یک نمایشگاه و این همه بی‌خبری؟!

نه کسی از آمارهایی که می‌توانستند به کمک جامعه بیایند چیزی می‌داند و گاهی نه حتی از آینده پیش ‌رو؛ نمایشگاه کتاب که سال‌ها خالی از خبرهایی که می‌توانست در تاریخ ثبت کند، برگزار شد حالا بیش از یک سال است که از وضعیت برگزاری خود هم ما را بی‌خبر می‌گذارد!

به گزارش  ذاکرنیوز، بر مبنای آن‌چه دیده‌ایم اصولا ما ملت بی‌خبری هستیم؛ و نه فقط ملت که حتی مسئولان هم در مواردی گویا در بی‌خبری به سر می‌برند! برای این موضوع هم مثال زیاد است. گاهی حتی وقتی پای یک مسئله مهم در میان است، پس از بحث‌های سیاسی زیر سقف صنوف مختلف، کنفرانس‌های خبری میان رانندگان و مسافران در تاکسی‌های سطح شهر، گمانه‌زنی‌های کاربران در فضای مجازی و ... است که تازه خبری به صورت رسمی از سوی نهاد مربوطه اعلام می‌شود. 


با این همه، حدود یک سال می‌گذرد از روزهایی که خبرنگاران اغلب با تماس‌های بی‌پاسخ با مسئولان و سوال‌های بی‌جواب از برگزارکنندگان در خصوص چگونگی برگزاری سی‌وسومین نمایشگاه کتاب تهران مواجه می‌شدند، روزهایی که تنها چیزی که می‌دانستیم تعلیق زمان برگزاری این رویداد بود. 


اما چند روز پیش بود که ایوب دهقانکار، مدیر خانه کتاب و ادبیات ایران با حضور در نخستین کنفرانس بین‌المللی «پژوهش‌های نشر» به ارائه «تحلیل اطلاعات نخستین نمایشگاه مجازی کتاب» پرداخت؛ او که در یک سال اخیر کمتر پاسخ‌گوی سوالات عموم خبرنگاران به صورت اختصاصی بوده است، در این سخنرانی آمارهایی را ارائه کرد که شاید شایسته بود زودتر و البته در فضایی عمومی‌تر یا مختص به نمایشگاه کتاب اعلام می‌شد. 


به هر شکل، اطلاعات به‌دست‌آمده از تحلیل داده‌های نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران در قالب یک سخنرانی در کنفرانسی تخصصی که از سوی نهادی به جز نهاد برگزارکننده این رویداد اجرا شد، ارائه شدند، هرچند باز هم نه به شکلی مرسوم!

 ایوب دهقانکار در نخستین کنفرانس «پژوهش‌های نشر»

دهقانکار به عنوان سخنران این برنامه برگزارشده از سوی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی پیش از هر چیز به روایت قصه‌ای تکراری البته از نگاهی دیگر پرداخت؛ بی‌خبری چندماهه عموم اصحاب رسانه و جامعه نشر کشور در سال گذشته، پس از تعلیق زمان برگزاری نمایشگاه کتاب سی‌وسوم این‌طور توجیه شد: «با توجه به این‌که نمایشگاه کتاب آن‌قدر بزرگ بود که تصمیم‌گیری عاجل نشود، اعضای شورای سیاست‌گذاری به درستی تامل و طمانینه‌ای داشتند در اعلام کنسلی»!


«تامل و طمانینه‌»‌ای که مدیر خانه کتاب و ادبیات ایران از آن سخن گفت البته حدود سه ماه به درازا کشید؛ سه ماهی که نه پاسخی به خبرنگاران داده شد و نه اطلاعی به جامعه نشر!


در این‌جا پرسشی مطرح است؛ بیش از یک سال از تعلیق زمان برگزاری سی‌وسومین نمایشگاه کتاب تهران می‌گذرد و آن‌چه در بهمن‌ماه سال گذشته برگزار شد، نخستین نمایشگاه مجازی کتاب، به عنوان رویدادی حمایتی و نه به عنوان نمایشگاه سی‌وسوم بود؛ با این حال تامل و طمانینه مسئولان برگزارکننده گویا تاکنون طول کشیده است؛ چرا هنوز خبری از وضعیت برگزاری نمایشگاه کتاب سی‌وسوم و حتی برگزاری نمایشگاه مجازی دیگری در سال جاری نیست؟


ایوب دهقانکار در ادامه این سخنرانی مسئله ابهام‌برانگیز دیگری را مطرح کرد؛ او گفت که وقتی در اواخر تیرماه سال ۹۹، به عنوان دبیر شورای سیاست‌گذاری نمایشگاه کتاب تهران بیانیه عدم برگزاری این رویداد را خواند، در بند آخر این بیانیه پیشنهادی به وزارت ارشاد برای جبران خسارت‌های جامعه نشر (احتمال می‌رفت همان نمایشگاه مجازی کتاب باشد) داده شد. 


این در حالی بود که بی‌خبری در میان گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تا اواخر شهریورماه سال گذشته نیز ادامه داشت، حتی هومان حسن‌پور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران که پس از تعلیق برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به دلیل شیوع ویروس کرونا، برگزاری مجازی آن را بسان برگزاری مجازی المپیک، غیرقابل باور دانسته بود، در حوالی اعلام خبر لغو برگزاری نمایشگاه کتاب سی‌وسوم در سال ۹۹ گفته بود «شورای سیاست‌گذاری نمایشگاه کتاب هنوز تصمیمی درباره برگزاری نمایشگاه به صورت مجازی نگرفته است. اما اگر آقای دکتر جوادی (معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) فرموده‌اند که رویدادی مجازی برگزار می‌شود، احتمالا معاونت فرهنگی تصمیمش را گرفته، یا از تصمیم ستاد ملی کرونا خبردار شده یا از دولت جواب گرفته است؛ این‌ها مسائل خاصی است که خودشان در جریان هستند»، او حتی دراین‌باره گفته بود که «هنوز در شورا درباره موضوع به این صورت بحث نشده»؛ انگار بی‌خبری در میان برخی اعضای شورای برگزارکننده نیز پیدا بود!


با این اوصاف در این‌جا پرسش دیگری مطرح است؛ با وجود قید شدن پیشنهادی در بیانیه لغو برگزاری نمایشگاه کتاب تهران مبنی بر رویدادی حمایتی که احتمال می‌رفت نمایشگاه مجازی کتاب باشد، چرا نه جامعه نشر از این موضوع آگاهی داشتند و نه اصحاب رسانه و نه حتی به نظر برخی اعضای شورای سیاست‌گذاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران؟



دهقانکار در بخش بعدی سخنان خود چالش دیگری را مطرح کرد؛ چالشی که پیش‌تر بارها از سوی چهره‌های مطرح ادبیات و نشر مورد انتقاد قرار گرفته بود؛ فروشگاهی بودن نمایشگاه کتاب تهران!


او هدف از نمایش را فروش دانست و گفت که وقتی «کالا یا محصولی» در همه صنایع تولید می‌شود، برای آن نمایشگاه برگزار می‌شود تا فروخته شود؛ دهقانکار همچنین در خصوص قیاس‌های مطرح‌شده درباره نمایشگاه کتاب تهران نسبت به نمایشگاه‌های جهان مثل فرانکفورت گفت که اتفاقا در آن نمایشگاه فروش انبوه به صورت فروش کپی‌رایت صورت می‌گیرد و حتی دو روز پایانی این رویداد نیز با فروش موردی کتاب همراه است. 


گذشته از این قیاس درست یا غلط این مسئول فرهنگی، یکی نگاه کالاگونه به کتاب است که بعضا مورد انتقاد است و دیگر آسیب رساندن بعد فروشگاهی نمایشگاه کتاب به کتاب‌فروشی‌ها و به ورطه تعطیلی کشاندن آن‌ها.

 نمایشگاه کتاب فرانکفورت

اما ادامه بحث مطرح‌شده توسط ایوب دهقانکار در نخستین کنفرانس بین‌المللی «پژوهش‌های نشر» به نظر چالشی مهم در این مجال است که شاید ذکر مقدمه‌ای بر آن خالی از لطف نباشد. 


پیش‌تر، در آغاز همین متن از این‌که اساسا ملت بی‌خبری هستیم گفته شد، در همین راستا باید گفت از ویژگی‌های دیگری که مستندات نشان می‌دهند این است که ما در کشورمان دیر به اهمیت داده و تحلیل آن رسیده‌ایم؛ به گفته برخی تحلیل‌گران داده در حالی از مهم‌ترین وقایع کشور ما حتی در چند دهه اخیر مثل جنگ تحمیلی و ... داده‌های دقیقی ثبت و ضبط نشده است که در دیگر کشورها برای مثال اطلاعات نوزاد بازمانده از کشتی تایتانیک یا حتی گمشدگانی که دهه‌ها پیش گم شدن آن‌ها در سایتی ثبت شده، موجود است. 


به رویداد هرساله کتاب بازگردیم؛ نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ۳۲ سال برگزار شد و پس از آن به جز اعلام آماری تقریبی از میزان فروش عموما اطلاعات دقیقی از آن منتشر یا اعلام نشد؛ داده‌هایی که می‌توانستند ثبت، تحلیل و  به اطلاعاتی راهبردی برای جامعه تبدیل شوند، هیچ‌گاه نگهداری نشدند. 


این سنت اما با نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تا حدی شکسته شد؛ البته در حالی که تا حدود سه ماه پس از برگزاری آن خبری از اعلام این اطلاعات نبود و اینک طرح دو پرسش دیگر؛ شایسته نبود تا تحلیل داده‌های نخستین نمایشگاه مجازی کتاب (که البته از آن به عنوان «تحلیل اطلاعات» یاد شد، که بر اساس علم داده این عبارت نادرست است)، آن هم در حالی که این نخستین تحلیل داده صورت‌گرفته بر نمایشگاه کتاب پس از ۳۳ سال است، به صورت عمومی‌تر و با در اختیار قرار دادن فایل مربوطه انجام می‌گرفت؟ 


علاوه‌بر این چرا در این سال‌ها هرگز به اهمیت داده‌های نهفته در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران پی برده نشد؟ آیا برگزارکنندگان صرفا به اعلام ارقام میلیونی و میلیاردی خرید کتاب برای نمایش حسن انجام کار اکتفا کردند؟



از این‌ها که بگذریم، به یادآوری چگونگی برگزار نمایشگاه مجازی کتاب می‌رسیم؛ رویدادی که با اختلال آغاز شد و با انتقادهایی به پایان رسید. 


اما در این ارائه نیز همانند دیگر مجال‌ها باز هم توضیحاتی در این خصوص داده نشد. دهقانکار وقتی به توضیح «امکانات و فرصت‌های نمایشگاه مجازی کتاب» رسید گفت که «تا قبل از این نمایشگاه وزارت ارشاد هیچ ورود رسمی‌ای از بیگ‌دیتایی که در اختیارش بود در حوزه فضای مجازی در حوزه کتاب انجام نداده بود البته پلتفرم‌های نشری هستند که محدودیت‌های خودشان را دارند ولی از بخش خصوصی انتظار نمی‌رود که بار یک وزارتخانه را به دوش بکشد»؛ این سخن جای توضیحی مفصل‌تر دارد؛ منظور رئیس نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران از «بیگ‌دیتایی که در اختیار وزارت ارشاد» است، چیست و این کلان‌داده چطور در قالب نمایشگاه مجازی کتاب جای گرفت؟ آیا منظور به اطلاعات مربوط به کتاب‌ها برمی‌گردد؟ که در این صورت دو نکته جای بحث دارد؛ نخست این‌که منظور از بیگ‌دیتا در علم داده، داده‌هایی است که به لحاظ حجم یا سرعت یا تنوع خیلی بزرگ هستند، ضمنا بنا بر علم داده، دیتا یا داده شامل اعداد، رشته‌ها و ... که دارای معنای خاصی نیستند، است که در این صورت اطلاعات تجمیع‌شده در خصوص کتاب‌های گوناگون می‌توانند اطلاعات باشند و نه داده؛ دوم این‌که اگر منظور از این عبارت همان اطلاعات مربوط به کتاب‌هاست باید گفت که بخش اعظمی از آن‌ها پیش‌تر از زمان خانه کتاب سابق بر روی سایت این موسسه قابل مشاهده بود. 

 هرم دانش به جهت شفاف‌سازی توضیحات بالا

دهقانکار در جای دیگری از ارائه این تحلیل از کاهش منابع مصرفی در نمایشگاه مجازی کتاب به نسبت نمایشگاه کتاب تهران گفت و اظهار کرد که درحالی توانسته بودند در سی‌ودومین نمایشگاه کتاب تهران تعداد عوامل اجرایی را از ۱۵۰۰ نفر به ۹۰۰ نفر کاهش دهند که توانستند نمایشگاه مجازی کتاب را تنها با حدود ۷۰، ۸۰ نفر برگزار کنند. 


اما گفت‌وگو با ناشران در زمان برگزاری نخستین نمایشگاه مجازی کتاب حاکی از آن بود که آنان همه نیروهای خود را برای انجام این کار بسیج و انرژی زیادی را صرف حضور در این رویداد کرده‌اند، به گفته برخی از ناشران آن‌ها ناگزیر بودند هزینه‌های زیادی را حتی صرف بسته‌بندی پستی کتاب‌ها، رساندن آن‌ها به دفتر پست و ... کنند. با این حال آیا در تحلیل مطرح‌شده، شرایط گذشته بر ناشران در این رویداد هم در نظر گرفته شده یا برگزارکنندگان این رویداد مجازی مفتخر به آن‌اند که بار برگزاری نمایشگاه کتاب را از دوش دولت بیشتر بر دوش ناشران گذاشته‌اند؟ 


در ادامه بخشی از تحلیل داده‌های نمایش‌داده شده توسط دهقانکار در کنفرانس «پژوهش‌های نشر» که البته هنوز از سوی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در دسترس قرار نگرفته‌ است می‌آید: 

















  









هرچند نگاه دقیق به این آمار می‌تواند در پیش‌برد اهداف مربوط به فرهنگ، نشر کتاب و ادبیات در جامعه موثر واقع شود اما عدم دسترسی فراگیر به آن‌ها به نظر مانع مسیر پژوهشگران و تحلیل‌گران علاقه‌مند به این کار است؛ مگر چند نفر شاهد برگزاری یک کنفرانس برخط بوده‌اند و ضمنا توانسته‌اند این آمارها را نگهداری کنند؟ 


با این همه دوران بی‌خبری ادامه دارد؛ توضیحاتی که در خصوص مشکلات موجود در نمایشگاه مجازی کتاب به درستی ارائه نشده است، اطلاعاتی که از برگزاری ۳۲ دوره نمایشگاه کتاب تهران در دست نیست و وضعیت نمایشگاه کتاب در سال جاری هم هنوز مشخص نیست؛ هر چند در مدت اخیر گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر برگزاری یک نمایشگاه مجازی کتاب دیگر تا پایان دولت فعلی به گوش رسید اما گویا هنوز بنا نیست مردم اطلاع دقیقی از این موضوع داشته باشند!


انتهای پیام

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار