به گزارش ذاکرنیوز سید نویدرضا موسوی: اساسیترین محور اتصال فراسرزمینی کشورها از طریق دریاها و مسیرهای آبی است و از ابتدای دوران شکل گیری تمدنها دریاها همواره محل تنش بین این دولتها بودهاند.
جالب است بدانید اساس توسعه حمل و نقل هم اختراع کشتیهای بخار بوده است تا حمل و نقل دریایی تسهیل شود. با توجه به اینکه ۷۱ درصد کره زمین را آب فرا گرفته است تمامی تمدنهای عظیم در پی حکمرانی به دریاها بودهاند از حکومت باستانی مصر و ایران و یونان تا حتی حکومت مغولها هم اقدام به ایجاد مسیرهای دریایی و کشتی سازی کردند تا توسعه فراسرزمینی خود را تسریع کنند.
به واسطه آسیبی که دولتها از تنش در حمل و نقل آبی متحمل میشدند اقدام به تشکیل یگانهای مشخص و سازمان یافته به منظور مقابله با خطرات و تهدیدات دریایی کردند. اهمیت استراتژیک دریاها و مسیرهای آبی محدود به دوران تاریخ نبوده و امروزه هم دریاها نقش محوری در تجارت جهانی ایفا میکنند به طوری که در سال ۲۰۲۱ تقریباً ۱۰۰ هزار کشتی تجاری با نقشهای مختلف اتصال تجاری نظامی در دنیا را رقم میزنند.در زمینه انرژی که یکی از ارکان قدرت ملی هر کشوری محسوب میشود، تردد نفتکشها که حامل اصلی انرژی دردنیا هستند هم از مسیرهای اقیانوسی انجام میگیرد.
کشور ما دارای سابقهای دیرینه در کشتی سازی و تجارت دریایی است و همواره از قدرتهای دریایی در دنیا بودیم و شواهد تاریخی اولین نیروی دریایی منظم تاریخ را هم منتسب به تمدن هخامنشیان ایران باستان میداند.امروزه نیز از قدرتهای دریایی به حساب می آییم و بیش از ۲۵۰ فروند کشتی تجاری اعم از کانتینرها نفتکش، فلهبر، رو- رو و … روند صادرات و واردات در کشور را هموار میکنند و بازوهای بازرگانی کشور به حساب می آیند. در حوزه تجارت بین المللی هم زیرساختهای خوبی در کشور داریم و با ۱۳ بندر تجاری فعال و پذیرش سالانه بیش از ۳۵ هزار کشتی در کشور در جایگاه ۲۲ قدرت دریایی غیر نظامی در جهان ایستادهایم.
نقش ارتش، رکن اساسی تجارت امنیت دریایی است و از اولویتهای رده بالای هر دولت امکان توسعه تجارت دریایی اش ذیل امنیت مسیرهای دریایی است به طوری که سالانه میلیونها دلار خرج توسعه و تأمین تجارت دریایی میشود تا پایههای اقتصادی کشورها مستحکم شود. نیروهای دریایی هر کشوری وظیفه تأمین امنیت خطوط کشتیرانی کشور مذکور را دارد.
اولین تجربه برخورد دریایی متخاصمانه با ناوگان تجاری ایران
اولین تجربه برخورد دریایی متخاصمانه با ناوگان تجاری ایران به سال ۱۳۳۱ بر میگردد. پس از ملی شدن صنعت نفت توسط دکتر مصدق در سال ۱۳۲۹، دولت انگلستان ضمن تحریم تمامی خطوط کشتیرانی ایران اقدام به ایجاد اخلال روی تردد این کشتیها در سطح بین المللی داشت به طوری که ناوگان دریایی انگلیس تمامی کشتیها را در منطقه شمال اقیانوس هند، خلیج فارس و باب المندب رصد میکرد. شرکتهای همکار با دولت دکتر مصدق هم از ترس تحریمها و تنبیه اقتصادی سیاسی توسط انگلیسیها اقدام به قطع همکاری با ایران کردند. متأسفانه در آن زمان به دلیل وابستگی شدید کشور به طرفهای خارجی در صنعت حمل و نقل، تهدیدات و تحریمهای دولت انگلیس مؤثر واقع شد و کشور دچار ضربه جدی اقتصادی شد به طوری که بخش قابل توجهی از خریداران نفت کشور اقدام به قطع همکاری کردند و تأمین نفت شرکتها و دولتهای دیکر هم به دلیل نبود ناوگان مناسب حمل و نقل و امنیت دریایی ناشی از تهدیدات انگلیس عملاً متوقف شد.
در آن برهه دولت انگلیس به طور کلی دست به اعمال نفوذ روی واردات و صادرات کالاهای تجاری کرد و به واسطه عوامل داخلی و خارجی در این کار موفق بود. راهکار دولت مصدق برای برون رفت از این مشکلات، اعطای امتیازات خاص به خریداران و شرکتهای حمل و نقل دریایی بود تا با اعطای این امتیازات برای آنها در انتقال نفت ایران بدون توجه به تهدیدات انگلیس صرفه اقتصادی ایجاد کند.
سیاست مصدق جواب داد و سرانجام شرکت ایتالیایی «ایپم» مستقر در ایتالیا، جا به جابی محمولههای نفتی ایران به ایتالیا را با ۲ شرط پذیرفت. اول تخفیف ۲۵ درصدی ایتالیا به عنوان خریدار نفتی و همچینن پرداخت پول بیشتر از حد متعارف به شرکت کشتیرانی ایتالیایی و دوم تهاتر نفت ایران با شکر موجود در انبارهای دولت ایتالیا بود. با قبول شرایط طرف ایتالیایی توسط دولت مصدق، دو طرف بنا را بر این گذاشتند که در مرحله اول مقدار هزار تن نفت خام از ایران به ایتالیا منتقل شود و در صورت موفقیت مرحله اول، در مراحل بعدی بهمرور بیست میلیون تن از نفت خام ایران خریداری شده و توسط شرکت ایپم به ایتالیا منتقل شود.
سرانجام نفتکشی با نام رزماری تحت اجاره شرکت ایپم وارد بندر ماهشهر شد و نفت ایران را بارگیری و با پرچم هندوراس به سمت ایتالیا حرکت کرد.
این کشتی توانست با موفقیت آبهای ایران را ترک کند تا اینجا مشکلی وجود نداشت؛ تا اینکه در میانه راه و در مسیر اروپا و در نزدیکی بابالمندب به مدت چند روز ارتباطات با رزماری قطع شد و در ۲۹ خرداد ۱۳۳۱ توقیف این نفتکش به دولت ایران اطلاعرسانی شد که با توجه به توضیحات روزنامههای آن زمان بهمنظور آسیب زدن به شاکله اقتصادی و تجارت دریایی دولت ایران، دولت انگلستان دستور توقیف این نفتکش را صادر میکند و در منطقه خلیج عدن توسط ناوگان نیروی دریایی بریتانیا مستقر در کانال سوئز توقیف و کشتی به یمن جنوبی منتقل شد و توسط دولت تحت استعمار یمن، دستور به بازداشت خدمه صادر میشود و دولت مصدق هم صرفاً توانست این اقدام متخاصمانه انگلیسیها را محکوم لفظی کند. سرانجام با سقوط دولت مصدق و توافق محمدرضا پهلوی با انگلیسیها بار دیگر مواصلات دریایی ایران باز شد و تا انقلاب اسلامی هم جز موارد اندک مورد خاصی پیش نیامد.
جنگ و تأمین امنیت مواصلات دریایی
از ابتدای تهاجم عراق به ایران تمرکز نیروی دریایی عراق حمله به کشتیهای تجاری ایرانی بود که از همان دهه شصت ناوگان دریایی ارتش اقدام به اسکورت کشتیهای تجاری در مناطق تحت حمله بعثیها نمود تا مانع از ناامن کردن تجارت دریایی کشور شوند.
با ورود مستقیم آمریکاییها میدان نبرد دریایی فراتر از ایران و عراق رفت و یانکیها مستقیماً اقدام به حمله به ناوگان ایران میکردند که با رشادت و مقاومت جانانه رزمندگان دریایی ارتش و سپاه مواجه شدند. بعد از پایان جنگ هم کماکان اسکورت ناوگان تجاری توسط نیروی دریایی ارتش و سپاه ادامه داشت تا مانع از هرگونه حمله یا تهدید علیه تجارت دریایی کشور شوند.
پیدایش دزدان دریایی و مأموریت ارتش
امنیت دریایی تا سال ۱۳۸۳ بهطور کامل برقرار بود تا اینکه مزاحمتها برای ناوگان تجاری ایران در مناطق بابالمندب و دریای سرخ شروع شد و گزارشهایی از تقرب قایقهای ماهیگیری ناشناس به نزدیکی ناوگان تجاری منتشر میشد البته این گزارشها محدود به کشتی ایرانی نبود و این قایقها به تمامی کشتیهای تجاری نزدیک میشدند و ایجاد مزاحمت میکردند.
لازم به ذکر است؛ بابالمندب مهمترین منطقه دریایی در جهان محسوب میشود و روزانه بیش از دو میلیون بشکه نفت و بخش قابلتوجهی از محمولههای دریایی کشور ما هم از این منطقه عبور میکند.
با شروع حملات از سال ۱۳۸۳ ابتدا سیاست فاصله گرفتن و رعایت حداکثری فاصله با سواحل سومالی و رعایت حداکثری پروتکلهای حفاظتی و اسکورت محدود ناوگان تجاری و یا استقرار برخی نیروهای نظامی روی ناوگان تجاری گرفته شد تا اینکه نیروها و دزدان دریایی به اخطارها توجه نکردند و حجم حملات بالا رفت و نوع تسلیحات آنها هم پیچیدهتر و درصد تخریب آنها هم بالاتر رفت.
از سال ۱۳۸۷ فرماندهی نیروهای مسلح ایران تصمیم به اسکورت صددرصدی کشتیهای داخلی و خارجی و برخورد مستقیم با دزدان دریایی گرفت و سیاستی اتخاذ شد تا همواره یک ناوگروه نیروی نظامی در آن منطقه (دریای سرخ) مستقر شود. در سال ۱۳۸۸ ناوگروه دوم نیروی دریایی ارتش با نام ناوگروه شهید نقدی بهمنظور مقابله با دزدان دریایی و اسکورت کشتیهای ایرانی به منطقه بابالمندب اعزام شد. بیشاز نود درصد تجارت کشور ما از طریق دریا است و تأمین امنیت دریایی کشور مساوی با تأمین حیات اقتصادی مردم میباشد برهمین اساس ناوگروه دوم مأموریت خود را در این منطقه شروع کرد و موفق به اسکورت بیشاز چهل و یک کشتی ایرانی و بیست و هشت کشتی خارجی در منطقه بابالمندب شد و دریای سرخ و چندین مورد درگیریهای مستقیم هم با دزدان دریایی داشت که به فرار عوامل حمله کننده و یا نجات کشتی دزدیده شده منجر شد.
از همان سال ۱۳۸۸ نیروی دریایی ارتش با استقرار در منطقه دزد دریایی خیز بابالمندب و دریای سرخ اقدام به اسکورت کشتیهای داخلی و خارجی کرد. البته سپاه هم در مسئله اسکورت کشتیها از سال ۱۳۸۹ ورود پیدا کرد و شهید محمد ناظری با شناور فارو در منطقه شمال اقیانوس هند اقدام به تعقیب عوامل دزدان دریایی کرد. از همان سال همواره یک ناوگروه به این منطقه اعزام میشود و از اواخر دهه هشتاد تا به امروز بیشاز ۴۰ ناوگروه ایرانی به این منطقه اعزام شدهاند تا جلوی یورش دزدان دریایی به کشتیهای غیر نظامی را بگیرند و تا به امروز بیش از ۳۰۰ مورد درگیری با دزدان دریایی بوده که در تمامی موارد موفق به دفع یورش مهاجمان و بازپس گیری کشتی شدهاند.
نبرد دریایی با روباه پیر
اما مسئله نبرد بهمنظور تأمین امنیت خط کشتیرانی و تجارت محدود به دزدان دریایی نبود و از سال ۱۳۹۷ دونالد ترامپ رئیسجمهور دیوانه آمریکا اقدام به اخذ سیاستهای متخاصمانه علیه ایران گرفت و با تصمیم جمعی آمریکا و انگلیس و برخی کشورهای متخاصم، سیاست جامع مبتنی بر تروریسم دولتی که بنام فشار حداکثری شناخته میشد در دستور کار آنها قرار گرفت.
در راستای همین سیاست تصمیم به ایجاد اخلال روی ناوگان کشتیرانی ایران و همچنین مسئله فروش نفت و درآمدزایی و تجارت دریایی گرفته شد. بههمین منظور دولت انگلیس در سال ۱۳۹۸ اقدام به حمله غیرقانونی و دزدیدن یک کشتی ایرانی با نام گریس ۱ در منطقه جبلالطارق گرفت و آن کشتی به دستور انگلیسیها توقیف شد، چنین اقدامی توسط انگلیس مستقیماً بهمنظور فشار اقتصادی به دولت و مردم ایران صورت میگرفت و همچنین یک پیام واضح به خریداران نفت ایران بود که ناشی از سیاست اعمال فشار خبیثانه آمریکا و انگلیس بود. بعد از این دزدی دریایی، انگلیسیها در محاسبات غلطی فکر میکردند همانند زمانیکه کشتی رزماری را توقیف کردند (تنش دریایی ایران انگلیس در ۱۳۳۱) با این سیاست خصمانه دوباره میتوانند به ایران اعمال فشار کنند اما واکنش ایران فراتر از محکومیت لفظی این اقدام بود و رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با ائمه جمعه در تاریخ ۲۵/۰۴/۱۳۹۸ بیان داشتهاند: «آنها که خباثتشان برای همه آشکار است کشتی ما را با راهزنی دریایی ربودهاند اما سعی میکنند به آن شکل قانونی بدهند. البته عناصر مؤمن در جمهوری اسلامی این کارها را بی جواب نمیگذارند و در فرصت و جای مناسب پاسخ خواهند داد.»
بعد از سخنان ایشان، نیروی دریایی سپاه اقدام به توقیف دو نفتکش انگلیسی با نامهای stena bulk وstena impero در منطقه خلیجفارس کردو این اقدام متقابل پیامی جدی برای طرف انگلیسی بود: هر اقدامی منجر به تنش در تجارت دریایی ایران شود با اقدام متقابل ایران مواجه خواهد شد و در همان سطح یا حتی بیشتر به تجارت دریایی کشور مقابل ضربه وارد خواهد شد. همین امر باعث تغییر لحن انگلیسیها و تحقیر آنها در سطح بینالمللی شد و کشتی ایرانی آزاد و طرف انگلیسی جواب محکمی از ایران بهخاطر این اقدام خصمانه گرفت.
خط دریایی ایران- ونزوئلا در سایه تحریمهای آمریکا
آرامش کم و بیش به کشتیرانی ایران برگشته بود که در سال ۹۹ اعلام شد ایران قصد صادر کردن بنزین به ونزوئلا را دارد. تحریمهای ظالمانه فقط شامل کشور ما نمیشد و کشور نفتی ونزوئلا هم به واسطه تحریمهای آمریکاییها دچار مشکلات فراوانی بهویژه در حوزه پتروشیمی شد و یک بحران سنگین در آن کشور به وجود آمد. بههمین منظور دولت ایران اقدام به ارسال بنزین با نفتکشهایی با پرچم ایران به سمت ونزوئلا کرد و دولت تروریست آمریکا چندین مرتبه اخطار داد که در صورت نزدیکی این نفتکشها با آبهای ونزوئلا، اقدام به توقیف آنها میکنیم اما با اعمال قدرت سپاه و ارتش و علم به اینکه ایران مطمئناً اقدام متقابل در همان سطح میکنند، آمریکاییها نتوانستند غلطی بکنند و پنج نفتکش ایرانی «فاکسون»، «فورچون»، «پتونیا» و «فارست» «کلاول»، ۱.۵۳ میلیون بشکه بنزین به ونزوئلا رساندند و با استقبال کارکنان وزارت نفت و مردم ونزوئلا در این کشور محموله خود را تحویل دادند و هزینه این بنزین هم مستقیماً به صورت شمش طلا به دولت ایران پرداخت شد.
اقدامات خصمانه آمریکاییها در اینجا متوقف نشد و در سال ۱۴۰۰ چندین نوبت اقدام به دزدیدن نفت و بنزینهای فروختهشده از سمت ایران و متحدان تجاریاش نمودند که در همان سطح با آنها برخورد صورت گرفت و یک نمونه برای مثال در آبان ۱۴۰۰ پساز دزدی این نفت در منطقه دریای عمان و انتقال آن به یک نفتکش دیگر، نیروی دریای سپاه اقدام به ارسال نیرو و بازپسگیری نفت دزدیده شده از سوی آمریکاییها و ایجاد امنیت دوباره و فراری دادن کشتیهای تروریستهای آمریکایی در منطقه کرد و جلوی چشم ناوگان نظامی آمریکا، نفتکش توقیف و نفت ایران بازپسگیری شد.
چالش دریایی ایران و یونان
در سال ۱۴۰۱ هم با دستور آمریکا، دولت یونان اقدام به توقیف نفتکش ایرانی کرد و نفت آن را به نفع خزانهداری آمریکا توقیف کرد که بار دیگر سپاه پاسداران دو نفتکش ایرانی را توقیف کرد و دولت یونان را مجبور به تغییر رفتار نمود و پساز مدتی نفتکش ایرانی بههمراه محمولهاش آزاد شدند. این نوع برخورد متقابل در مواجهه با تروریسم دریایی آمریکا کاملاً کارساز بوده و از لحاظ قانونی هم کاملاً توجیه پذیر است. البته باید توجه داشت منازعات بین المللی فراتر از قوانین بین المللی تعریف میشوند و این نوع تحرکات و رفتار طرف غربی با قوانین جهانی سازگاری ندارد.
سال ۱۴۰۲ و نمایش اقتدار نیروی دریایی ارتش
درست در لحظه تحویل سال ۱۴۰۲ و لحظهای که خانواده دورهم جمع بودند، مردانی از این سرزمین در امتداد کرانه اقیانوسها سینه دریا را میشکافتند تا پای کشتیهای جنگی ساخت ایران را به آبهای آفریقای جنوبی باز کنند. عاقبت در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش متشکل از ناوبندر مکران و ناوشکن تمام ایرانی دنا در بندر کیپ تاون آفریقای جنوبی پهلو گرفتند.
این ناوگروه از مهرماه ۱۴۰۱ ماموریتش را آغاز کرد و برای اولین بار در بندر ریودوژانیروی برزیل نیز پهلو گرفت (اسفند ۱۴۰۱). این ناوگروه تا امروز رکورددار طولانیترین دریانوردی تاریخ ایران است و بیش از ۸ ماه است که در مأموریت دریایی است. جالب است بدانید همزمان با ناوگروه ۸۶ ارتش، یک ناوگروه دیگر هم متشکل از ناو البرز و یک ناو پشتیبانی به منطقه خلیج عدن اعزام کرد تا مانع از دست درازی دزدان دریایی به کشتیهای تجاری ایرانی شوند.
ماجرای توقیف اخیر نفتکش آمریکا
دیگر خبری که از نیروی دریایی ارتش مخابره شد، توقیف نفتکش حامل نفت آمریکا در آبهای کشور بود.
نفتکش «ADVANTAGE SWEET» با پرچم جزایر مارشال در دریای عمان با حکم دادستانی توسط نیروی دریایی ارتش توقیف شد.
این نفتکش با پرچم جزایر مارشال (مجمع الجزایری در نزدیکی استرالیا) دریانوردی میکرد و از کویت عازم هیستون آمریکا بود که وقتی وارد آبهای ایران در دریای مکران (عمان) شد، در مسیر یک لنج تجاری ایرانی قرار میگیرد. با توجه به سرعت و قدرت کم مانور لنج ایرانی، درخواست تغییر مسیر از طرف لنج ایرانی به این نفتکش مخابره میشود که پرسنل نفتکش با بی محلی به درخواست شناور ایرانی باعث تصادم نفتکش با لنج ایرانی میشوند که ۲ نفر از خدمه لنج ایرانی داخل آب سقوط میکنند و تعدادی مجروح و مفقود میشوند. نفتکش متخلف ضمن ادامه مسیر با بی توجهی به درخواست کمک لنج سانحه دیده به مسیرش ادامه داده و از هرگونه خدمات امدادی به لنج ایرانی خودداری میکند.
دولت ایران پس از اطلاع از این واقعه، اقدام به ارسال پیام به نفتکش متخلف در کانال ۱۶ بین المللی دریایی نمود که نفتکش فوق تصمیم به خروج سریع از آبهای ایران گرفت و برای تسهیل این اقدام غیر قانونی، جی پی اس و سامانههای ناوبری اش را خاموش کرد و در حالت مخفیانه به سفرش ادامه داده تا از آبهای ایران دور شود. پس از مجموع این اقدامات غیر قانونی و بعد از ۸ ساعت درخواست تماس در کانال ۱۶ از سوی ایران و نادیده گرفتن پیامها توسط نفتکش خارجی، تصمیم به برخورد قهری با نفتکش متخلف گرفته شد و با ارسال ناوشکن بایندر به طرف نفتکش فراری و هلی برن تکاوران ارتش روی عرشه این شناور، نفتکش با موفقیت توقیف شد و در یکی از بنادر ایرانی پهلو گرفت تا به تخلفاتش رسیدگی شود.
پس از توقیف قانونی نفتکش متخلف توسط نیروی دریایی، آمریکاییها این اقدامات را محکوم کردند و درخواست آزادی فوری نفتکششان را داشتند. مسئلهای که صرفاً یک شوخی در فضای رسانهای تلقی شد و این تهدیدات کوچکترین تأثیری روی محاکمه متخلفین نداشت و نفتکش فوق تا پایان پرونده تصادم و کسب رضایت از طرف ایرانی در توقیف دادستانی جمهوری اسلامی ایران باقی خواهد ماند.