کرونا؛ ویروسی نامرئی در نزدیکی ما

یک پرستار جوان قزوینی می‌گوید: مردم گمان نکنند که چون بیماری زمینه‌ای ندارند از کرونا دور هستند، کرونا به ما خیلی نزدیک است، همه ما در معرض ابتلا قرار داریم، برخی ممکن است به‌صورت خفیف مبتلا شوند برخی نیز ممکن است به‌صورت شدید مبتلا شوند، این شانس شماست ممکن است شدید مبتلا شوید و نتوانید به‌راحتی نجات پیدا کنید و در بیمارستان بستری شوید.

روزهای سخت کرونایی دامن‌گیر همه مردم شده است، دیگر کمتر خانواده‌ای را می‌توان در استان قزوین پیدا کرد که کرونا را لمس نکرده باشد یا یکی از عزیزانشان را براثر ابتلا به کرونا از دست نداده باشند، علی‌رغم اینکه با کاهش ابتلا به کرونا روبه‌رو بودیم و واکسیناسیون آغازشده بود، کرونای دلتا سروکله‌اش در قزوین پیدا شد، به‌قدری سرعت انتقال این ویروس شدت گرفت که دیگر تخت خالی برای پذیرش بیماران وجود نداشت و بیش از ۲۰۰ تخت به ظرفیت پذیرش بیماران کرونایی اضافه شد.


بیمارستان ولایت یکی از بیمارستان‌های دانشگاهی استان قزوین است که از ابتدا بخشی از بار بیماران کرونایی را به دوش می‌کشید، کادر درمان بیمارستان ولایت همانند سایر کادر درمان به‌سختی و با روحیه خستگی ناپذیر همچنان در حال تلاش و فعالیت هستند تا این ویروس را شکست دهند اما از مردم دلخور هستند که چرا پروتکل‌ها را جدی نمی‌گیرند.


وارد حیاط بیمارستان که شوید با پیگیری خط قرمز اورژانس به کلینیک حاد تنفسی می‌رسید، جایی که افراد مشکوک به کرونا در صف هستند تا علائمشان بررسی و در صورت نیاز بستری شوند، بعد از عبور از راهرو کوچک کلینیک حاد تنفسی به اورژانس کرونایی بیمارستان وارد می‌شویم.


برخلاف تصور اغلب افرادی که در اورژانس بستری و تحت درمان هستند جوان و زیر ۵۰ سال هستند، پرستار جوانی در حال رسیدگی به دختر ۲۰ ساله‌ای است که به‌سختی و از طریق کپسول اکسیژن نفس می‌کشد، همراه یک بیمار درحالی‌که ماسک روی چانه‌اش است آبمیوه به دست وارد می‌شود و در مقابل تذکر، زدن ماسک بی‌تفاوت رد می‌شود، مرد جوانی از فرط درد فقط فریاد می‌کشد، تعداد پرستاران با توجه به تعداد بیماران کمتر به نظر می‌رسد.


پریسا عبداللهی پرستار بخش اورژانس می‌گوید: یک سال و نیم است که با این ویروس درگیر هستیم اما این پیک قابل‌مقایسه با پیک‌های قبل نیست و سرعت انتقال ویروس خیلی بیشتر شده است؛ بیماران بدحال‌تر شدند و تخت خالی نداریم، اگر قرار باشد وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند نمی‌دانم چه می‌شود از مردم می‌خواهم که کرونا را مثل گذشته جدی بگیرند.


همراهان بیماران به حرف‌های ما توجه کنند


رضا مهدی‌پور پرستار بخش اورژانس بیمارستان ولایت که از خرداد ماه ۹۹ کار خود را آغاز کرده است، نیز می‌گوید: بیش از یک سال است که در بخش کرونایی بیمارستان ولایت فعالیت دارم، در این بخش هرروز با بیماران کرونایی سروکار داریم و شرایط کار سخت است اما رفتارهای نامناسب برخی از همراهان بیمار شرایط کاری ما را سخت‌تر کرده است.


وی اظهار می‌کند: بیماران کرونایی اغلب حال مساعدی ندارند و پروتکل‌ها را رعایت می‌کنند اما برخی از همراهان بیمار که نگران حال عزیزشان هستند با ما همکاری نمی‌کنند، هر چه می‌گوییم فضا آلوده است و نباید وارد شوند توجهی نمی‌کنند و تمایل دارند در بستر بیمار حاضر شوند، گاهی اوقات نیز از زدن ماسک خودداری می‌کنند و می‌گویند ما می‌خواهیم کرونا بگیریم و به کسی ربطی ندارد.


مهدی‌پور یادآور می‌شود: تهویه بخش اورژانس مناسب شرایط کرونایی نیست چراکه ما مجبور هستیم با لباس‌های محافظتی کارکنیم و نیاز است که تهویه نسبت با توجه به شرایط ما صورت بگیرد، بااین‌حال تنها چیزی که برای ما آزاردهنده است فشار روانی است، ازیک‌طرف بار کار بیشتر است و از طرفی بدرفتاری همراهان فشار روانی ما را دوچندان می‌کنند.


استخدام پرستاران را در دستور کار قرار دهند


به علت افزایش میزان مبتلایان به کرونا بخش داخلی زنان بیمارستان ولایت نیز به بستری مبتلایان به کرونا تبدیل‌شده است، پرستاران این بخش حاضر به مصاحبه نیستند و می‌گویند به ما گفته‌شده که مصاحبه نکنیم؛ از طرفی نگران پرستار جوانی هستند که باحال بد روی صندلی نشسته است و استرس دارد که مبادا به کرونا مبتلا شده باشد، هرازگاهی تبش را می‌سنجند و می‌گویند تا ساعت ۲۱ تحمل‌کن تا شیفتت تمام شود، ساعت ۱۹ است و دختر جوان نگران است که مبادا کرونا را به کسی انتقال دهد؛ می‌خواهد زودتر تست بدهد ناگزیر است تا پایان شیفت بماند چراکه جایگزینی ندارد.


یکی از پرستاران می‌گوید: من به‌صورت طرحی در حال کار هستم و بعد از دو ماه و پایان طرح باید بروم، در این مدت در ماه ۳۳ تا ۳۵ شیفت آمدم و تایم خالی برای مطالعه نداشتم و بیشتر از خانه در بیمارستان بودم، حداقل کار این بود که ما را استخدام کنند؛ صحبت‌هایش را تمام نمی‌کند و با بی‌حوصلگی سراغ همکارش می‌رود که علائمش را چک کند، با ناراحتی می‌گوید: بفرما، کرونا دارد اما باید بماند، چرا چون نیرو نداریم اما برای استخداممان چه برنامه‌ای دارند؟


بخش ای سی یو کرونا اما از همه‌جا حزن‌انگیزتر است، جوانان و افراد میان‌سال در حالی به دستگاه متصل هستند که هوشیاری ندارند و به‌سختی و به کمک دستگاه نفس می‌کشند، پرستاران اینجا نیز به نظر کم هستند و به هرکدام مراقبت از سه تخت رسیده است.


با PCR مثبت مجبور هستم کار کنم


یکی از پرستاران بخش ای سی یو کرونا بیمارستان ولایت که به‌سختی در حال کار است، می‌گوید: من PCR مثبت هستم و کرونا دارم اما بعد از ۱۰ روز گفته‌اند که باید حتماً به سرکار بیایم چراکه با کمبود نیرو روبه‌رو هستیم، گفتند حالت بهتر است باید بیایی درحالی‌که نه‌تنها حالم خوب نیست بلکه بچه خودم تب دارد و تنها در خانه است و باید به او هم رسیدگی کنم.


وی ادامه می‌دهد: سه مریض ای سی یو را باید تحت نظر بگیرم درحالی‌که خودم نیاز به رسیدگی دارم، از طرفی فشار روانی کار ما نسبت به قبل دوچندان شده است، از فوت جوانان به علت کرونا بسیار متأثر می‌شویم، بارها با دیدن فوت بیماران گریه کردم، آخرین مورد جوان ۲۰ ساله و تک‌فرزند خانواده بود که بدون بیماری قبلی و به خاطر کرونا جان خودش را از دست داد و هنوز از یادآوری آن متأثر می‌شوم.


این پرستار بیان کرد: از دولت انتظار داریم که واکسیناسیون عمومی را هر چه سریع‌تر انجام دهد، فوت هر بیمار به معنای نابودی یک خانواده است، مردم هم باید شرایط را درک کنند و در تجمعات شرکت نکنند اغلب بیماران حتی نمی‌دانند که کجا به کرونا مبتلا شدند.


کرونا به همه ما نزدیک است


دختر جوانی که بالباس‌های کاملاً محافظتی، کلاه و عینک در حال بررسی وضعیت بیماران بخش آی سی یوی کرونا است، نیز از بی‌خیالی مردم به‌شدت ناراحت است و می‌گوید: مردم بی‌خیال رعایت کردن پروتکل‌ها شدند، یک مدت به خوبی پروتکل‌ها رعایت می‌شد اما این روزها علی‌رغم اینکه در اوج کرونا قرار داریم مردم به‌راحتی در اجتماعات حاضر می‌شوند و با زدن یک ماسک ساده در خیابان‌ها تردد می‌کنند، این در حالی است که سرعت انتقال ویروس جدید کرونا بسیار زیاد است، ممکن است موارد زیادی در افزایش ابتلا مؤثر باشد اما معتقدم مردم هستند که به‌خوبی رعایت نمی‌کنند.


وی ادامه می‌دهد: در پیک‌های قبلی بیماران اغلب در سن‌های بالابودند اما بعد از واکسیناسیون این قشر، در حال حاضر ابتلا بیشتر در سنین پایین یعنی ۴۰ سال اتفاق می‌افتد که بیماری زمینه‌ای ندارند، برای مثال امروز خانمی ۴۵ ساله و بدون بیماری زمینه‌ای در ای سی یو بستری شد که به علت حال بدش به دستگاه ونتیلاتور متصل است، مردم گمان نکنند که بیماری زمینه‌ای ندارند از کرونا دور هستند، کرونا به ما خیلی نزدیک است.


این پرستار تأکید می‌کند: همه ما در معرض ابتلا قرار داریم، برخی ممکن است به‌صورت خفیف مبتلا شوند برخی نیز ممکن است به‌صورت شدید مبتلا شوند، این شانس شماست ممکن است شدید بگیرید و نتوانید به‌راحتی نجات پیدا کنید و در بیمارستان بستری شوید، این بستری شدن و زجر کشیدن عواقب زیادی دارد مردم فکر می‌کنند کرونا از آن‌ها دور است و مبتلا نمی‌شوند.


وی یادآور می‌شود: مردم فکر می‌کنند افرادی به بیمارستان می‌آیند که شرایط خاصی داشته باشند درحالی‌که اغلب این بیماران به عروسی رفتند یا در اجتماعات حضور پیدا کردند؛ برخی نیز ماسک نمی‌زدند و فکر می‌کردند کرونا نمی‌گیرند اما هم‌اکنون زیر دستگاه و به‌سختی نفس می‌کشند از مردم می‌خواهیم که برای سلامتی خود ارزش قائل شوند.


پرستار بیان می‌کرد: خیلی شرایط خسته‌کننده است و ما به‌قدری خسته می‌شویم که برای خانه و خانواده خود دیگر انرژی نداریم، اغلب افراد با یک ماسک نمی‌توانند دو ساعت تحمل کنند ما پرستاران مجبور هستیم ماسک N95 بزنیم و از گان و کلاه در طولانی‌مدت استفاده کنیم، مردم می‌خواهند یک ساعت ماسک بزنند خسته می‌شوند حالا تصور کنید این شرایط برای ما چقدر خسته‌کننده شده است.


پرستاران و کادر درمان این روزها علاوه بر فشار کاری مجبور به تحمل فشارهای روانی زیادی هستند، از دست دادن بیماران یکی پس از دیگری فشاری کاری آن‌ها را دوچندان می‌کنند، نفس کشیدن در این فضای گرم و پشت آن‌همه تجهیزات حفاظتی به‌قدری سخت است که برخی ترجیح می‌دهند بدون تجهیزات کار کنند، در این میان از ما انتظار دارند که کرونا را جدی بگیریم و ماسک بزنیم، تنها و ساده‌ترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم اما از آن امتناع می‌کنیم، کرونا را جدی بگیریم قبل از اینکه کرونا جان ما را بگیرد و خستگی‌اش برای کادر درمان بماند.


انتهای پیام

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار