خبرگزاری مهر، گروه مجله - فاطمه برزویی: هفتهای که گذشت برای مناطق مختلف ایران خبرهای متفاوتی به همراه داشت.
در خوزستان، مدارس به دلیل شرایط آب و هوایی غیرحضوری شدند، اما تهران با وجود بارش باران، به چهارمین شهر آلوده جهان تبدیل شد.
از سوی دیگر، کانون پرورش فکری موفق به دریافت جایزه ترویج علم ایران شد و خبر رجیستر شدن آیفون نیز منتشر شد. شما میتوانید سایر رویدادهای مهم هفته را در ادامه بخوانید.
از پراید ۳۰۰ میلیونی تا دنا میلیاردی!
ماجرای خودرو و قیمتهایش این روزها بیشتر شبیه یک داستان پرپیچوخم شده است؛ از مجوزهای گرانی گرفته تا کاهش و افزایش قیمتهای روزانه در بازار.
از یک سو خودروسازان میگویند: «ما ضرر میدهیم، بدهیهایمان زیاد شده، پس قیمتها باید بالا برود!» دبیر انجمن خودروسازان حتی در نامهای خواستار افزایش ۸۰ درصدی قیمت خودرو شد و توضیح داد که این افزایش فقط برای جبران هزینههای تولید است. ایرانخودرو و سایپا هم اعلام کردند که مجوز گرانی گرفتهاند؛ به طور میانگین ۳۳ درصد برای ایرانخودرو و ۲۳ درصد برای سایپا.
در بازار هم تغییر قیمتها مثل نوسانات هواست؛ پراید ۳ میلیون ارزان میشود، اما شاهین ۵ میلیون گرانتر میشود. برای مثال، پراید مدل ۱۴۰۳ حالا ۳۳۷ میلیون تومان است، اما اگر دنبال شاهین G اتومات باشید، باید ۸۲۰ میلیون تومان هزینه کنید.
یکی از موضوعاتی که حاشیهساز شد، اعلام قیمتهای جدید خودرو در شب بود. رئیس هیأت عامل ای درو توضیح داد که این کار نه یک شائبه است و نه بیبرنامه؛ بلکه الزامات قانونی سازمان بورس باعث شده قیمتها سریعاً اعلام شوند. او تأکید کرد که این افزایش قیمتها، از ابتدای آذرماه اجرایی میشود و هدف، شفافیت است.
برخی معتقدند که قیمت خودرو هم باید مثل سایر کالاها متناسب با تورم افزایش یابد. اما مخالفان میگویند که این گرانی در شرایطی منصفانه است که واردات خودروهای خارجی آزاد شود تا رقابت واقعی ایجاد شود و خریدار بتواند انتخاب کند.
گرچه قیمت خودرو حالا رسمی و شفافتر اعلام میشود، اما این پایان ماجرا نیست. خودروسازها همچنان به دنبال کاهش بدهیها و جبران خسارت هستند و مردم همچنان امیدوارند که بازار به سمت رقابتیتر شدن پیش برود.
چشم «فیفا» به لاهیجان
وقتی «جیانی اینفانتینو»، رئیس فیفا، عکسی از یک زمین فوتبال در روستایی نزدیک لاهیجان منتشر کرد و نوشت: «ایران عاشق فوتبال است»، گویی برخی ایرانیها یادشان آمد چقدر این ورزش در رگ و خونشان جریان دارد. زمین چمن سرسبز و سادهای که از نگاه او نمادی از عشق بیحد ایرانیها به فوتبال بود، حالا تبدیل به پلی شد برای «مهدی تاج» که دعوتنامهای رسمی برای او بفرستد و پیشنهاد دهد سری به لاهیجان بزند.
اما از این زمین سرسبز که بگذریم، وارد دنیای خاکستری فوتبال ایران میشویم. مثلاً همین دو تیم محبوب، پرسپولیس و استقلال، که آنقدر بدهی انباشته دارند که اگر طبق قانون تجارت عمل شود، احتمالاً باید برای ادامه فعالیتشان به فکر راهحل جدی باشیم.
یکی ۹۸۶ میلیارد تومان بدهکار است و دیگری ۷۶۹ میلیارد. انگار فوتبال ایران فقط روی زمینهای چمن نیست که گل میخورد؛ در حسابهای مالی هم شکست خورده!
حالا بیایید به ماجرای تیم ملی برسیم. جواد خیابانی که همیشه با احساسات حرف میزند، این بار از تیم ملی به شدت انتقاد کرده و گفته این تیم دو دستگی دارد و برخی بازیکنان شایسته جایشان خالی است. حرفهایش تا جایی پیش رفته که گفته دست و پایش میلرزد وقتی درباره تیم ملی حرف میزند. اما تاج، مثل همیشه کوتاه نیامده و گفته: «نمیدانم چرا صداوسیما افرادی مثل خیابانی را میآورد که دروغ بگویند!» انگار داستان فوتبال ایران، بیشتر از بازیها، در حاشیهها جذابتر است.
اگر حرف از پول بزنیم، پرسپولیس باز هم همه را شوکه کرده است. رقم قراردادهای این تیم به ۵۵۷ میلیارد تومان رسیده. اما در همین حال، «مهدی طارمی» با سه پاس گل در بازی برابر کرهشمالی، جایگاه خودش را در تاریخ تیم ملی ثبت کرده و به رده سوم بهترین گلسازان رسید. طارمی در کنار خداداد؟ به نظر میرسد فوتبال ایران هنوز هم داستانهای شیرینی برای تعریف کردن دارد.
حالا که به جنجالها عادت کردهاید، بگذارید «ماریو بالوتلی» را وارد کنیم. این ستاره جنجالی ایتالیایی گفته: «بمیرم هم به ایران نمیآیم! لیگ ایران جای بازیکنان درجه پنج است!» حرفهایی که البته بیشتر شبیه به غرولندهای یک ستاره کمرنگ شده است که در تیم ژنوا هم اوضاع خوبی ندارد.
اما در کنار تمام این حواشی، خبری هم از امید میرسد. «کیمیا علیزاده»، میتواند به تیم ملی برگردد. «مهین فرهادیزاد»، نایبرئیس کمیته المپیک، گفته ما نگاه مادرانه به ورزشکاران داریم و بازگشت کیمیا هیچ مانعی ندارد. شاید این پیام روشن، نقطه عطفی باشد برای بازگشت ستارهها به خانه.
فیلترشکن؛ برنده ماجرا!
ماجرای فیلترینگ در ایران شبیه یک سریال چند فصلی است که گاهی درام میشود، گاهی کمدی و گاهی هم پر از شگفتی! تصمیمی که با اهداف بلندپروازانه شروع شد، اما در عمل ما را به ایستگاهی رسانده که بیشتر از همه، مافیای فیلترشکنها خوشحال هستند.
گردش مالی بازار فیلترشکن به ۴۵ همت رسیده، یعنی هفت برابر بیشتر از درآمد شرکت زیرساخت، همان شرکتی که قرار است ستون اصلی ارتباطات کشور باشد. این یعنی فیلترشکن، حالا مهمترین کالای دیجیتال برای مردم شده و سود آن، مثل عسل در دهان مافیای این بازار میچرخد. به قول یکی از نمایندگان مجلس: «اهداف فیلترینگ محقق نشد، اما جیب مافیای فیلترشکن پر شد!»
وقتی سیاست فیلترینگ اعمال شد، هدف اصلی این بود که فضای مجازی مدیریت و امنیت بیشتری فراهم شود. اما حالا دبیر کمیسیون امور داخلی کشور میگوید که این سیاست نهتنها به اهدافش نرسیده، بلکه باعث ایجاد یک بازار سیاه بزرگ شده است. به زبان سادهتر: به جای مدیریت، مشکلات دیگری به وجود آمده است.
رئیسجمهور در تازهترین اظهاراتش گفته: «نمیتوان چیزی را بدون استدلال و شفافیت به مردم تحمیل کرد.» او از نگاه مشترک سران قوا درباره اینترنت و فیلترینگ خبر داده و تأکید کرده که صداقت با مردم کلید حل مشکلات است. به نظر میرسد که گامهایی برای بازنگری در این سیاست در حال برداشته شدن است.
وزیر اقتصاد هم ماجرا را از زاویهای دیگر بررسی کرده است. او میگوید: «فیلترینگ نهتنها اقتصاد دیجیتال را نابود کرده، بلکه یک بازار سیاه به نام فیلترشکن فروشی ایجاد کرده است.» او همچنین به خسارتهای دهها هزار میلیاردی کسبوکارهای اینترنتی و معیشت مردم اشاره میکند و معتقد است که باید راهحلی پیدا کرد که هم امنیت فضای مجازی حفظ شود و هم اقتصاد دیجیتال نفس بکشد.
وقتی هتلها هم به صهیونیستها «نه» میگویند
میگویند وقتی از دور به اسرائیل نگاه میکنی، مثل کسی است که سوار بر کشتی بادبانی وسط دریا، با باد مخالف میجنگد. اما هرچه نزدیکتر میشوی، میبینی که این کشتی بیشتر از باد مخالف، از حفرههایی که خودش به دست خودش ایجاد کرده، دارد غرق میشود.
از جایی شروع کنیم که شاید کابوس هر دولتی باشد، هک شدن. اما این بار، ماجرا فقط یک هک ساده نبود. گروهی که خودشان را «حنظله» مینامند، قلب اسرائیل را هدف گرفتند و اطلاعاتی منتشر کردند که باعث تعجب همگان شدند. تصویری از دانشمند هستهای اسرائیل در مرکز مطالعات اتمی «سوریک» نشان داد که دیگر هیچ دیواری به اندازه کافی بلند نیست.
اروپا، جایی که حتی هتلها دیگر صهیونیستها را نمیخواهند. این فقط یک تصمیم ساده از سوی هتلداران نیست؛ این صدای افکار عمومی است که میگوید: «بروید جای دیگری!» سیاستهای اسرائیل به جایی رسیده که حالا در قلب اروپا هم با بیاعتمادی مواجه شدهاند. این یعنی وقتی رفتارهایتان شبیه یک مهمان ناخوانده باشد، میزبان شما را پشت در میگذارد.
به سراغ وزیر امنیت داخلی اسرائیل برویم، کسی که جاسوسی از تلفنهای همه شهروندان اسرائیل را «دموکراسی» تعریف کرده است! آقای بنگویر معتقد است وقتی همه مردم تحت نظارت باشند، دیگر تبعیضی وجود ندارد. دموکراسیِ جاسوسی؟ شاید او فراموش کرده که اعتماد عمومی مهمترین اصل یک حکومت دموکراتیک است.
آذربایجان، جایی که اجلاس محیط زیستی «کاپ ۲۹» برگزار شد.: «اسحاق هرتزوگ»، رئیسجمهور اسرائیل، حتی اجازه ورود به این رویداد را پیدا نکرد. کاپ ۲۹ نشان داد که انزوای اسرائیل حالا وارد مرحله تازهای شده است. مردم منطقه، از ایران تا ترکیه، به وضوح پیام دادند: اسرائیل جایی در تصمیمگیریهای جهانی ندارد. اگرچه ممکن است دولتها به دلایل سیاسی یا اقتصادی هنوز روابطشان را با اسرائیل حفظ کنند، اما این افکار عمومی است که آینده را رقم میزند.
در نهایت، به نتانیاهو برگردیم که با افتخار میگوید توصیههای جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا را نادیده گرفته است. اما همین بیتوجهی به تهدیدهای بایدن، توقف ارسال تسلیحات حیاتی را برای اسرائیل رقم زد.وقتی نتانیاهو میگوید «ما با چنگ و دندان میجنگیم»، بیشتر شبیه کسی است که میخواهد شکست را با لجاجت توجیه کند.وقتی نتانیاهو میگوید «ما با چنگ و دندان میجنگیم»، بیشتر شبیه کسی است که میخواهد شکست را با لجاجت توجیه کند.
طلای تقلبی و کلاهبرداری میلیاردی
زندگی گاهی شبیه یک رمان جنایی پیچیده است؛ هر روز داستانهایی تازه از کلاهبرداریها، جنایتها و حتی مبارزات امنیتی به گوش میرسد. بیایید از مردی شروع کنیم که بهجای ساختن طلا، تصمیم گرفت طلا را بدزدد! این فرد که روزی کارگاه طلاسازی داشت، بعد از ورشکستگی، مسیری را انتخاب کرد و با ترفند آشنایی در سایتهای همسریابی، زنان را فریب میداد تا از خانههایشان سرقت کند. او میگفت: «وقتی فهمیدم یکی از دوستانم با این شیوه سرقت شده، تصمیم گرفتم از همان روش برای پرداخت بدهیهایم استفاده کنم.» اما حالا خودش در زندان است و قصهاش تمام شده است.
در همین حال، پلیس شیراز مشغول کشف ماجرای فروش طلاهای تقلبی بود. مردی با جعل هویت یک فرد فوتشده، به ۵ زن طلاهایی با ناخالصی بالا فروخته و ۷ میلیارد تومان کلاهبرداری کرده بود. او از این پول برای خرید سکه طلا استفاده میکرد، اما سرانجام در تور پلیس گرفتار شد. انگار این روزها کلاهبرداریها مثل مدهای لباس، متنوع و خلاقانه شدهاند!
اما این همه ماجرا نیست. در دنیای مجازی هم، کلاهبرداری به سبک اینستاگرامی اتفاق میافتد. دو نفر با راهاندازی مزونی تقلبی، لباسهایی خاص تبلیغ میکردند و از مشتریان پول میگرفتند، بدون اینکه کالایی تحویل دهند. در نهایت، ۵ میلیارد ریال از جیب مردم به جیب آنها رفت، اما دست قانون از دنیای مجازی هم کوتاه نیست!
جنایتها فقط به کلاهبرداری ختم نمیشوند. در کرمانشاه، زنی ۲۶ ساله پس از تحمل تهدیدهای مکرر از سوی همسرش، با کمک دایی ناتنیاش دست به قتل زد. در حالی که مرد ۳۵ ساله در خواب بود، او با شلیک چند گلوله به زندگی پر از تنششان پایان داد.
اما در سیستان و بلوچستان، ورق دیگری از زندگی در حال ورق خوردن است. در عملیات پاکسازی منطقه، نیروهای امنیتی موفق شدند ۳ تروریست را به هلاکت برسانند، ۶ نفر را بازداشت کنند و ۵ نفر دیگر هم خود را تسلیم کردند. این موفقیت، پیام روشنی داشت: امنیت، اولویت اول است.