به گزارش ذاکرنیوز، زینب امیدی:پنج ماه از اتفاقات اخیر در کشور میگذرد و فضای ملتهب آن روزها حالا جای خود را به یک فضای آرام در جامعه داده است. دانشگاهها نیز در این چند ماه همانند خیابانهای شهر حتی گاهی بیشتر، فضای نا آرام و ملتهب و جو رادیکال را تجربه کردند و بعضا ما شاهد بروز رفتارهایی غیر عرف و دور از شان دانشجو از برخی دانشجویان در اعتراضات کف دانشگاهها بودیم که تعجب خیلیها را برانگیخت. اینکه چرا دانشجوی ما به نسبت سالهای قبل نوع بروز واکنش خود را با فحشهای رکیک جنسی همراه میکند و یا از هرگونه توهین به مقدسات ابایی ندارد و به اسم آزادی زنان حتی تا کشیدن روسری همکلاسی خود پیش میرود سوالاتی است که باید از منظر جامعه شناسی فرهنگی و سیاسی مورد بررسی، تحلیل و بازبینی قرار گیرد.
به همین منظور با آقای علی جوادی معاون فرهنگی دانشگاه سوره، دانش آموخته دکتری سیاست گذاری فرهنگی و کارشناس مسائل فرهنگی گفتگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
تسنیم: در ماههای گذشته ما شاهد بروز رفتارها و هنجارشکنیهایی از سوی دانشجویان در کف دانشگاه بودیم که مشابه آن را در آبان 98 یا اغتشاشات 88 ندیده بودیم به عقیده شما تغییر نحوه اعتراضات جوانان در محیط دانشگاه به چه علت است؟
جوادی: اتفاقات اخیر دانشگاهها شبیه به اتفاقات مشابهش در سالهای اخیر در یک بستر روشن از یک تقابل و جنگ ترکیبی رقم خورد؛ یعنی یک اتفاقاتی می افتد، بهانه ای فراهم میشود، شرایط نامطلوبی به زعم آن طیف خیزش کننده به وجود میآید که دشمن نهایت استفادهاش را می کند و چه بسا طراحی دشمن این بار پیشرفته تر و حساب شده تر نسبت به موارد سال های قبل شده باشد.
ماجرا به دو علت نظری و بنیادین برمیگردد که مورد سواستفاده دشمن قرار میگیرد. یکی از آن دلایل این است که نسل جوان ما این آمادگی را پیدا نکرده که واقعیات را بپذیرد. یعنی آن تربیت و آموزش لازم برای مواجهه با وقایع زیست جامعه ایرانی برایش فراهم نشده. این تربیت کجا رخ می دهد؟ این تربیت ابتدا در بستر خانواده شکل میگیرد بعد در فضای گروههای همسالان و فضای مجازی. متاسفانه در این تربیت رسمی و غیر رسمی و پذیرش امر واقع با کمبود و نقص مواجه هستیم.
خشونت مفرط به دلیل عدم استقبال مردم بود
*دلیل بنیادین اعتراضات دور از عرف دانشجویان نقص در آموزش و پرورش است
مساله پذیرش امر واقع چیزی است که اگر یک نسل آمادگی مواجه شدن با آن را نداشته باشد ما دچار مشکل میشویم. نقص در حوزه آموزش و پرورش بعد از گذشت یک تا دو دهه امروز دارد خود را نشان می دهد و امروز شاهدیم دهه هشتادیها در محیط دانشگاه قرار گرفتند اما نتوانستند القائات را تحلیل درست و منطقی کنند. این به عقیده من دلیل بنیادین مساله اخیر خیزش دور از عرف دانشجویان است.
در کنار این قضیه دو سالی که دانشجویان به خاطر شروع کرونا رنگ کلاس و محیط دانشگاه را ندیدند در وقایع اخیر ضرب شد و التهاب بیشتری به ماجرا داد.
دانشجویی که در مقطع سنی 18 تا 22 سالگی دو سال خانه نشینی و ارتباط مداوم با فضای مجازی دارد؛ در این فضا به او القا کردند که تو آن کسی هستی که باید انقلاب کنی. در صورتی که نه درک درستی از انقلاب دارد، نه حتی زمینههای آن را میشناسد و نه حتی آشنایی با ریشهها و علتهای انقلاب 57 دارد؛ خب این وجه سیاسی ماجرا می شود.
دومین علت بنیادین این است که جوان ما به آگاهیهای خود بسنده میکند و در فضای مجازی با یک نگاه خود بسنده به تحلیل می رسد و فکر می کند دادههای ورودی فضای مجازی، تحلیل نهایی است که باز هم به عقیده من به بحث تربیت برمیگردد. هنوز متوجه نیست که حقیقت نزد یک رسانه خاص یا نزد من نوعی نیست.
*انقلاب 57 را ادامه ندادیم
همه این شرایط ریشه در این مساله دارد که ما انقلاب 57 را ادامه ندادیم و این خودش ام الفساد نواقص و اتفاقات ناگوار و ناخویاشندی است که با آن مواجه هستیم.
به عقیده من انقلاب خمینی نیاز به یک انقلاب درون ساختاری دارد. مقام معظم رهبری نیز همیشه تاکید بر تداوم انقلاب به دست نسل جدید داشتند. دشمن همیشه تور پهن می کند و می خواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد و نسل جوان ما نیز با مواجه این اتفاقات ممکن است یا سرخورده شود و فریب بخورد یا نتواند نارضایتیاش را به واسطه عدم تربیت صحیح، درست بروز دهد.
من به بروز رفتارهای اخیر دانشجویان با مسامحه میگویم خیزش و نمیخواهم وجه ایدئولوژیکی به آن بدهم؛ اما دیدید که دشمن از آن سواستفاده کرد و به اندازه وضوح و روشنی آفتابی که وارد اتاق من شده میتوانیم عرصه جنگ را ببینیم و نهایتا تعبیر من این است که این نبرد حق و باطل پایان ناپذیر است.
من در برخوردم با دانشجویان خیلی با این موضوع مواجه بودم که دانشجو خواستهای داشت که اصلا امکان پذیر نبود مثل این بود که به آدم بگویند دوست ندارم پدرم فلانی باشد! خب این اتفاق میسر نیست و امکان وقوعی ندارد. می گویند نمی خواهم ایرانی باشم نمی خواهم دختر باشم چون در فضای مجازی سبک زندگی دخترانه اینطور القا شده که من متمایل به آن شدم. فضای مجازی در بستر سبک زندگی جدید دارد قلب و روح و روان جوانان ما را به اسارت می برد. حالا من چطور باید با توضیح و تبیین عقلانی برای جوان توضیح دهم که ببین یک جنگ و تقابل تمدنی وجود دارد و این دامنه نبرد محدود به خواست شخصی تو نیست.
*برخی درخواستها نشاندهنده درک ناقص از واقعیت زیست اجتماعی بود
بخشی از درخواست دانشجویان به ما نشان دهنده درک ناقص از تحلیل واقعیت زیست اجتماعی بود. این مساله فقط منحصر مختصات جغرافیایی ایران نیست و هرجای دنیا اگر تربیت درست محقق نشود نسلهای آنها طغیان می کنند. این اتفاق به خانوادهها بر میگردد. خیلی دل خراش و ناراحت کنده است که به شما بگویم بخش زیادی از مواجههای من با دانشجویان به کسانی برمیگشت که دچار مشکلات و آسیبهای خانوادگی از قبیل طلاق و مهاجرت و ... بودند.
تسنیم: در اعتراضات سه ماه اخیر دانشگاه سوره نیز همانند برخی دیگر از دانشگاهها فضای ملتهبی پیدا کرد البته به نسبت دانشگاههای دیگر فضا خیلی سریعتر رو به آرامش رفت. با توجه به اینکه شما در معاونت فرهنگی دانشگاه مشغول به فعالیت هستید چطور توانستید این فضا را کنترل و دانشجویان را به آرامش دعوت کنید.
جوادی: من این بحث را رهزن میدانم، در واقع این پاسخهایی است که تمدن جدید به مناقشات خودش داده. به همان اندازهای که جامعه ما مدرن شده و دنباله رو الگوی تمدنی جدید شده این پیشنهاد را در راستای آن میدهد. در حالی که الگوهای انتقاد و اعتراض انقلاب خمینی خیلی مترقیتر از این است. ما موظفیم که الگوی بومی خود را در این قضیه میسر کنیم نه اینکه الگوهای غربی جواب ندهد اما مساله ما را بنیادین حل نمی کند.
خیلی از دانشجویانی که در این مدت به ما مراجعه می کردند متقاعدشان می کردیم که چرا شما به صورت کانالیزه و هدفمند رسانهها را می بینید؟ چرا به خود این نهیب را نمیزنید که آیا رسانهای که من مداوم اخبار را از آن دنبال می کنم ممکن است دچار سوگیری باشد و برخی حقایق را عنوان نکند من از دانشجویان درخواست می کردم که اگر فلان رسانه را دنبال میکنید در کنارش چند رسانه مخالف دیگر را نیز ببینند چون این ماهیت جنگ رسانهای است، اخبار را گزینش می کند. عموما طیفی از دانشجویان که عناد مشخصی نداشتند این حرف را قبول می کردند.
*داریم میوه تلخ عدم سرمایهگذاری درست در آموزش و پرورش را میچینیم
اگر می خواهیم در نظام جمهوری اسلامی این اتفاقات نیفتد باید در حوزه آموزش و پرورش سرمایه گذاری بیشتری کنیم من معتقدم ما به هیچ عنوان طی دو دهه اخیر سرمایه گذاری درستی در این حوزه نداشتهایم و بیشتر به معلولها پرداختیم و سرمایه گذاری روی علتها را فراموش کرده ایم و کم کم بعد از گذشت چندین سال به آثار سوء آن میرسیم و داریم میوه تلخش را میچینیم.
اینکه چه برخورد و مواجههای در این شرایط با دانشجویان داشتیم باید عرض کنم ما مواجه با یک خشم جمعی بودیم که اغتشاش صورت نامطلوب آن بود؛ تا یک جایی مماشات صورت گرفت ولی بعد از آن برخوردهای قانونی نیز اعمال شد. ولی عملاً ما در چند مرحله به دانشجویان فرصت شنیده شدن حرفهایشان را دادیم. در شروع کار این گفتگو سخت تر بود اما از حادثه تروریستی شاه چراغ به بعد این روند رو به بهبود رفت گوش دادنها بیشتر شد و آن طیفی که می خواست اغتشاش کند آمد تا عقده گشایی کند و حرفهایش را بزند.
من شاید شخصا با 300 دانشجو گفتگوی چهره به چهره داشتم و با گروه های 10 و 20 نفره هر روز درحال صحبت بر سر مسائل اخیر بودیم. ما تصمیم گرفتیم در قالبهایی مثل تریبون آزاد، کرسی آزاد اندیشی و ... این زمینه را برای دانشجویان فراهم کنیم بعد از آن کم کم درخواستها به دفتر من ارسال شد و از بین آنها مجوز به 4 درخواست داده شد تا مسیر قانونی برای اعتراض و گفتگو و بیان انتقادات باز شود.
این اتفاق خودش خیلی راهگشا بود و موجب کنترل خشم دانشجویان شد. اما در این بین بعضی از اعتراضات دانشجویان محور منطقی نداشت، هرچند کم بودند اما ما به بخش اعتراضات منطقی به خوبی پاسخ دادیم. دانشجویان خواستار این بودند که صحبتهای آنها به گوش مسئولین نیروی انتظامی و قوه قضاییه برسد و ما به آنها پیشنهاد دادیم درصورت موافقت از مسئولین این دو نهاد برای حضور در دانشگاه و شنیدن حرفهای دانشجویان و پاسخ دادن به سوالات آنها دعوت خواهیم کرد.
*باز کردن راه گفتوگو در دانشگاه با مناظره و کرسی آزاد اندیشی
حتی ما به بعضی از دانشجویان گفتیم اگر تشکل فعالی ندارید و نمیتوانید توسط تشکلهای دیگر اقدام به انتقال نظرات خود به مسئولین کنید؛ ما کاری می کنیم که پاسخهای شما را بشنوند. این روش کم کم جواب داد و دانشجویی که روزهای اول شاید تصمیم داشت در روزهای اولیه این اغتشاشات تخاطمی داشته باشد به جایی رسید که حاضر شد به اتاق من بیاید و بنشیند و گفتگو کند.
ما حتی جلسه شعر اعتراضی در دانشگاه برگزار کردیم. ما به دانشجویان گفتیم مگر شما دانشجوی هنری نیستید پس این هم میتواند یک روش برای بیان انتقادات باشد. البته که ذیل این نشست به آنها گفتم نسبت به شعرهایی که اعتراض منطقی نداشته باشند نقد هم خواهم داشت و طی جلسه تعامل خوبی هم صورت گرفت.
تصمیم دانشگاه امیرکبیر برای ایجاد فضای منطقی در اعتراضات دانشجوییموج سواری بر احساسات و سازماندهی اعتراضات از بیرون
همین اتفاق هم افتاد و بخشی از خشم و اعتراضات از این طریق منتقل شد و مسیر گفتگو باز شد. پس از آن یک جشنواره گرافیکی برگزار کردیم و خلاف سیاستهای معقول ما به عنوان جشنواره، فرهنگ گفتگو و نقد منصفانه را نیز اضافه کردیم. مجموعه این اتفاقاتی که گفتم ما را به آذرماه رساند و چه دانشجویانی که در طیف معترضین قرار داشتند و با خودخواهی و خودپسندگی پیش می رفتند و با آنها برخورد انضباطی شد و چه دانشجویی که نیاز به گفتگو و شنیده شدن داشت همگی درمسیری قرار گرفتند که ما برای آنها دو طراحی جدی درنظر بگیریم.
یکی از طرحها به خاطر اتمام ترم موکول به شروع ترم آینده شد و قرار است برای برخی از دانشجویان که معترض بودند اما در ریشه یابی گفتگو با آنها متوجه شدیم درگیر مشکلات روحی، روانی و خانوادگی هستند جلسات مشاوره برگزار کنیم. ما در واقع کارگاههای گفتگوی دانشجویی تحت عنوان خودآگاهی، کنترل خشم و ... برگزار خواهد شد.
*شعار زن، زندگی، آزادی بازیچه شد
تسنیم: پس از ادامه پیدا کردن اعتراضات در دانشگاهها عده ای میگفتند دولت و حاکمیت امکان اعتراض قانونی در مکانهای مشخص را فراهم نکردند برای همین شاهد ناهنجاریها در دانشگاه هستیم؛ اما از طرفی ما شاهد بودیم سطح مطالبات برخی دانشجویان به داشتن سلف مختلط تنزل پیدا کرد و شبیه یک مطالبه گری منطقی و حرفه ای نبود نظر شما چیست؟
جوادی: راه حل این نیست که وقت خود را صرف صورت ماجرا کنیم، بلکه باید وقت خود را صرف حل مسائل اقتصادی نظام و کارآمدی آن کنیم. در دانشگاه نیز باید با تداوم اصلاح امور تربیتی که نهاد آن از خانواده شروع میشود و به دست ما در دانشگاه میرسد مسیر را طی کنیم.
ما در دانشگاه سوره سه سیاست کلی برای برنامههای آتی درنظر گرفتیم. روایت زن در عالم انقلاب اسلامی که روایت صحیح زن زندگی آزادی را نیز دربرخواهد داشت جزو این برنامه هاست. شعار زن زندگی آزادی بازیچه دست عده ای قرار گرفت درحالی که ما باید به این بپردازیم که زنان بعد از انقلاب اسلامی چه دستاوردهایی به دست آوردند که تا قبل از آن نداشتند. سیاستهای سکولار پهلوی داشت زن را تبدیل به یک امر کالایی شده قرن جدید تبدیل میکرد اما انقلاب اسلامی زنان را از این اتفاق رهانید اما دشمن این پیشرفتها را سانسور میکند.
سیاست دوم ما بحث فضای مجازی است که دشمن طی ماههای اخیر سعی کرد امید را در نسل جدید بکُشد و سعی کرد با روایتهای مجازی به این هدف دست پیدا کند. ما سعی داریم امید را با بحث کارآفرینی برای دانشجویان به ارمغان بیاوریم. میخواهیم به دانشجویان ثابت کنیم که میتوانند با همین هنری که دارند به یک وضعیت مطلوب اقتصادی برسند.
تسنیم: شما چقدر این گزاره را قبول دارید که موضوعاتی مثل بیکاری نسل جوان در اعتراضات اخیر تاثیر داشته است؟
جوادی: بله این هم یکی از زمینه هاست. اگر یک سری سوء مدیریتها در حوزه اقتصادی و تحریمها وجود نداشت این اتفاقات نمی افتاد. القائات فضای مجازی نیز روی همین مسئله تمرکز داشت و مدام به جوانان میگفت برای چه آینده ای در این کشور مانده اید و تلاش می کنید؟ این جوان هم وقتی وضعیت اقتصادی کشور را میبیند این ویروس ذهنی در او کارگر میشود. البته شخصا شرایط اخیر کشور را اول در گرو ضعف مسائل فرهنگی میدانم بعد مسائل اقتصادی. ما این روایت را داریم که اگر فقر بیاید کفر را در پی خواهد داشت به خاطر همین واقعا مسئله اقتصادی باید مورد تمهید ما قرار گیرد.
ماموریت دانشگاه سوره تربیت هنرمند متهعد است. شاید ماموریت اقتصادی نداشته باشد اما تمرکز بر کارآفرینی در حوزه هنرداریم و باشگاه تولیدات جهانی را ایجاد خواهیم کرد تا دانشجویان مستعد و خلاق شناسایی شوند و ایدهها و آثار آنها تبدیل به شرکتهای دانش بنیان شود و پس از فارغ التحصیلی این راه را ادامه دهند و لذت آموزش، تجربه و مهارت در دوران تحصیل در دانشگاه سوره را احساس کنند و به یک وضعیت اقتصادی خوب در کشور پیوند بزنند.
تسنیم: ترمیم شکاف بین نسلی که برخی معتقدند را چقدر امکان پذیر می دانید؟ آیا می توان این امید را داشت که با از بین بردن این شکاف اگر چند ماه دیگر یا چند سال دیگر با اتفاقاتی نظیر اتفاقات چندماه گذشته توسط جوانان مواجه شدیم بتوانیم آن را مدیریت کنیم؟
جوادی: من خیلی صریح بگویم که نمی تواند کامل آن را حل کند، اما می تواند اصلاحاتی ایجاد کند. به همین دلیل است که بحث جهاد تبیین بسیار مهم است. وقتی دشمن دارد ذهنیت جوان ما را با القائاتش و آمیختن حق و باطل باهم فریب می دهد، اینجا وظیفه حکم میکند در برابر آنها اقداماتی را صورت دهیم. ولی گفت وگو کافی نیست و مشکل ریشه در تربیت نسلی دارد. الان اقتضائات سبک زندگی جدید دارد جامعه را دو قطبی میکند. هرچقدر من در فضای مجازی با همفکران خودم در ارتباط باشم قاعدتا هیچ پیوندی با فردی که از ناحیه دشمن دارد هدایت می شود، بین ما که هم وطن هم هستیم ایجاد نمی شود.
*باید دیوار سکوت را بشکنیم
ما باید با این زیست جدید مقابله کنیم. یک مقاومت فرهنگی نشان دهیم و در دام دو قطبیهای دشمن نیفتیم. تکنولوژیهای رسانه ای امروز دارد با ابزارهایی مثل بلاک کردن، فالو کردن و دارو دسته راه انداختن ورودیهای فکری ما را کانالیزه میکند. به همین دلیل ما باید از گفتوگویهای محصور به گروهها و حلقههای خاص بیرون بزنیم. باید ارتباط چهره به چهره را با افراد مختلف را گسترش داد. ما باید دیوار سکوت را بشکنیم و گفتوگوی واقعی را رقم بزنیم. لذا تا وقتی که ما سرمان فقط در فضای مجازی و گوشی باشد این اتفاق نمیافتد و با این مسیر به جایی نمیرسیم. باید دشمن مشترک را بشناسیم، در رسانهها فقط اخبار گزینشی را نشنویم، پیشرفتها را کنار نواقص ببینیم تا همت به رفع آنها بکنیم.
تسنیم: ممکن است برخی اینطور بگویند که «رسمیت دادن به تنوع فکری با ایجاد گفت و گوی بین نسلی می تواند به بهبود این اوضاع در دانشگاهها کمک کند؛ اما چرا دانشجویان را در صورت اعتراض بازدداشت میکنند؟» عدهای معتقدند جامعه ستیزی دانشجویان متاثر از همین بازداشتها در اعتراضات است. به نظر شما می تواند نشات گرفته از ریشه های قوی تری باشد؟
جوادی: حداقل در دانشگاه ما این اتفاق نیفتاد. اگر هم بازداشتی بود همگی آنها بیرون دانشگاه بازداشت شده بودند و تا امروز همه آزاد شدند جز یک نفر که منتظر رای دادگاه است.
اول باید نکاتی را به عنوان خط قرمز در گفتوگو با نسل جوان امروز در نظر بگیریم. برای رفع این گفتوگو ناپذیری باید همگی به خطوط پایبند باشیم. باید به نسل جدید اصل نفی خشونت را توضیح دهیم. اگر یک معترض دست به سلاح ببرد وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیست؛ بلکه وضعیت امنیتی است و خشونت کردن خط قرمزی است که فضا را از سیاسی تبدیل به یک فضای امنیتی می کند و دیگر گفت وگو ناپذیری رخ میدهد.
متاسفانه این تجربه را نیز در اتفاقات اخیر داشتیم و تجربه تلخی هم بود. جوان ما باید بفهمد هر مطالبه ای به هرنحوی یا هر گفتوگویی با هر شیوه ای میسر نیست و ربطی به اعتقادات و دین ندارد و یک چیز فراگیر انسانی است و در هیچ کشوری خشونت پذیرفته نمی شود، برخورد سخت با پلیس پذیرفته نمیشود، هیچ کشوری اقتدار پلیسش را به خاطر تمایلات یک طیف یا یک نسل فدا نمیکند و نمیفروشد. این مسائل ابتدا باید درک شود و بعد وارد فاز گفت و گو شد.
ما به دنبال یک ایران واحد و مقتدر هستیم و اگر به واسطه هر اتفاقی یک دلخوری بخواهد تبدیل به زخمی عمیق شود؛ برای هدف و آرمانی که ایرانیها به صورت جمعی به آن میاندیشد پذیرفته نیست. لذا باید زیرک و صبور بود و دشمن را مایوس کرد. ما باید ذیل پرچم ایران برای آرمان واحدی که داریم تلاش کنیم و آن بحث جامعه مهدوی است و امیدوارم در این مسیر به یک ایده ال مطلوب نزدیک شویم.