به گزارش ذاکرنیوز، محمد کاظم کاظمی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره هفدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر گفت: برای من هر دوره از جشنواره بینالمللی شعر فجر به نوعی خاطره انگیز بود چرا که در بیشتر دورههای آن نقش داور، دبیر و… را بر عهده داشتم.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره محفل خلیج فارس ویژه جشنواره بینالمللی شعر فجر چنین افزود: در این محفل شاعران هشت کشور حضور داشتند و در وصف خلیج همیشه فارس شعر خواندند. این برنامه برای من از دو جهت جالب بود؛ یکی از این جهت که با جمعی از شاعران کشورهای دیگر ارتباط و حشر و نشر پیدا کردم و دیگر اینکه موقعیت این جزیره برای من بسیار جالب بود.
وی گفت: درباره جزیره بوموسی کتابی را ویراستاری کردهام؛ با خواندن آن کتاب متوجه شدم چقدر این جزیره ظرفیتهای خوبی برای فعالیتهای فرهنگی و هنری و گردشگری دارد اما این ظرفیتها مغفول مانده است. در این جزیره فضاهای فرهنگی وجود دارد که تعدادی از آنها به تازگی تأسیس شدهاند. این اتفاق برای من بسیار خوشایند و این محفل یکی از رویدادهای بسیار زیبا در جشنواره بین المللی شعر فجر بود.
کاظمی افزود: هرچند افغانستان در دورههای اخیر از لحاظ سیاسی به غرب گرایش داشت اما از لحاظ فرهنگی و هنری جهش خوبی پیدا کرد و فضا برای انجام فعالیتهای فرهنگی و هنری در این کشور باز شد و مؤسسات خارجی و نهادهای بینالمللی تا حدودی به این مسائل توجه داشتند. در دهههای اخیر در افغانستان، خیزشی در ادبیات اتفاق افتاده بود که قبل از آن سابقه نداشت. انجمنها و حلقههای ادبی، محافل و برنامههای فرهنگی عمدتاً در سه شهر کابل، هرات و مزار شریف شکل گرفته بود و شاعران جوان مطرح شدند و نسل جوان بالندهای در کشور رشد کرد. هرچند تعداد این محافل به اندازه ایران نبود اما فرهنگیان افغانستان با همکاری مؤسسات بینالمللی و حمایتهای ایران محافلی برگزار میکردند.
شاعر مجموعه «شمشیر و جغرافیا» درباره وضعیت فعلی این انجمنهای ادبی در افغانستان گفت: اما در یکسال اخیر شاهد فروپاشی این محافل هستیم چرا که قسمت قابل توجهی از شاعران و نویسندگان ما در تحولات اخیر، از کشور مهاجرت کردند و فعالیتها و برنامههای فرهنگی محدود و ممنوع شدند. در حال حاضر میتوانیم شروع یک دوران تاریک را انتظار داشته باشیم. از طرف دیگر هنوز در مردم انرژی و مطالبه زیادی برای برگزاری محافل ادبی وجود دارد و امیدواریم این اشتیاق، مقامات فرهنگی افغانستان را وادارد تا در برابر رشد فعالیتهای فرهنگی مقاومت نکنند. در ایران فعالیتهای فرهنگی و ادبی و هنری همیشه بیشتر بوده و هر چند در دوران شیوع کرونا این فعالیتها کم شدند اما مجدداً به روال عادی خودشان برگشتند.
صاحب کتاب «قصه سنگ و خشت» همچنین به سابقه حضور شاعران افغانستان در جشنواره بین المللی شعر فجر اشاره کرد و افزود: در دوره یازدهم جشنواره بینالمللی شعر فجر تمام کتابهای شعر شاعران افغانستان در طول ۱۰ سال گذشته بررسی شد که کار ابتکاری و جالبی بود. این فعالیتها و جایزه دادن به کتابهای ۱۰ سال افغانستان در خود افغانستان هم سابقه نداشت. شاعران افغانستان همیشه در این جشنواره حضور دارند. در اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر چند شاعر از افغانستان با نامهای لطیف پدرام و خالده فروغ حضور داشتند و هدایایی دریافت کردند. در دوره دیگر سعیدرضا محمدی شاعری از افغانستان مقام اول جشنواره را کسب کرد.
کاظمی در بخش دیگری از این گفتوگو به صنعت نشر افغانستان اشاره کرد و گفت: متأسفانه به چند دلیل بازار نشر افغانستان در ایران کم رونق است؛ در سالهای گذشته، کیفیت کتابهایی که در افغانستان منتشر میشد از لحاظ کیفیت محتوا، چاپ و جذابیت در حدی نبود که بتواند در ایران قابل رقابت باشد. در ۱۰ سال اخیر کیفیت انتشار آثار، کیفیت شعر و داستان افغانستان رشد خوبی داشته و در ایران خیلی از ناشران ایرانی کتابهای شاعران و نویسندگان افغانستان را چاپ کردهاند. مانع دیگر این است که از لحاظ اداری و قانونی کتابهای افغانستان اجازه توزیع در ایران را ندارند. هر کتابی که بخواهد در ایران توزیع شود باید مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داشته باشد. کتابهای افغانستان چون این مجوز را ندارند عملاً اجازه توزیع در ایران را نخواهند داشت.
کاظمی افزود: تنها جایی که کتابهای نویسندگان و ناشران افغانستان در آن عرضه میشود نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است و هر سال ناشرانی از افغانستان در این نمایشگاه حضور پیدا میکنند. امیدوارم روزی برسد که ارائه کتاب از افغانستان به ایران افزایش پیدا کند.
این شاعر به وضعیت عرضه کتابهای ایرانی در کتابفروشیهای افغانستان اشاره کرد و گفت: عمده کتابهای عرضه شده در کتابفروشیهای افغانستان از دیرباز و از زمانی که صنعت چاپ و نشر در ایران رایج شد کتابهای ایرانی است. زمانی که در افغانستان بودم از صد کتاب موجود در کتابخانه یا کتابفروشی ۹۵ کتاب چاپ ایران و مابقی چاپ افغانستان بود؛ به عبارتی ۹۰ درصد کتابهایی که در افغانستان به دست مردم میرسید یا در کتابفروشی و کتابخانه وجود داشت کتابهای ایرانی بود.
محمدکاظم کاظمی در پایان افزود: در سالهای اخیر فعالیت ناشران افغانستانی افزایش پیدا کرده است. در یکی دو سال اخیر بسیاری از افراد کتابخوان افغانستان به کشورهای دیگر رفتهاند و وضعیت اقتصادی مردم آسیب دیده است. از این رو وضعیت کتابخوانی تعریفی ندارد.