ظالم است. سلیمانی به اعتراف دوست و دشمن، قهرمان مبارزه با داعش و گروههای تکفیری است و کلیدی ترین نقش را در حمایت از ملت های عراق و سوریه در برابر جریان شوم داعش و ممانعت از سقوط دو کشور یادشده به دست داعش و تروریست های تکفیری ایفاء کرد.
سلیمانی در دو کشور عراق و سوریه، همزمان در سه زمینه نقشی تعیین کننده ایفاء کرد:
- ممانعت از سقوط دولت های قانونی عراق و سوریه و ممانعت از تجزیه این دو کشور که در صورت تحقق، خطرات و اثرات ناشی از آن میتوانست کل منطقه خاورمیانه را تحت تاثیر خود قرار دهد.
- مبارزه مستقیم میدانی و عملیاتی علیه داعش و تروریست های بین المللی.
- حمایت از مردم تحت هجوم تروریست ها و کمک رسانی به مردم تحت محاصره و آواره.
سلیمانی به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران اولین فرمانده نظامی جهان بود که به درخواست دولت های سوریه و عراق، خود را به عمق میادین پرخطر رساند و با نبوغ خاص نظامی خود و بسیج کلیه نیروهای رسمی و غیررسمی و داوطلب، با شجاعتی بی نظیر، ماشین نظامی تروریست های تکفیری مورد حمایت آمریکا و صهیونیسم را زمین گیر کرد و در نهایت با آزادسازی موصل عراق، پایان خلافت شوم داعش را اعلام نمود.
سلیمانی نخ تسبیح ایجاد وحدت عمل و انسجام میدانی میان مدافعینی بود که برای دفاع از تمامیت ارضی عراق و سوریه و ممانعت از تشکیل خلافت داعش و حمایت از ملت های مظلوم منطقه به میدان آمده بودند. او بی شک بزرگترین خدمت را به ملت ها و دولت های منطقه و حتی دولت ها و ملت های فرامنطقه ای منجمله اروپا نمود و مانع از تثبیت خلافت شیطانی داعش و تسری حوزه نفوذ و عملیات آن به اقصی نقاط عالم شد. سلیمانی در یک جمله کوتاه اما عمیق، به فرموده رهبر عالی سیاسی و دینی جمهوری اسلامی ایران، «چهره بین المللی مقاومت» بود.
سردار قاسم سلیمانی پیش از آنکه «مرد جنگ» باشد، «مرد صلح» بود. او نه یک شخص، بلکه نماد یک مکتب و تفکر بود که معتقد بود تنها راهکار ممانعت از سلطه آمریکا و صهیونیسم بر سرنوشت دولت ها و ملت های منطقه، متحد شدن آنهاست، فلذا سلیمانی برای اقتدار ملت های منطقه، اهمیتی راهبردی قائل بود.
از نگاه دولت آمریکا، با بودن سلیمانی، پیشبرد معامله قرن و دمیدن در روند سازش با موانع جدی روبرو بود، فلذا دولت آمریکا، نه تنها برجسته ترین چهره جهانی مبارزه کننده علیه تروریسم بین المللی، بلکه مغز متفکر مقابله با استیلای رژیم صهیونیستی بر کشورهای اسلامی و عربی را ترور کرد. اقدام دولت آمریکا در ترور سلیمانی، نه اقدامی برای از میان بردن یک شخص، بلکه اقدام برای از میان برداشتن رمز و تجلی تفکر ضدآمریکائی-ضدصهیونیستی بود و البته ارتکاب چنین جنایتی، یک اشتباه راهبردی در کنار دهها اشتباه راهبردی دیگر آمریکا در منطقه و جهان بود. چرا که با ترور سلیمانی، مکتب و تفکر او ماندگاری و پویایی خود را از دست نخواهد داد، بلکه اکنون ابعاد جهانی بیشتری به خود گرفته است.
گذشت زمان و اعترافات برخی مقامات ایالات متحده آمریکا، نشان داد که بسیاری از گروههای تروریستی و تکفیری، از جمله داعش توسط ایالات متحده آمریکا و به منظور ایجاد تغییر در معادلات راهبردی منطقه، ایجاد فضای تنفسی برای رژیم صهیونیستی و دامن زدن به جنگ های خونین مذهبی در جهان اسلام ایجاد شده اند. چنین اقدامات شرم آوری طبعا مسئولیت بین المللی دولت آمریکا و مقامات آن کشور را در پی دارد و باید پاسخگوی تمامی فجایع و خساراتی که در نتیجه این اقدامات در منطقه رخ داده است، باشند. ترور جنایتکارانه سرداران و فرماندهان مبارزه با داعش و تروریسم در منطقه، در واقع انتقام تروریستها از این سرداران بود که به دست ترامپ جنایتکار رئیس جمهور وقت آمریکا انجام گرفت.
برغم عبور عراق و سوریه از دوران سخت بحران و شکست رؤیای خلافت داعشی، متأسفانه تفکرات تکفیری، ضد بشری، تروریستی و حمایتهای پیدا و نهان از این تفکرات ادامه داشته و لازم است جامعه جهانی در برابر شیوع فکری و قدرتگیری مجدد این جریان هشیار باشد. تفکرات تکفیری و تروریسم، تهدیدی علیه صلح، ثبات و امنیت بین المللی به شمار می آیند و مبارزه با آن وظیفه تمامی اعضای جامعه بین المللی است. بر کسی پوشیده نیست که آمریکا حضور مخربی در منطقه غرب آسیا داشته و تا زمانی که این کشور نیروهای نظامی تروریست خود را از این منطقه خارج نکند، ثبات و امنیت در آن برقرار نخواهد شد.
اکنون دو سال از ترور سردار سلیمانی و فرماندهان مقاومت اسلامی سپری شده است. قطعا این جنایت بی پاسخ نمانده و آمران و عاملان این جنایت غیرانسانی بایستی در دادگاه عدالت محاکمه شده و پاسخگو باشند. واکنش های مردمیگسترده در سراسر جهان و نیز واکنش و اعلام موضع بسیاری از شخصیت های شناخته شده سیاسی و حقوقی بین المللی در محکومیت اقدام جنایتکارانه آمریکا در ترور سردار سلیمانی و همراهان وی، به روشنی نشان داد که آمریکا قبل از هر چیز، در محکمه وجدانهای بیدار جهانی محکوم است. معهذا جمهوری اسلامی ایران از منظر رسمی نیز از تمامی ظرفیتهای سیاسی، حقوقی و بینالمللی خود برای پیگیری حقوقی و قضائی آمران و عاملان این جنایت هولناک استفاده خواهد کرد و حق ملت بزرگ ایران در انتقام شایسته از جنایتکاران بین المللی را هیچگاه فراموش نخواهد کرد.
انتهای پیام