به گزارش ذاکرنیوز، میزگرد مصاحبه با عوامل تولید مجموعه مستند «قهرمانان معمولی» در تسنیم برگزار شد و در آن مجتبی حیدری تهیهکننده و کارگردان، مهدی رشوند کارگردان و فاطمه حیدری پژوهشگر و نویسنده حضور داشتند. بخش اول این میزگرد هفته گذشته در تسنیم منتشر شد که از اینجا میتوانید آن را بخوانید.
بخش دوم این میزگرد در زیر منتشر میشود.
تسنیم: آقای حیدری میخواهم درباره موضوع مهاجرت از روستا که بعضاً در فیلم بدان اشاره کردهاید بپرسم؛ اینکه شما نشان میدهید در روستا آدمهایی هستند که تلاش میکنند تا بقیه شرایط بهتری داشته باشند، میتواند به این موضوع کمک کند که مهاجرت از روستاها کاهش پیدا کند. با این حال، بهتر نبود که پرداخت به این موضوع را در زیرلایههای فیلم مورد اشاره قرار میدادید؟
مجتبی حیدری: به نظر بنده انجام پژوهش برای یک اثر هنری مختصات خاص و متفاوتی با این کار در دیگر تولیدات دارد که باید رعایت شود.
معتقدم در پژوهشهای هنری، یک شکاف عمیق داریم و آنهم این است که المانهای هنر در آن در نظر گرفته نمیشود؛ توجه داشته باشید دراماتیک بودن یک قصه برای ما موضوعیت دارد و مهم است؛ اگر پژوهشگر وارد منطقهای میشود نباید فقط دنبال یک سری اطلاعات باشد، بدون اینکه هیچ درامی داشته باشد. یک داستان هنری باید وجه دراماتیک داشته باشد و باید شخصیت اصلی از این ویژگی برخوردار باشد تا بتوانیم به او بپردازیم.
به همین دلیل است که شناخت حضوری برای ما مهم است و بدون واسطه جایی نمیرویم و حتماً از قبل، سوژه خود را میشناسیم. جالب است بدانید که با یکی از سوژهها تقریباً 10 سال است که ارتباط داریم و او را از نزدیک میشناسیم.
علاوه براین، نگاه ما فقط ساخت یک قسمت از یک مجموعه مستند نیست که فقط آن را بسازیم و تمام. دلمان میسوخت که در جایی، یک توانمندی وجود دارد و به دلیل اینکه رسانه به درستی به آن نپرداخته توانمندیهایش دیده نشده است. نمونه این موضوع را میتوانم در خانم ذاکریان مثال بزنم که کارآفرین برتر کشور بوده اما کمتر رسانهای به او پرداخته و به همین دلیل تا مقطعی شناخته شده نبوده است. متأسفانه ارزشگذاریها به سمت پایتخت بوده و همین موضوع باعث توجه کمتر به روستا شده است. مثلاً سریال نون خ که در مورد آن صحبت شد، توجه بسیار خوبی به مناطقی خارج از پایتخت داشت و همین موضوع باعث رسمیت بخشیدن به آداب و رسوم مردم آن منطقه شد.
- بنابراین به نظر شما مهم است که هویت آن فضا را به رسمیت بشناسیم؟
مجتبی حیدری: صد در صد! یعنی اینگونه نباشد که فقط به دنبال لهجه تهرانی بگردیم و از بقیه غافل شویم.
- میخواهم درباره دستمزدها از شما سؤالی بپرسم؛ تجربه نشان داده که موضوعات مالی و بودجهای برای کارهای مستند خیلی زیاد نیست و بعضاً دستمزد کمی به آن میدهند؛ حتی برای پخش هم کنداکتور خوبی به آن نمیدهند. این اتفاق برای مجموعه «قهرمانان معمولی» هم تکرار شد؟
مجتبی حیدری: موضوع دستمزد امر بسیار جدّی هست؛ البته موضوع کنداکتور و زمان پخش هم که اشاره کردید بسیار مهم است؛ خاطرم هست تهیهکننده مستند «خانه ما» بارها گلایه میکرد که هنوز معلوم نشد برنامه ما از کدام شبکه پخش میشود؛ این گلایه طبیعی است، چرا که تهیهکننده، کارگردان و پژوهشگر برای یک کار زحمت میکشند و دوست دارند پخش خوب داشته باشند.
علاوه بر این، موضوع دستمزد نیز بسیار مهم است. همینجا خوب است به یک نکته اشاره کنم؛ معمولاً در مستندها خود کارگردان، فیلمبرداری و پژوهشگری هم میکند و چه بسا تدوین هم را خودش برعهده گیرد تا کار با هزینه کمتری به پایان برسد. با این حال چنین اتفاقی در مستند ما رخ نداد و اتفاقاً آقای حیدری با وسواس نسبت به موضوعات مختلف برخورد میکرد.
او برای امر پژوهش که کمتر جایی تحویلش میگیرند، سرمایهگذاری ویژهای کرد و تیمی از جوانان را آورد تا به آنها نیز میدان بدهد. تقریباً میتوانم بگویم کمتر جایی دیدهام که یک تهیهکننده آنقدر دغدغه داشته باشد که مستند باکیفیت بسازد.
علاوه بر این، آژانس مستند سو که این مستند در آن تولید شد، از یکسری جوان تشکیل شده است که دغدغه دارند و دوست دارند یک اتفاق مثبت را در عرصه فرهنگ و هنر رقم بزنند. البته به این دلیل که این مجموعه خصوصی است، با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم میکند. هیچ کس هم نمیپرسد که شما با این مشکلات چگونه کار میکنید و گذران اوقات میکنید؟
- یعنی هدف شما پول نبوده و دغدغهتان چیز دیگری بوده است؟
مجتبی حیدری: بله دقیقاً.
واقعا موضوع ما پول نیست و رشد جمعی خودمان برای ما مهم است. در مجموعه ما جوانانی کار میکنند که نخستین تجربیات خود را پشت سر میگذارند. برای مثال به یک جوانی فرصت دادیم که اولین بارش بود در فیلم جدی کار میکرد؛ البته این را هم بگویم که در کار، ضرر و خسارت هم دیدهایم؛ برای مثال تیمی رفته کاری را تولید کرده و از پس آن بر نیامده است و مجبور شدیم دوباره تیم دیگری را بفرستیم اما با خود میگوییم که تجربه کردن هزینه دارد.
- قهرمان معمولی در این فصل 13 قسمت داشت؛ آیا قرار است ادامه پیدا کند و فصل دیگری داشته باشد؟
مجتبی حیدری: بحثهایی برای ادامه کار شده است؛ یعنی گفتوگوهایی شکل گرفته که کار ادامه پیدا کند. به نظرم اگر ساخت این مجموعه ادامه پیدا نکند عجیب است و باید ادامهدار باشد. به تازگی این بحث را باز کردهایم و اکنون به جای خوبی رسیده است، پس باید ادامه داشته باشد.
«قهرمانان معمولی» از دل خود مردم بیرون آمده و مستند اجتماعی است. ما در کوچه بازار زندگی میکنیم و ارتباط مستقیمی با بدنه مردمی داریم. با گروههای مختلف گفتوگو میکنیم و حرف میزنیم و به همین دلیل سوژههای خوبی به ما معرفی میشود.
ضعف بزرگ در جامعه امروز را مقوله آموزش میدانم. در حقیقت آموزش و پرورش ما دچار مشکل است و کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که دقیقاً همان کاری را انجام بدهد که دوست داشته است. خاطرم هست یکی از همین جوانان که با او صحبت میکردیم تا کارشناسی ارشد یک رشته خوانده بود، سپس فهمیده بود که علاقهاش به رشته دیگری است و در نهایت به آن مسیر رفته بود.
«قهرمانان معمولی» از دل خود مردم بیرون آمده و مستند اجتماعی است. ما در کوچه بازار زندگی میکنیم و ارتباط مستقیمی با بدنه مردمی داریم.
از سویی دیگر، بحران هدف هم داریم؛ نوجوانان کمی پیدا میشوند که طبق یک نظم جلو رفته و هدفشان را به درستی پیدا کرده باشند. به نظرم یکی از راهحلهای برطرف شدن این اتفاقات توجه به ساخت مستندهایی نظیر «قهرمانان معمولی» است و از این نظر این مجموعه باید ادامه داشته باشد. قهرمانان ما هم هدف زندگیشان را درست تشخیص دادند و هم شناخات درستی نسبت به موضوعات و مسائل مختلف دارند. به نظرم جامعه نیاز به چنین گفتوگوهایی دارد.
- آقای رشوند، میخواهم سؤال بعدی را از شما بپرسم؛ معضلی وجود دارد و آن هم این است که "قهرمان" هنوز جای خودش را در سینما و تلویزیون باز نکرده است؛ کم و بیش آثاری را میبینیم که قهرمان به خوبی در آن بازنمایی شده و به همین دلیل میتواند تلنگر درستی به بیننده بزند. به نظر میرسد که باید فیلمسازان ما بیشتر به سمت قهرمانسازی بروند، چرا که خلأ این موضوع در همه آثار سینمایی به ویژه ژانر کودک و نوجوان دیده میشود. نظر شما در این زمینه چیست؟
مهدی رشوند: در مجموعه قهرمانان معمولی بسیار سعی کردیم به این سمت و سو برویم. حتی در یکی از قسمتهایمان تعمداً سعی کردیم که در کنار قهرمان داستان، فرزند او را به عنوان راوی قرار بدهیم. سعی کردیم به گونهای نشان بدهیم که ممکن است در آینده، فرزند این آقا مسیر پدر را ادامه بدهد و او هم تبدیل به یک فرد اثرگذار دیگر در جامعهاش بشود. بنابراین ما سعی کردیم این موضوع را در محتوایمان بیاوریم؛ البته شاید در فصل بعدی از این دست کارها بیشتر داشته باشیم و سراغ قهرمانهایی برویم که نوجوان هستند.
من با نکتهای که آقای حیدری اشاره کردند، موافقم؛ یعنی خلأهای آموزشی بچهها در مدارس امر جدی است و بچهها در مدرسه مهارت زیادی یاد نمیگیرند. آنها در سنی به شناخت درستی از خودشان میرسند که احتمالاً بسیار دیر شده است.
- سؤالات را با سرکار خانم حیدری ادامه بدهم؛ چند قسمتی از فصل اول این مجموعه روی آنتن رفته است؛ بازخوردها چگونه بود و چه نقاط ضعف و قوتی به شما گوشزد شده است تا برای فصلهای بعدی مورد توجه قرار بدهید؟
فاطمه حیدری: درست است که تنوع خوبی در سوژهها داشتیم، اما همگی یک هدف مشترک و یک شاخصه ویژگی مشترک داشتند. توجه به همین هدف و ویژگی مشترک ما را به این نتیجه میرساند که در فصل جدید در مورد تعدادی از موضوعات باید با نگاه خاصتری پیش برویم. به خلأهای آموزشی اشاره شد که در مستند نیز بارها آن را تکرار کردیم. همچنین به این موضوع پرداختیم که خیلی از این افراد زودتر از اینها میتوانستند به این مرحله از موفقیت برسند اما یکسری موضوعات وجود داشته که مانع از این اتفاق شده است. یا اینکه آدمهای اطراف آنها چرا نمیتوانند از او الگوپذیری کنند. در فصل بعدی حتماً به سراغ این موانع و دلایل وقوع آن میرویم.
- آقای حیدری، در سالیان اخیر، مستندسازان زیادی را دیدیم که از دنیای مستند وارد فیلمسازی و سریالسازی شدند. به نوعی دغدغههایی که در مستندسازی داشتند را به فضای جدیدی بردند. آیا شما هم به دنبال چنین کاری هستید؟ مثلا قهرمانان معمولی را تبدیل به یک سریال بکنید
مجتبی حیدری: اتفاقاً همین چند روز پیش بود که در جمع خودمان بحث این موضوع باز شد؛ من در ابتدا گرافیک کار میکردم، سپس به دنیای عکاسی وارد شدم و بنابر یک اتفاق به همراه ماشین قاچاق سوخت به پاکستان رفتم و از اتفاقات آنجا یک فیلم مستند ساختم. بنابراین پیشبینی ورود به دنیای سریالسازی یا فیلمسازی را داریم.
- مثلاً از سوژه «قهرمانان واقعی» سریال بسازید؟
مجتبی حیدری: حتماً!
البته سینمای مستند برای من بسیار جذاب و شگفتانگیز است و هیجان بسیار زیادی دارد. فعلا در مستند هستیم، لذت میبریم و در آن نفس میکشیم!
- اشاره کردید که پیشبینی ادامه ساخت قهرمانان معمولی در شبکه یک را دارید؟
مجتبی حیدری: شبکه آن را نمیتوانم عنوان کنم.
- در مرکز مستند سوره چطور؟
مجتبی حیدری: بله. صحبتهای مربوط به آن انجام شده است. البته در همینجا باید به یک نکته اشاره کنم و آن هم این است که برای تولید فصل اول این مجموعه کار سخت زیادی نداشتیم، چرا که 10 سال سابقه پژوهشی داشتیم و سوژهها آماده بود اما برای ساخت فصل دوم رسما وارد یک مرحله جدید میشویم و فشار مضاعفی روی ما خواهد بود.
- حتماً انتظارات هم از شما بیشتر است.
مجتبی حیدری: هم انتظارات بیشتر است و هم تلاش ما برای امر پژوهش باید بیشتر از قبل باشد.
همین جا باید از مجموعه حوزه هنری و مرکز مستند سوره تشکر کنم که به تیم جوان ما اعتماد کرد؛ اولاً به خود من و دوم به تیم جوانمان و این فرصت را به بچهها داد تا کار کنند. ما از پارسال عید تا به امروز، سرکاریم؛ حتی کل تعطیلات را نیز کار میکردیم، چرا که پخش نوروزی داشتیم و باید مجموعه آماده میشد.
- یک موضوع مهم وجود دارد و آنهم مربوط به بحران مخاطب در تلویزیون است. در بسیاری از کارها زحمات زیادی کشیده میشود، اما به دلیل بحران مخاطب در تلویزیون کمتر دیده میشوند. آیا به این موضوع فکر کردید که چه کاری باید بکنید تا آنهمه زحمتی که کشیدید، به خوبی دیده شود؟
مجتبی حیدری: دقت داشته باشید که دو سه نکته خیلی مهم وجود دارد که ما مقصرش نیستیم. مثلاً ما در شهرستانها رفت و آمد داریم و میشنویم که خیلی از اهالی آن مناطق، مخاطب تلویزیون نیستند، چون سهمی از خودشان در تلویزیون نمیبینند. از من میپرسند که جایگاه ما در تلویزیون کجاست؟ خاطرم هست به تهیهکننده یکی از برنامههای پرمخاطب شبکه نسیم گفتم ما از صبح تا شب در روستاها و شهرستانها هستیم و لبخندهای بچههای روستایی را میگیریم؛ سهم این لبخندها در برنامه شما کجاست؟ یک آیتم به ما بدهید تا اینها را بیاورم و خودشان را در تلویزیون ببینند.
سهم مردم سیستان و بلوچستان از تلویزیون کجاست؟ آیا دیده میشوند؟ سهم مردم کردستان، اهواز، خراسان شمالی و ... کجاست؟ مراکز صدا و سیمای استانی هم که بسیار فشل کار میکنند و مردم آن مناطق در شبکه استانیشان هم خودشان را نمیبینند.
ما در شهرستانها رفت و آمد داریم و میشنویم که خیلی از اهالی آن مناطق، مخاطب تلویزیون نیستند، چون سهمی از خودشان در تلویزیون نمیبینند. از من میپرسند که جایگاه ما در تلویزیون کجاست؟
علاوه براین، زمان پخش نامناسبی هم به ما دادهاند.
یک شب مانده به عید گفتند قرار است قهرمانان معمولی روی آنتن برود. در حالی که ما هیچ تبلیغاتی نکرده بودیم!
- یعنی میگویید کنداکتور قهرمانان معمولی کنداکتور خوبی نیست؟ البته فکر میکنم بازپخش هم ندارد؛ درست است؟
مجتبی حیدری: قرار شد شبکه مستند از یازدهم به بعد این مجموعه را پخش کند؛ در همان روزها یکی از فیلمهای مهم ما از شبکه یک پخش شد اما بازپخشی برایش قرار ندادند؛ پرسیدیم چرا بازپخش نداشته است؟ پاسخ دادند: شبکه مستند مجموعهتان را پخش میکند! متأسفانه گرفتار چنین مشکلاتی شدهایم.
متاسفانه آنتن در اختیار ما نیست و انتخابی نداریم؛ برای مثال، این مجموعه سه ماه دست شبکه یک بود تا اطلاع بدهند چه زمانی پخش میشود؛ در ابتدا گفتند اصلا پخش نمیشود و یک شب مانده به عید گفتند قرار است قهرمانان معمولی روی آنتن برود. معترض شدیم که ما هیچ تبلیغاتی نکردهایم. این موضوعات به خود سازمان برمیگردد و نباید این قدر دیر به ما اطلاع میدادند.
خاطرم هست کار را برای تماشای یکی از افراد در سازمان صدا و سیما برده بودیم؛ بلافاصله بعد از دیدن مستند گفت: «100 تا از اینها را میخواهم!» تعجب کردیم. او هیچ اشرافی به تولید نداشت و فکر میکرد انبار است که بروم سوژهها را از انبار بیرون بکشم! ضعفهای تلویزیون بسیار زیاد است. البته من شنیدهام که شبکه یک استقبال خوبی از این مجموعه داشته است.