به گزارش ذاکرنیوز،«عبدالله حمدوک» نخستوزیر سودان اخیرا بلافاصله پس از بازگشت از سفر واشنگتن، اعلام کرد که سودان شمار نظامیانش در یمن را از 15 هزار سرباز به 5 هزار سرباز کاهش داده است. حمدوک تأکید کرد که نبرد در یمن نمیتواند به صورت نظامی حل و فصل شود و باید یک راهحل سیاسی برای آن ایجاد شود.
درباره آخرین وضعیت حضور نظامیان سودانی در جنگ علیه ملت یمن و واقعیتها درباره مسئله خروج آنها با «احمد مقلد» فعال سیاسی سودانی و بنیانگذار جریان «اول، سودان» به گفتوگو نشستهایم که به شرح زیر است:
مهمترین محورهای این مصاحبه
-مشارکت سودان تحت عنوان مشارکت نیروهای مسلح بود، اما تصاویر کشتههای سودانی در یمن نشان میدهد که آنها یونیفورم نظامی ارتش سودان را ندارند.
-اعزام نیروهای سودانی به یمن یک فرایند کاملا سیاسی بود که برای دستیابی به یک سری اهداف، از دین بهره برداری میشد.
- نظامیان سودانی به عنوان نیروی پیاده نظام برای شرکت در خط مقدم آتش اعزام شدند و همه نیروهای پیاده نظام کشته شده (در یمن) سودانی هستند.
- نظامیان عربستانی و اماراتی در یمن در پادگانهای بسیار دور از مناطق درگیری و خط مقدم مستقر هستند.
- پولهایی که عربستان و امارات به خاطر حضور نظامیان سودانی در جنگ یمن پرداخت میکنند، به خزانه سودان نمیرود، بلکه به جیب فرماندهان نظامی میرود.
- امارات و عربستان به خاطر کشته شدن نظامیان سودانی در جنگ علیه یمن باید به مردم سودان غرامت پرداخت کنند.
احمد مقلد: سودانیهای مستقر در داخل یمن چه کسانی هستند؟ آنها سربازان نیروهای مسلح سودان نیستند. دو نوع از سربازان یا شرکت کنندگان نظامی وجود دارند. یک سری افسران عالی رتبه هستند که در میدان جنگ حضور ندارد و در داخل سودان هستند. (اکثر) سودانیهای مستقر در یمن در ماههای اخیر جذب شده و به سرعت آموزش به کارگیری سلاح را فرا گرفتند و در آغاز دورههای آموزش نظامی را نگذراندند و وارد دانشکده های نظامی نشدند. اینها وابسته به نیروهای واکنش سریعی هستند که عمر البشیر آن را تشکیل داد و سپس همین نیروها به خودش خیانت کردند. عمر البشیر نتوانست موضوع شورش در دارفور را حل و فصل کند لذا مجبور شد تا با محمد حمدان دقلو (حمیدتی) که در مرز مستقر بود، همکاری کند و از او بخواهد که اهالی کم سن و سال منطقه را به خدمت نظامی بگیرد و آنها را با پول خریداری کند. او توانست یک نیروی کوچک را در ابتدا از فرزندان فقرا تشکیل داده و از آنها در جنگ استفاده کند. حمیدتی در جنگ در داخل دارفور و لیبی شرکت کرد. سپس شروع به گسترش قلمرو کرد و عمر البشیر از او حمایت مالی میکرد و می خواست تا خواستههایش را اجرا کند و حمیدتی آنها را انجام میداد. از اینجا بود که جنگ یمن آغاز شد و سپس عمر البشیر رو به عربستان کرد. یک فایل ویدئویی از محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی به هنگام استقبال از عمر البشیر وجود دارد که بن زاید در آن میگوید که عمر البشیر امروز با درخواست مشارکت در ائتلاف (نظامی سعودی علیه یمن) پیش ما آمد. بن زاید با این گفته تلاش کرد تا اینگونه نشان دهد که این سودان بوده است که خواهان مشارکت در (جنگ علیه) یمن شده است. از نظر عمر البشیر، (عملیات ارسال نیروهای سودانی به یمن) یک معامله مالی بود؛ نه بیشتر و نه کمتر.
مشارکت سودان تحت عنوان مشارکت نیروهای مسلح بود، اما تصاویر کشتههای سودانی در یمن نشان میدهد که آنها یونیفورم نظامی ارتش سودان را ندارند بلکه یونیفورم نیروی واکنش سریع را بر تن دارند که هیچ گونه ماهیت و هویت حقوقی و قانونی درجهان ندارد. تا تاریخ سرنگونی عمر البشیر، این نیروها با نامی جدید و جدا بازی میکردند. از مهمترین مصوبات قانونی (بعد از سرنگونی رژیم عمر البشیر) جدا کردن نیروی واکنش سریع از نیروهای مسلح سودان بود و عربستان و امارات حامیان دیپلماتیک و رسانهای و مالی حمیدتی باقی ماندند؛ به گونه ای که او فرمانده نیروهای آفریقایی تحت دستور و اراده امارات و عربستان است. با این بحرانی که سودان در آن به سرمیبرد، این جنگ هیچ سودی نداشت، اما البشیر تلاش میکرد تا سودانیها را متقاعد کند که این جنگ برای حفاظت از حرمین شریفین است و یک جنگ دینی به شمار میرود. افرادی به عربستان میآمدند و در بین نیروهای سودانی سخنرانی کرده و آنها را متقاعد میکردند که برای حفاظت از حرمین شریفین به جهاد میروند و اگر شهید شوند در جوار رسول اکرم (ص) به خاک سپرده خواهند شد.
بنابراین (اعزام نیروهای سودانی به یمن) یک فرایند کاملا سیاسی بود که برای دستیابی به یک سری اهداف، از دین بهره برداری میشد. عربستان (بعد از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان ولیعهد سعودی) لباس وهابیت را از تن بیرون کرد، اما لباس استفاده از دین برای مسائل و رویدادهای سیاسی را بیرون نیاورد. این همان چیزی بود که در یمن روی داد، زیرا به شهروند سودانی القا کرد که اگر ایران به یمن برسد، وارد حرمین شریفین خواهد شد و آنجا را برای خودش خواهد گرفت!. ما به نوبه خود خواهان بازگشت نیروهای سودانی از یمن شدیم.
شمار نیروهای سودانی که آنها را از یمن خارج کردهاند یا از ساحل غربی یمن منتقل کردهاند، چقدر است؟ شمار کشته های نیروهای سودانی در جریان حضورشان در یمن چقدر بوده است؟
عدد درستی وجود ندارد. اما تعدادی از سربازان به سودان بازمیگردند و این نشان از رویکرد عربستان و امارات برای تلاش جهت حل و فصل اوضاع یمن با راه حل های دیپلماتیک به جای جنگ است. اما آنها از حمیدتی دست برنداشتهاند زیرا نیروی واکنش سریع در داخل سودان گسترش مییابد؛ به گونهای که در همه مناطق مقر دارند و روند سربازگیری درحال گسترش است و ملت سودان با آن مبارزه میکند.
نیروهای سودانی اعزام شده به یمن به ارتکاب جنایت علیه غیرنظامیان در دارفور متهم هستند و این نیروها کشتار زیادی مرتکب شده و حقوق بشر در یمن را براساس گزارشهای سازمانهای بین المللی به طور آشکار نقض کردهاند. این امر با دستور مستقیم امارات و عربستان انجام شده است. آیا ما در آستانه محاکمه فرماندهان این نیروها و فرماهدهان سعودی و اماراتی خواهیم بود؟
ما در آفریقا قانون جنگل داریم. یعنی زور و قدرت در دست کسی است که سلاح دارد. ما عمر البشیر را در سودان سرنگون کردیم، اما حکومت نظامیان را به طور کامل کنار نزدیم. این درخواست مطرح است که نیروی واکنش سریع و نیروهای حکومت نظامیان که سودان را وارد مشکلات بسیاری کردند، انجام شود. یکی از این مشکلات، حضور نظامی سودان در یمن است. کشور سودان اموال و داراییهای زیادی دارد. پولهای پرداختی عربستان و امارات به خزانه کشور سودان نمیرود، بلکه به جیب فرماندهان نظامی از جمله حمیدتی سرازیر میشود.
ما نه فقط خواهان محاکمه یک فرد بلکه محاکمه همه مجموعه هستیم، اما براساس توافقنامه امضا شده بین ائتلاف آزادی به نمایندگی از مردم و فرماندهان نظامی، نمیتوانیم خواهان محاکمه آنها درحالی که در قدرت هستند، شویم. این توافق 29 ماهه است و چهار ماه از آن سپری شده است. در نهایت، حکومت به یک حکومت مدنی متکامل تحویل داده میشود دادگستری سودان احکام زیادی در محکومیت نظامیان صادر میکند. همین فرماندهان نظامی ما را وارد مشکلات بسیاری کردند. گزارشی هایی در دست است که یک سیری نیروهای سودانی در داخل لیبی هستند که از خلیفه حفتر ژنرال بازنشسته لیبی حمایت میکنند. ما خواهان قطع روابط با عربستان و امارات هستیم؛ اگر اینگونه پشتیبانی از جناح نظامی (در داخل سودان) به منظور حمایت از منافع امارات و عربستان ادامه یابد. ما خواهان حداقل احترام به حاکمیت سودان و ملت آن هستیم.
گروهی از جوانان سیاستمدار به دنبال ارایه سندی به شورای امنیت برای تحقیق درباره دخالت و حمایت امارات از سران قانون شکن در لیبی و سودان بودند. مردم سودان با این دخالت مخالف هستند، زیرا نشانهها حاکی است که این حمایت فقط از نظامیان است. عبدالله حمدوک نخست وزیر سودان نامهای به امارات و عربستان فرستاد و گفت که ما از همسایگان خود هدایای مالی نمیخواهیم بلکه میخواهیم که با این دو کشور تبادل منافع داشته باشیم. با اینکه هر دوی محمد بن زاید و محمد بن سلمان از حمدوک برای دیدار با خودشان دعوت کردند، اما او این امر را نپذیرفت زیرا میداند که قبل از خودش، این ملت سودان است که چنین چیزی را نمیپذیرد. ملت سودان مخالف با این دخالت عربستان و امارات است.
براساس نقشه استقرار نیروهای خارجی، عربستان نیروهای سودانی را به جای نیروهای سعودی در مرزهای جنوبی عربستان با یمن مستقر کرده است تا در معرض هدف مستقیم نیروهای یمنی قرار داشته باشند و نقش سپر انسانی را برای نیروهای سعودی و اماراتی بازی کنند. آیا این بدان معناست که نیروهای سودانی هیزم جنگ عربستان علیه یمن شدهاند؟
این امر از دلایل خشم سودانیها در قبال عربستان و قراردادی است که البشیر و حمیدتی با عربستان و امارات برای مشارکت در کنار نیروهای ائتلاف سعودی بست. نتیجهاش این شد که شهروند عربستانی در خط مقدم آتش بدون پشتیبانی در یمن قرار گرفت. آنها به عنوان نیروی پیاده نظام برای شرکت در خط مقدم آتش اعزام شدند و همه نیروهای پیاده نظام کشته شده (در یمن) سودانی هستند. اما نظامیان عربستانی و اماراتی در یمن در پادگانهای بسیار دور از مناطق درگیری و خط مقدم مستقر هستند و نظامیان عربستانی و اماراتی کشته شده نیز در مناطق درگیری و خط مقدم کشته نشدهاند بلکه این حوثیها (انصار الله) بودهاند که خود را به این پادگانها رسانده اند و آنها را کشتهاند.
اما نیروهایی که عملا در میدان هستند، متاسفانه نیروهای پیاده نظام سودانی هستند که پشتیبانی هم ندارند. نظامی سعودی در داخل عربستان و پشت تانکها پشتیبانی و حفاظت میشود، اما نظامی سودانی در داخل خاک یمن و در معرض خطر در مناطق صعب العبور و مناطق کوهستانی قرار دارد و در خط مقدم آتش مستقر شده است. تلفات نظامیان سودانی چقدر است، نمیدانیم. اما با سرشماری کشتههای جنگ یمن میتوان گفت که درصد یک به 9 است. یعنی در ازای هر 9 نظامی سودانی، یک نظامی سعودی یا اماراتی کشته شده است. این پرسش مطرح است که کی میتوان عربستان و امارات را به خاطر به کشتن دادن نظامیان سودانی در یمن بازخواست کرد؟ متاسفانه در شرایط کنونی نمیتوان چنین کاری کرد. این امر زمانی انجام میشود که فرایند سیاسی در سودان به ثبات برسد و یک نظام منتخب رسمی در داخل سودان روی کار بیاید. عربستان و امارات باید غرامت بپردازند و خسارتها را متحمل شوند. خواستههای ما روشن است. یکی از این خواستهها تحریم امارات بود. به عنوان مثال، همانطور که آمریکا در اثر انفجار هواپیمای خود بر فرار لاکربی خواهان غرامت شد، ما به عنوان مردم و سیاستمداران سودانی از (عربستان و امارات) میخواهیم که غرامت نظامیان ما را بپردازند. ما خواهان (پرداخت هزینه) خسارتهای سیاسی و دیپلماتیک و خسارت های اقتصادی هستیم که این قراردادهای شتاب زده و نامتناسب با عربستان و امارات به بار آورده است.
تسنیم