به گزارش سایت خبری تحلیلی ذاکرنیوز به نقل از خبرگزاری مهر، روزنامه «جامجم» به تعریف جامع و قابل تعمیم شهرها پرداخته و نوشت: شهر خوب چه شهری است؟ اگر دلببندیم به مؤلفههای پرادعای پایگاههای خبری جهانی نمیتوانیم به یک تعریف ثابتی که قابلیت تعمیم به همه شهرهای جهان را داشته باشد برسیم. اما اغراق نیست اگر بگوییم تعریف «شهر خوب» به اندازه تمامی شهروندان آن شهر میتواند تنوع داشته باشد.
بسیاری ازشهرسازان معتقدند که شهر هوشمند، شهری خوب است؛ شهری که میتواند از پسانداز هزینهها گرفته تا بهبود وضعیت سلامتی، ایمنی و امنیت، تابآوری و پایداری شهروندانش را بهنوعی تأمین کند. این تعریف شاید چندان مطابق با ذهنیت کلیشهای ما از هوشمند بودن نباشد، اما امروزه این موارد ازجمله ظرفیتهای معمولی یک شهر هوشمند بهشمار میرود. در ایران هم تلاشهایی در جهت احداث این شهرها شده بود اما قرائتهای متفاوت از آن و البته دستاندازهای دیگر آنها را به تکامل نرساند.
ابهام در تعریف شهر هوشمند
مفهوم شهرهوشمند به یک موضوع بسیار محبوب تحقیق در تمام حوزههای علمی تبدیل شده و با وجود استفاده وسیع از این اصطلاح و تلاش گسترده برای تبیین آن، هنوز درک واضح و اجماع عمومی درمیان جامعه حرفهای (مهندسان مشاور در ایران) و دانشگاهیان در مورد مفهوم، معانی و اینکه چه خصوصیات، عناصر ویا اجزایی را در بر میگیرد وجود ندارد. این ابهام در تعریف شهر هوشمند باعث ایجاد خطاهایی در اعلام درجه هوشمندی شهرهای ایران (بدون درنظرگرفتن شاخصهای ارزیابی بینالمللی و فرآیند سنجش معتبر) و حتی اشتباهگرفتن مفاهیم شهروشهرداری الکترونیک با شهر هوشمند شده است و بهطور قطع شناخت نادرست وضع موجود نمیتواند بستر لازم برای توسعه را فراهم آورد.
شهری که شهروندانش را دوست دارد
در ادبیات شهرهای هوشمند برتر جهان، فرآیند هوشمندسازی متناسب با اهداف تعیینشده برای هر شهر از ظرفیتهای شهر نشأت میگیرد و در افق زمانی مشخص انجام میشود. برای مثال یک شهر در مسائل زیستمحیطی وشهر دیگر در مسائل حملونقل هوشمند تمرکز میکند و درمجموع نیز برنامهریزی شهری در جهت نیل به شهرهای هوشمند با پیشبینی یک پلتفرم ملی که نقش و هدف شهرهای کشور و درجه توسعه در آن مشخص شده باشد، منسجم میشود؛ امری بسیار ضروری که در شرایط کنونی کشور چنین فرآیندی در حیطه شهرهای هوشمند دیده نمیشود.همچنین یکی اززیرساختهای اصلی این برنامهریزی ملی و منسجم، طراحی ساختار نهادی و تعیین اهداف و مأموریتهای مرتبط برای هر نهاد مرتبط با حوزههای شهر هوشمند و نیز زیرساختهای قانونی لازم برای نظارت و هدایت مسائل احتمالی پیش رو است. بهعنوان ضرورت حرکت بهسوی هوشمند شدن شهرهای کشور باید گفت شهرهای هوشمند طیف گستردهای از مزایا را ارائه میدهند؛ از پسانداز هزینه گرفته تا بهبود وضعیت سلامتی، ایمنی و امنیت، تابآوری و پایداری. بااینحال، تأثیر مثبت بر توسعه اقتصادی یک مزیت مهم دیگر است؛ توسعه شهرهای هوشمند میتواند به معرفی موتورهای رشد جدید مبتنی بر فناوری برای اقتصاد کشور منجر شود.
سرمایهگذاریای که جواب میدهد
براساس نمونهای از پژوهشهای انجامشده در این زمینه انتظار میرود شهرهای هوشمند سالانه شاهد رشد اقتصادی ۵ درصدی باشند که تقریباً به ۲۰ تریلیون دلار در یک دهه تبدیل میشود؛ موضوعی که ثابت میکند شهرهای هوشمند در زمره سرمایهگذاریهای بزرگی هستند که میتوانند اقتصاد کشور را بهنحوی مثبت تحت تأثیر قرار دهند. لذا روند حرکت بهسوی برنامهریزی شهری در جهت هوشمند شدن شهرهای کشور ضروری و اجتنابناپذیر است.
شهر هوشمند، شهر الکترونیک نیست
پیش از این، پژوهشهای بسیاری در حوزه مهم شهرهای هوشمند انجام شده است. بااینحال، همانطور که در تجارب موفق جهانی مشاهده میشود، به نظر میرسد تازمانی که نمونههای پایلوت اجراو آزمون نشوند، اظهارنظر دقیق درباره ملاحظات و پیشنیازهای وضع موجود کشور امکانپذیر نخواهد بود. البته نمونههای پایلوتی در حیطههای توسعه زیرساختهای شهر هوشمند وجود دارند؛ برای مثال اولینبار در جزیره کیش و یا کلانشهرهای تهران و مشهد و حتی بهتازگی به شهر ایلام نیز بهعنوان پایلوت اشاره شده است. اما تمرکز چنین پایلوتهایی بیشتر بر حوزه شهر الکترونیک (نه شهر هوشمند) و آن هم بدون طیکردن فرآیند برنامهریزی و اسناد پشتیبان مرتبط است. درحالیکه مفهوم شهر هوشمند فراتر از تأمین تأسیسات زیرساختی اینچنینی است و بههمین دلیل با مفاهیم شهر الکترونیک اشتباه گرفته میشود.
تا امروز چه کردیم؟
در ایران از سال ۱۳۸۴ اقداماتی درحوزههای مرتبط باشهر هوشمند (دولت الکترونیک) ازجمله تهیه سند راهبرد ملی دولت الکترونیک توسط مرکز فناوری اطلاعات ریاستجمهوری، برنامهریزی جامع دولت الکترونیک توسط شورای عالی اطلاعرسانی در سال ۱۳۸۸ و نقشهراه خدمات (دولت الکترونیک) معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور در سال ۱۳۹۰ صورت گرفته است. اگر بخواهیم وضعیت فعلی ایران را به لحاظ توجه به شهرهای هوشمند بررسی کنیم، درمییابیم که حتی کلانشهر تهران بهعنوان پایتخت و پیشرفتهترین شهر کشور هنوز با استانداردهای یک شهر هوشمند فاصله زیادی دارد؛ هرچند در این زمینه با تصویب دولت الکترونیک و شبکه ملی اطلاعات در مسیر ایجاد شهر الکترونیکی که پیشنیاز شهر هوشمند است، گامهایی برداشته شده است. همچنین یکپارچهسازی سرویسهای دولت الکترونیک و همچنین خدمات مبتنی بر اطلاعات مکانمحور، پرداختهای موبایلی و خدمات نقشههای پستی درحال بررسی و بسترهای مناسب برای برقراری WiFi عمومی در نقاط پرتراکم نیز در حال آمادهسازی است. درهمین راستا، طبق آخرین تصمیمات اتخاذشده در وزارت کشور، هوشمندسازی حداقل پنج شهر ارومیه، اصفهان، تبریز، مشهد و تهران هدفگذاری شده است. بعلاوه سازمان فناوری اطلاعات نیز اقداماتی مانند فراخوان استارتآپ با هدف شناسایی نخبگان آغاز کرده است.
انتخاب نیست، ضرورت است!
توسعه شهرهای هوشمند فرآیندی است که درحال حاضر در جهان بهسرعت در حال پیشرفت است و دلیل اصلی این رویکرد را میتوان در وجود دادهها و اطلاعات بهنگام و دقیقتر برای شناخت، تحلیل و ارائه راهکارهای مسائل شهری دانست. بخشی از این دادهها و اطلاعات از طریق فناوریهای نوین (حسگرها، اینترنت اشیا و نرمافزارهای کاربردی و نظایر آنها) و برخی توسط شهروندان هوشمند در اختیار مدیریت شهری قرار میگیرد و از آن طریق مدیریت شهری میتواند در زمینههای زیستمحیطی، اقتصادی، بهداشتی، مدیریت بحران و تابآوری، فرهنگی و آموزشی، حملونقل، گردشگری شهری، کشاورزی شهری و ابعاد بسیار دیگر بهصورت هوشمندتر عمل کند.
با در دسترس بودن دادههای دقیق و بهنگام بخش زیادی از هزینههای مدیریت شهری کاهش پیدا میکند و نیاز به مراجعات حضوری و برداشت دادهها و شناخت وضع موجود بهصورت سنتی (که خطاهای زیادی نیز خواهد داشت) به حداقل میرسد. چنانچه در تجارب موفق بینالمللی مانند کشور شهر هوشمند سنگاپور مدیریت شهری از راه دور و با داشتن دادههای مذکور از کنترل وضعیت آبوهوا، میزان پر یا خالی بودن سطلهای زباله، روشنایی معابر متناسب با تاریکی هوا، وضعیت ترافیک معابر، بحرانهای شهری مانند آبگرفتگی جویها و نشت تأسیسات شهری و نظایر آن بهراحتی مسائل را حل میکند و این همان مدیریت هوشمند شهری است. از مزایای اقتصادی شهرهای هوشمند که از هزینههای جانبی مدیریت شهری بسیار خواهد کاست و به درآمد پایدار کمک میکند، اقتصاد بهاشتراکگذاری است. بر این اساس که مصرفکنندگان و شرکتها بهجای خرید خدمات و کالاها آنها را بیشتر اجاره میکنند و از داراییهای ادغامشده به شیوه کارآمدتری استفاده کرده و در نتیجه تغییراتی در نرخ استفاده از داراییها و کاهش هزینههای مرتبط به وجود خواهد آمد (مانند بهاشتراکگذاری خودروها.)
شهری برای همه
الگوی دیگر در شهرهای هوشمند، توسعه اقتصاد همتا بههمتاست که این وضعیت ر میتوان بهعنوان یک مورد خاص از قتصاد اشتراکگذاری درنظر گرفت. مدلهای همتا به همتا پیوند مصرفکنندگان بهطور مستقیم و بدون واسطه با یکدیگر را برقرار میکنند. بهعنوانمثال، میتوان به اشتراکگذاری خودرو و همچنین به اشتراکگذاری فضای خانه، پارکینگ و دفتر اشاره کرد که باعث بهرهوری هرچه بیشتر از کالاها و اراضی شهری میشود.درقالب اقتصاد جمعسپاری نیز شهروندان میتوانند بهطور جمعی به خدمات اطلاعاتی کمک کنند (بهصورت فعال یا غیرفعال) و در طرحهای جمعی پروژههای شهری شرکت نمایند و بهرهمند شوند. اقتصاد خدمات نیز در فرآیند توسعه شهرهای هوشمند رونق مییابد که بهطور مستقیم با ارائه داراییهای مشترک مرتبط است و خدمات بهعنوان جایگزینی برای اقتصاد مبتنی بر مالکیت دارایی نقشآفرینی میکنند؛ مثل بازارهای آنلاین و سایر خدمات مجازی شهری.