به گزارش ذاکرنیوز، سید مهدی موسوی، معاون اداره کل میراث فرهنگی اصفهان درباره علت تغییر نردههای چوبی به ایسنا میگوید: نردههای موجود چوبی اطراف ساختمان استانداری اصفهان به دلایل امنیتی و به درخواست حراست و امنیت استانداری طی دو سال گذشته توسط سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری، افزایش ارتفاع پیدا کرد و بخش فوقانی نردههای چوبی بر روی نردههای موجود نصب گردید. امسال مجددا موضوع امنیت و بالا بردن ضریب ایمنی ساختمان و محوطه استانداری مطرح و با دستور استانداری نردههای فلزی جایگزین نردههای چوبی شد.
او درباره نوع متریال و نظارت کارشناسان میراث فرهنگی در این زمینه ادامه میدهد: نوع متریال حتما باید نیازهای امنیتی را پاسخگو باشد. اما از نظر رنگ بهتر بود از رنگ متناسب با جدارهها و شبیه به قبل استفاده میشد که نشد.
درباره موضوع طرحهای زیباسازی نیز محمد جواد شمسآرا، معاون طراحی و هنر شهری سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: امسال در سازمان زیباسازی اتاق فکرهایی متناسب با حوزههای مربوطه و با حضور هنرمندان تجسمی، ایدهپردازان و کارمندان سازمان برگزار و سیاستهای کلی مشخص و برخی رویدادها با داوری و اجرای هنرمندان شناخته شده شهر نهایی و اجرا شد. حاصل این همگرایی ۲۵ دیوارنگاره با اجرای تصویرگران و هنرمندان نقاش، طراحی محور نور، طراحی هفتسین، ساخت و نصب ۱۶۰ المان با تم ساعت همچنین تابلوی نور گرافیکی و رویداد هنرهای تزئینی با حضور هنرمندان در ۲۵ عرصه شهری بود.
آن طور که او توضیح میدهد: در بخش رویداد هنری برای اجرای ۲۵ طرح که از میان ۱۱۰ طرح داوری و نهایی شده، هزینهای بالغ بر یک میلیارد تومان صرف شده است.
محمد آقاجانی، معمار و فعال فرهنگی با توضیح اینکه توجه به مفهوم سیما و منظر در شهرهای تاریخیای همچون اصفهان بسیار حائز اهمیت است و در واکنش به این دو جریان به ایسنا میگوید: معماری جزیی از یک شهر بزرگ است و اگر هر بنا را تکهای از یک شهر در نظر آوریم، این معماری است که محله و در نهایت شهر را تشکیل میدهد. بناها وقتی کنار یکدیگر قرار میگیرند، تیپولوژی شهر را به وجود میآورند؛ این چنین که وقتی شهری را از بالا نظاره میکنیم این تیپولوژی و بافت را متوجه میشویم، درست مانند شهر یزد که تپپولوژی خاص و شناخته شدهای دارد. از سویی در معماری اصیل یک شهر مفهومی به نام بدنه وجود دارد که در واقع در سیما و منظر شهر تجلی مییابد و یا آن را تعریف میکند که توجه به این بدنه بسیار حائز اهمیت است. به طور کلی معماری از درون، تعریفی دارد و از بیرون و جداره نیز تعریف دیگری.
او با بیان این که در اغلب کشورهای اروپایی و با توجه به مباحثی چون تاریخ و اصالت هیچ نهاد و مسئولی اجازه تغییر این جداره را ندارد، ادامه میدهد: در اغلب کشورها همچون انگیس، ایتالیا و ...هنگامی که قرار است این جداره را تعمیر کنند، مجاز به تغییر کلی در جداره، نمای قدیمی و اجزاء بنا همچون فرورفتگیها یا بالازدگیها و همچنین استفاده از متریال امروزی نیستند. اینطور نیست که امروز مسئولی بیاید و بگوید چون بودجه دارم، رنگ یا ترکیب بیرونی ساختمان، گذر سی یا هفتاد ساله یا محوطه تاریخی را مطابق با مد روز طرح میزنم یا نما و جداره را تغییر میدهم.
آنطور که این معمار توضیح میدهد: طبق مفهوم ریختشناسی در معماری، در اغلب بناهای قدیمی و معاصر ما جدارهای وجود دارد که با دیوار خشت و کاهگلی یا نرده از بخش دیگری جدا شده که نمونه این جداره در مجموعه استانداری، موزه هنرهای تزئینی، باغ چهلستون و موزه تاریخ طبیعی دیده میشود که طبق آن حیاط به وسیله نردههای چوبی قدیمی، بنا را از خیابان جدا کرده است.
محمد آقاجانی درباره اهمیت این جداره میافزاید: این نردههای چوبی و نردههای فلزیای که از دهه ۴۰ و ۵۰ اطراف رودخانه زایندهرود، حوالی پل فردوسی تا سی و سه پل وجود داشت همچنین مبلمان شهری و پایه چراغها، همه جزو تعلقات شهری ما بوده و است و با تغییر آن، اصالتهای شهر تلنگری به ما میزند و میگوید که این جداره با توجه به تاریخ و هویت شهری و اینکه خاطرات مردم و معماری در کنار هم هویت شهر را میسازد، دارای اهمیت است و شما مجاز به تغییر سلیقهای آن نیستید.
به زعم این آرشیتکت، حتی فرسودگی یا عدم امنیت یک بنا دلیل درستی برای تغییر کلی این جداره نیست. چرا؟ به این دلیل که اولویت شهر تاریخی ابتدا احترام به اصالت است.
او میگوید: اگر هر کدام از شهروندان ما در ۲۰ سالگی از کنار نردههای چوبی مجموعه استانداری یا باغ چهلستون رد شدند و یا بر روی صندلیهای قدیمی چهارباغ نشستند در ۵۰ سالگی نیز باید از کنار همان نردههای چوبی قدیمی رد شوند و روی همان مبلمان شهری قدیمی بنشینند تا احساس تعلق خاطر به شهر در آنان حفظ گردد و در ادامه با بیهویتی نسبت به شهر خود روبه رو نشوند.
آقاجانی در توضیح اینکه تغییر نردههای چوبی بناهای مذکور چه مغایرتی با مفاهیم معماری دارد، تصریح میکند: اولا که از فلز استفاده کردند. دوم این که فضا شبیه زندان شده است. این موضوع سالها پیش درباره ساختمان تالار اشرف که روبه روی ساختمان مخابرات است هم اتفاق افتاد. نردههای قدیمی آن کوتاه بود و مقیاس انسانی داشت. اما این نردهها را بریدند و یک متر دو متر دیگر روی آن اضافه کردند که دقیقا فضا شبیه زندان شد. غافل از این که اینجا محوطه گردشگری است و قرار است از این مسیر توریست رفت و آمد کند. از سویی این نردههای قدیمی و چوبی، فرم منحنی و قوس مانندی که از عناصر معماری است، داشت و از نگاه علمی مقبول و حدود نیم قرن یا بیشتر هم پابرجا بود و از نظر امنیت نیز مشکلی نداشت.
به روایت این معمار: البته در سالهای اخیر نمونهای از حفظ جداره شهری در محدوده ادارههای سیاسی در شهرهای یزد و تهران به خوبی اتفاق افتاده است. شهرداری تهران حوالی کاخ گلستان و میدان مشق را با همان جداره و مبلمان قبلی حفظ کرده در حالی که در همان محدوده، وزارت امور خارجه نیز قرار دارد.
به زعم آقاجانی برای درونی شدن این نگاه در هر شهری به غیر از مدیران میراث فرهنگی، مدیران شهرداری و سازمان زیباسازی همه باید به درکی مشترک برسند. او در اینباره به طرحهای زیباسازی شهری که هر ساله در آستانه نوروز در اصفهان پیاده میشود نیز اشاره میکند و میگوید: نوآوری و دخیل کردن هنرمندان در ساختن شهر بسیار خوب و حائز اهمیت است، اما اگر این خلاقیت نیز در مسیر احترام به هویت، اصالت و تاریخ شهر نباشد، جای بحث دارد. نخست اینکه اغلب طرحهایی که در سطح شهر اجراء میشود، دچار گسستگی است. به این معنا که سناریویی واحد برای آن طراحی نشده است. برای نمونه بخشی از دیوارهای شهر را با طرحی سنتی، نقاشی میکنند و جایی دیگر تندیس و مجسمه یا حجمی عجیب قرار میدهند که سنخیتی با دیگر طرحها ندارد. اگر از این دخالت در معماری شهر بگذریم، این را نباید از نظر دور بداریم که وقتی با سیما و منظر شهری که تاریخی است و ارزش جهانی داشته و یونسکو روی آن نظر دارد، مواجهیم، مجاز به هر نوع دخل و تصرفی نیستیم.
آیا ما نباید این نکته را در ذهن داشته باشیم که در نوروز قرار است گردشگر، مهمان اصفهان باشد؛ گردشگری که میداند این شهر تاریخی و اصیل است و آیا او نباید در مسیرهای اصلی گردشگری با یک سناریو هماهنگ و المان درخور روبهرو شود؟
بحث بعدی درجه اصالت و سطح ارائه آثار هنری در شهر است که این فعال فرهنگی بر آن تاکید دارد و میافزاید: اثر هنریای که قرار است در شهری تاریخی نصب شود، حتما و قطعا باید چنان وزین و متشخص باشد که پس از مدتی به راحتی نتوان آن را از شهر جدا یا یک سطل رنگ روی آن پاشید و طرحی دیگر جایگزین کرد. طوری خلق شود که تا سی سال دیگر سر جایش باقی بماند و هویتساز شود تا چنانچه مانند امروز که نردههای چوبی را برداشتند، تغییری در آن ایجاد شد، مردم و فعالان فرهنگی واکنش نشان دهند. غیر از این باشد به این معناست که هویت و ارزش لازم را ندارد.
محمد آقاجانی با توضیح معنای زیباسازی در دنیا خاطرنشان میکند: در رابطه با مفهوم زیباسازی و طبق ضوابط شهری در جهان به هیچ عنوان مرسوم نیست که هر روز دیوارها را رنگ کنند. از منظر معماری، کشیدن رنگ پلاستیکی به بنا از اساس نادرست است. چراکه شهر باید خودش رنگ داشته باشد. اگر ساختمانها، کاهگل، سنگ، آجر، سیمان و گچ دارد این مصالح باید با رنگ اصلی در شهر ظاهر شوند. حتی این که در ایران و اصفهان مرسوم است، شب عید جدولها را رنگ میکنند نیز از نگاه معماری صحیح نیست. شما اگر ۱۰ مورد از شهرهای نمونه و شاخص دنیا را بگردید، متوجه میشوید که هیچ کدام جدول رنگ نمیکنند.
به زودی برای بررسی طرحهای زیباسازی امسال شهرداری اصفهان و رسیدن به دیدگاهی جامع، میزگردی با حضور موافقین و مخالفین برگزار خواهد کرد.
گزارش از شیما خزدوز/ایسنا
انتهای پیام