به گزارش ذاکرنیوز/محمد رضا فرهادی: ترکیه برای چندمین بار و با اعلام مبارزه با تروریسم حملات مداومی را به شمال عراق صورت داده است. این حملات بیشتر در مناطقی همچون گارا، آواشین، باستا، خاکورک، زاپ در قلمرو بارزانی و برخی مناطق نزدیک به تحت حاکمیت حزب اتحادیه میهنی کردستان (قلمرو خانواده طالبانی) است، صورت میگیرد. اما آنچه در ذهن مقامات ترکیه میگذرد، هدفی ورای مبارزه با پ.ک. ک است که به صورت اختصاری به این موارد اشاره میشود.
۱- همان طور که گفته شد هدف اول ترکیه از انجام این عملیات و آنچه به صورت اعلامی گفته شده است، مبارزه با گروه پ.ک. ک است. ترکیه در سالیان گذشته همواره بر مبارزه با این گروه در شمال عراق تاکید داشته است و همواره حملاتی را علیه مواضع این گروه صورت داده است. پ.ک. ک نیز در مواقع مختلف حملاتی را علیه ترکیه به صورت مقطعی و به نوعی تخریبی انجام داده و همین عاملی در جهت ایجاد زمینههای لازم برای حملات ترکیه به شمال عراق بوده است. در این راستا ترکیه از عملیات اخیر به دنبال چند هدف در راستای مبارزه با پ.ک. ک است:
الف) انهدام پایگاههای این گروه در شمال عراق بالاخص در کوههای قندیل؛
ب) مقابله با انتقال عناصر پ.ک. ک به سنجار و اسکان آنها در این منطقه؛
ج) جلوگیری از ارتباط و پیوند پ.ک. ک با کردهای شمال سوریه؛
د) جلوگیری از ورود عناصر پ.ک. ک و تلاش برای قطع ارتباط آنها به داخل خاک ترکیه.
۲- ترکیه در طول سالیان گذشته و به ویژه بعد از بحران سوریه، سیاست علنی مبارزه با کردها را در دستور کار قرار داده است. این تقابل و رویارویی فقط مختص به کردهای عراق نبوده و کردهای سوریه را نیز شامل شده است. به گونهای که آنکارا در مقاطع مختلفی حملاتی را به شمال سوریه و مناطق کردنشین این کشور انجام داده و مناطقی را در شمال این کشور به اشغال درآورد. این سیاست ترکیه به نوعی ناشی از توسعه طلبیهای آنکارا در جهت اشغال این مناطق به بهانه مبارزه با پ.ک. ک است.
اما آنچه اردوغان در ذهن دارد چیزی فراتر از مبارزه با گروه پ.ک. ک است و آن الحاق برخی مناطق از شمال سوریه و عراق به ترکیه است. مناطقی که همانند یک حوزه فدرالی برای ترکیه عمل خواهند کرد و آنکارا منافع متعددی از این اشغال به دست خواهد آورد. حوزه فدرالی مدنظر اردوغان از استان ادلب در سوریه شروع و تا استانهای شمالی عراق همچون موصل امتداد دارد.
۳- ترکیه به دنبال تبدیل شدن به هاب انرژی یا قلب انرژی منطقهای و بین المللی است. حمله به شمال عراق را میتوان در راستای این استراتژی تعریف کرد. هدف ترکیه از حمله به مناطق شمالی عراق از نقطه نظر اقتصاد انرژی محور بر پایه دو عامل بوده است:
الف) از آنجایی که ترکیه کشوری است که فاقد منابع زیرزمینی است و با کمبود انرژی مواجه است، به دنبال منابعی است که بتواند این کمبود را جبران کند. این امر به ویژه بعد از جنگ روسیه و اوکراین شدت بیشتری گرفته است. ترکیه نشان داده که برای این کمبود به هر حربهای متوسل خواهد شد و در سالهای بعد از حضور داعش در عراق و سوریه، نفت را از این گروه خریداری میکرد.
ب) بعد از بحران اخیر روسیه و اوکراین و تحریمهایی که غرب علیه روسیه در حوزه انرژی صورت داد، آنکارا قصد دارد که به عنوان بدیل مسکو در بحث انرژی ایفای نقش کند. از آنجایی که یکی از اهداف ترکیه دسترسی به استان نفت خیز کرکوک عراق است و این حملات بیشتر در این راستا صورت گرفته است، این سناریو برای ترکیه محتمل است. زیرا با دست اندازی ترکیه به نفت مناطق شمالی عراق و همچنین حضور آنکارا در مناطق شمالی سوریه و برخورداری این مناطق از منابع انرژی، یک کریدور انرژی برای ترکیه شکل خواهد گرفت و این کشور باتوجه به موقعیت جغرافیایی خود و دسترسی آسان به اروپا، نقش انرژی محوری خود را برای بازارهای جهانی و به ویژه غرب ایفا میکند. البته در این میان برخی بازیگران دیگر همچون رژیم صهیونیستی نیز میتوانند از این امر بهره بگیرند.
۴- ترکیه به دنبال ایجاد یک محور ترکی- سنی- کردی در منطقه است و در این محور، نقش رژیم صهیونیستی نیز باید دیده شود. اخیراً ترکیه ارتباطات گستردهای با این رژیم برقرار کرده است. یکی از تحلیلهای مورد اشاره این است که پشت پرده عملیات اخیر ترکیه در شمال عراق، رژیم صهیونیستی است. دلیل آن این است که این رژیم در شمال عراق و به ویژه کردستان نفوذ زیادی دارد و به دنبال آن است که از طریق این نفوذ و ارتباطات گستردهای که با حزب دموکرات و ترکیه برقرار کرده است، نقش محوری در شمال عراق ایفا کند.
این نقش در راستای مقابله با ایران و ایجاد تهدیدات امنیتی علیه کشور است. یک بُعد دیگر قضیه این است که این محور علاوه بر مباحث اقتصادی، به دنبال ایجاد یک محور امنیتی است. شاهد مثال این گزاره صحبتهای «خلوصی آکار» وزیر دفاع ترکیه است که گفته عملیات اخیر این کشور در شمال عراق با هماهنگی و پشتیبانی حزب دموکرات انجام میشود. این نشان میدهد که یک نوع همکاری در زمینههای امنیتی، اقتصادی و نظامی بین این چند بازیگر در حال شکل گیری است.
۵- اردوغان به دنبال افزایش نفوذ و قدرت خود در عراق است. ترکیه برخلاف سالهای گذشته، به دنبال نقشی تأثیرگذار بر تحولات سیاسی عراق است. این امر را میتوان طی چندماه گذشته و در تعیین انتخاب رئیس پارلمان عراق با تلاشهای ترکیه و امارات مشاهده کرد که ترکیه با همکاری امارات نقش ویژه ای در وحدت دو حزب اصلی اهل سنت (تقدم و عزم) و ریاست دوباره حلبوسی داشتند.
۶- اخیراً یک همگرایی خاصی بین اردوغان و حزب دموکرات به وجود آمده که این دو را در یک جبهه واحد قرار داده است. این امر به ویژه بعد از انتخابات عراق و حمایتهای سیاسی اردوغان از بارزانی شکل گرفته است. شاید یکی از دلایل اصلی حمایت اردوغان از بارزانی در مقطع فعلی، استفاده از کارت بارزانی برای تأثیرگذاری بر روند سیاسی عراق باشد تا ترکیه از این طریق بتواند به اهداف سیاسی خود برسد. این امر را نباید محدود به مسائل سیاسی کرد و ابعاد آن به مسائل اقتصادی نیز کشیده شده است. زیرا مسرور بارزانی اخیراً در لندن اعلام کرد که این منطقه آمادگی تأمین گاز اروپا به جای روسیه را دارد. این نشان میدهد که حزب دموکرات و بارزانی ها میتوانند نقش ویژه ای برای اردوغان در تحولات آتی منطقه و جهان داشته باشند.
حال سوال این است که حزب دموکرات بنابرچه دلیل و دلایلی به سمت ترکیه روی آورده است؟ در پاسخ باید گفت که بعد از رأی دادگاه فدرال عراق درباره ممنوعیت تجارت نفت و گاز توسط اقلیم کردستان، این جریان تنها راه چاره را در نزدیکی بیشتر با ترکیه برای خرید منابع انرژی اقلیم میداند. از انجایی که ترکیه نیز به این منابع نیاز دارد، بهترین گزینه برای اقلیم کردستان خواهد بود.
۷- باتوجه به مشکلات اقتصادی اخیر در ترکیه و اعتراض جریانهای مخالف به سیاستهای اقتصادی اردوغان، برخی بر این باورند که حملات به شمال عراق در جهت مباحث داخلی و اعمال فشار علیه احزاب مخالف به ویژه حزب دموکراتیک خلق است. این حزب در مقطع اخیر بیشترین انتقادها و تحرکات را علیه سیاستهای اردوغان داشته است. با پررنگ کردن تهدیدهای خارجی، اردوغان به دنبال آن است که نوک پیکان انتقادهای داخلی را به سمت و سوی دیگر تغییرجهت دهد.
ارزیابی نهایی
ترکیه با استفاده از شرایط داخلی عراق و عدم تشکیل دولت با همراهی حزب دموکرات کردستان این عملیات را سازمان دهی کرد. عملیات اخیر در شمال عراق را باید یک پروژه ترکیبی از مسائل نظامی، اقتصادی و امنیتی درنظرگرفت که توسط برخی بازیگران برای رسیدن به برخی اهداف طرح ریزی شده است. مهمترین دلیل ترکیه از انجام این عملیات، توسعه طلبی ارضی و نفوذ به مناطق کردی عراق در کنار منفعتهای انرژی محور است. شاهد مثال این گزاره این است که از زمان حمله ترکیه به شمال عراق، تاکنون آنکارا ۳۶ پایگاه نظامی در این مناطق احداث کرده و این نشان میدهد که با پایان این عملیاتها، ترکیه همچنان در مناطق شمالی عراق حضوری فعال خواهد داشت.