به گزارش ذاکرنیوز، ایالاتمتحده با بهرهگیری هوشمندانه از خلأ قدرت پدیدار شده در فضای پسا جنگ جهانی، درصدد برآمد تا دلار را بهعنوان ارز جهانی به دنیای جنگزده تحمیل نماید و متعاقباً از آن بهعنوان اهرم و ابزاری کاربردی در جهت دستیابی به مطامع سیاسی و اقتصادی خود بهرهبرداری نماید.
به عبارتی بهتر میتوان چنین اظهار داشت که با توجه به دگردیسیهای ژرفی که در سلسلهمراتب قدرت پدید آمد، دولتمردان آمریکایی به این نتیجه رسیدند که بهمنظور مدیریت و مهندسی نظام بینالملل پسا جنگ، این فرصت ویژه وجود دارد که از دلار بهعنوان لنگرگاه تبادلات مالیِ جهانی و همچنین سنگ بنای قدرتیابی خود در سطح نظام بینالملل بهرهبرداری نمایند. به همین سبب بود که در سالهای پس از جنگ، دلار توانست در مقایسه با سایر مؤلفههای قدرت (فناورانه، نظامی، صنعتی، تجاری و...)، نقش برجستهتری را در بیشینهسازی قدرت رو به تزاید ایالاتمتحده در عرصه بینالملل ایفا نماید.
نکته قابلتأملی که دراینبین مهم مینماید آن است که پس از جهان روا سازی دلار (59.8% از ذخایر ارزی جهان به دلار اختصاص دارد و بیش از 70 درصد انتقال ارزی در بستر سوئیفت با دلار در حال انجام است)، ایالاتمتحده همواره از دلار بهعنوان اهرمی تنبیهی جهت همراه سازی اقتصادهای غیرهمسو و رقیب بهرهبرداری کرده است.
استفاده منفی واشنگتن از دلار سبب شد تا طی سالیان اخیر اقتصادهای نوظهوری همچون چین بهمنظور کاهش نقش دلار در مراودات مالی و بانکی و همچنین ایجاد مصونیت نسبی در برابر سیاستهای مخرب ایالاتمتحده، بهمرور مبادرت به اتخاذ سیاستهای پیشگیرانۀ دوجانبه و چندجانبه در قالب اقداماتی همچون انعقاد پیمانهای پولی، ایجاد اتاقهای تسویه مالی و تکمیل و توسعه پیامرسانهای داخلی نمایند.
- اقدامات دوجانبه و چندجانبۀ هدفمند چین در جهت دلار زدایی
طی سالیان اخیر دولتمردان چین بهمنظور مدیریت ریسکهای ناشی از سلطه دلار و همچنین تقویت جایگاه بینالمللی یوآن، سیاستهای هدفمند قابلتوجهی را به منصه ظهور رساندهاند. ازجمله سیاستهای مورداشاره میتوان به توسعه ارز دیجیتالیE-RMB و انعقاد قرارداد سوآپ ارزی به ارزش 573 میلیارد دلار (پنج هزار میلیارد یوآن) با بانکهای مرکزی 40 کشور مختلف اشاره کرد که برآیند اقدامات مذکور آن بوده است که یوآن توانست بهمرور سهم رو به رشد قابلتوجهی را در تسویه و پرداختهای بینالمللی به خود اختصاص دهد و از این رهگذر موفق شود هفت درصد از کل مبادلات ارزی سراسر جهان را پوشش دهد.
علاوه بر این، یوآن توانسته است رتبه پنجم پرداختهای بینالمللی، رتبه سوم توسعه تجارت خارجی بین کشورها (در سال 2021 میلادی چین حدود 50% از مبادلات تجاری خود را با استفاده از یوآن و خارج از چرخه دلار انجام داده است) و رتبه پنجم ذخایر ارزی دولتها را به خود اختصاص دهد. البته باید توجه داشته باشیم که دستیابی به چنین پیشرفت چشمگیری، مرهون اتخاذ سیاستهای راهبردی دوجانبه و چندجانبهای است که در ادامه بهتفصیل تشریح خواهد شد:
الف. تلاشهای فزایند پکن در جهت دلار زدایی از طریق توسعه سطح همکاریهای دوجانبه با کشورهای هدف
ازجمله اقدامات ویژهای که طی سالیان اخیر در دستور کار دولتمردان چینی قرار گرفته است، موضوع تعمیق سطح همکاریهای دوجانبه با کشورهای هدف از کانالهای غیر دلاری بوده است. ازجمله کشورهای مورداشاره میتوان به برزیل، عراق امارات متحده عربی، عربستان سعودی، پاکستان و فدراسیون روسیه اشاره کرد:
پکن ـ برازیلیا
اخیراً مقامات چین و برزیل باهدف تقویت زمینههای تجارت دوجانبه و همچنین کاهش ریسکهای مالی و تجاری مرتبط با دلار، مبادرت به انعقاد توافقنامهای دوجانبه بهمنظور حذف دلار از تعاملات تجاری فیمابین کردهاند (در سال 2022 میلادی مجموع تجارت دوجانبه دو کشور 171.4 میلیارد دلار بوده است که از این میزان 61.9 میلیارد دلار مربوط به صادرات چین به مقصد برزیل و 109.5 میلیارد دلار نیز مختص به واردات چین از مبدأ برزیل بوده است).
توجه به توافق مذکور ازآنجهت اهمیت دارد که از رهگذر اقدام مذکور، چین موفق میشود زمینههای لازم جهت تعمیق تعاملات تجاری با بزرگترین اقتصاد آمریکای لاتین (حجم تجاری خارجی برزیل در سال 2022 میلادی 607.1 میلیارد دلار گزارششده است) را بر اساس ترتیبات ارزی دوجانبه (با محوریت بانک صنعتی و تجاری چین و بانک ارتباطات BBM برزیل) و خارج از چرخه دلار (یوآن ـ رئال) ترتیب بندی نماید که این اقدام بهنوبه خود دستاوری مهم برای این کشورهای در حال صعود شرق آسیایی تلقی خواهد شد.
پکن ـ مسکو
چین و فدراسیون روسیه در زمره اقتصادهای در حال صعودی قرار دارند که با توجه به مخاطرات فزایندهای که از سوی ایالاتمتحده احساس میکنند، درصدد برآمدهاند تا تعاملات تجاری و مالی خود را بیشازپیش از طریق پولهای ملی خود ترتیب بندی نمایند. در مقام عمل نیز شاهد آن هستیم که سهم یوآن ـ روبل از مبادلات تجاری دو کشور از حدود 15% به حدود 65% در پایان سال 2022 میلادی افزایش یافته است (تقریباً نیمی از تجارت 190 میلیارد دلاری فیمابین از طریق ارزهای ملی تسویه میشود).
همانطور که در نمودارهای فوق مشخص است در آغاز سال 2022 میلادی، باوجودآنکه استفاده از روبل در حوزه صادراتی فدراسیون روسیه تنها 12 درصد و سهم یوآن نیز کمتر از 0.5 درصد بود، شاهد آن هستیم که درآمدهای ارزی حاصل از صادرات مسکو عمدتاً به ارزهای دلار و یورو صورت میپذیرفت که همین امر سبب شده بود تا سهم کلی ارزِ کشورهای اصطلاحاً غیر دوست به حدود 87% افزایش یابد.
با عنایت به انجام درگیری نظامی فدراسیون روسیه در اوکراین و همچنین تحریمهایی که متعاقباً علیه مسکو وضع شد (اعمال 13 هزار و 656 تحریم علیه مسکو و همچنین مسدود شدن نیمی از ذخایر ارزی این کشور (300 میلیارد دلار) در بانکهای خارجی)، دولتمردان روس تصمیم گرفتند تا علاوه بر کاهش استفاده از ارزِ کشورهای غیر دوست در درآمدهای صادراتی (از 87% به 48% تنزل یافت)، شرایط لازم جهت افزایش سهم روبل و یوآن در تجارت فیمابین را فراهم نمایند (روبل از 12% به 34% و یوآن از 0.5% به 16% افزایش یافت).
پکن ـ ابوظبی
بهتازگی چین برای نخستین بار خرید گاز طبیعی از امارات متحده عربی را با استفاده از یوآن کلید زده است. با توجه به آنکه چین در بلندمدت به خرید محمولههای عظیم نفت خام از شورای همکاری خلیجفارس ادامه خواهد داد و محمولههای «ال.ان.جی» بیشتری نیز از این شورا خریداری خواهد کرد، ازاینرو آقای «شی جین پینگ» بیان داشته است که ضرورت دارد چین از بورس شانگهای بهعنوان بستری برای حلوفصل تجارت نفت و گاز با ارز یوآن بدل شود.
ب. اقدامات چندجانبه پکن در جهت دلار زدایی
شایانذکر است که اقدامات چین در جهت دلار زدایی به همکاریهای دوجانبه با کشورهای همپیمان محدود نمانده است. در همین رابطه شاهد آن هستیم که این کشور در حال صعود شرق آسیایی طی سالیان اخیر در قالب «سازمان همکاری شانگهای» (این سازمان دارای یک اقتصاد 20 تریلیون دلاری است که 23 درصد از حجم اقتصاد دنیا را شامل میشود)، «آسهآن» (پس از اتحادیه اروپا و اتحادیه نفتا سومین بلوک تجاری در جهان است که حجم تجارت اعضای آن حدود دو تریلیون و 500 میلیون دلار برآورد شده است) و «بریکس» (اعضای این گروه نیمی از جمعیت جهان، 26% از مساحت کره زمین و 28% از ظرفیت اقتصاد جهانی که حدود چهار تریلیون دلار است را به خود اختصاص دادهاند) نیز درصدد برآمده است تا زمینههای تضعیف دلار را فراهم نماید.
برآیند مطالب فوقالذکر آن است که طی سالیان اخیر، دولتمردان چینی با هدف: 1. فراهمسازی روندهای دلار زدایی از عرصه تجارت بینالملل و مبادلات دوجانبه و چندجانبه بین کشورها؛ 2. کاهش کنترل ایالاتمتحده بر تبادلات مالی و متعاقباً ایجاد مصونیت نسبی در مقابله با تحریمهای ایالاتمتحده و اروپا؛ 3. افزایش توانمندی کشورها در جهت مدیریت و مهندسی شوکها و نابسامانیهای اقتصادی و پیامدهای اجتماعی و امنیتی متأثر از آن؛ و 4. تنوع سبد ارزی در بازار ارز جهانی مبادرت به عملیاتی کردن اهداف خود کردهاند.
نکته قابلتأملی که دراینبین وجود دارد آن است که مجموعه اقداماتی که طی سالیان اخیر چینیها به آن دست یازیدهاند گرچه تا حدودی منجر به کاهش سیطره و متعاقباً تضعیف نسبی نقش دلار بهعنوان ستون فقرات اقتصاد جهانی شده است ولی بااینحال ضرورت دارد که با نگاهی واقعبینانه این نکته ژرف را موردتوجه قرار دهیم که بنا به دلایل زیر، کماکان (حداقل تا دو دهه آتی) دلار خواهد توانست جایگاه خود را بهعنوان ارز برتر جهانی حفظ نماید:
به واقع تغییرات در ساختار پسانداز ارزی در مقیاس جهانی روند نسبتاً کُندی را سپری میکند که همین امر سبب خواهد شد تا روند اعتماد به یک ارز جدید حدود چند دهه به طول بیانجامد؛با توجه به آنکه دلار همچنان رایجترین ارز جهانی است، نیمی از اسکناسهای دو تریلیون دلاری در خارج از ایالاتمتحده در گردش است، حدود 40% از بدهیهای جهان بر اساس دلار صادر شده و حدود 60% از ذخایر ارزی جهانی به دلار است، ازاینرو در کوتاهمدت نمیتوان ارزی دیگری جایگزین دلار کرد؛نکته قابلتوجه آن است که برتری یک ارز در جهان صرفاً به عوامل اقتصادی وابسته نیست و مسائل سیاسی ازجمله هژمونی آن کشور نیز بسیار مؤثرند؛ موضوعی که تاکنون چندان موردتوجه دولتمردانی چینی نبوده است؛همانطوریکه در موارد فوق نیز اشاره شد فراهمسازی شرایط جهت تسلط و مقبولیت یک ارز بر اقتصاد جهانی مستلزم یک پروسه زمانبر حدوداً 20 ساله است. ازآنجاییکه سهم یوآن از تجارت جهانی به نسبت دلار بسیار پایین است ازاینرو ضرورت دارد که روند دلار زدایی با نگاهی بلندمدت طراحی شود. در همین رابطه موضوع مهمی که میتواند روند دلار زدایی را تسریع بخشد، مقوله تشکیل بلوکهای تجاری و اقتصادی است که کمتر موردتوجه چینیها واقع شده است؛موضوع دیگر اینکه تسلط یک ارز بر اقتصاد جهان و مقبولیت آن در تمام دنیا در کوتاهمدت حاصل نمیشود. هم حالا هم سهم یوآن در تجارت جهانی بسیار پایین و تنها دو درصد است. یکی از عواملی که میتواند موجبات رشد یوآن در برابر دلار را فراهم نماید موضوع تشکیل بلوکهای اقتصادی است که تاکنون توسط چین انجام نشده است. معالوصف، به نظر ضرورت دارد که چینیها مقوله دلار زدایی را بهعنوان اقدامی مکمل با سایر پروژههای بلندمدت خود ازجمله ابتکار کمربند و راه تعریف کنند تا از این رهگذر تقاضای کشورهای حاضر در مسیر این مگا پروژه را برای یوآن افزایش دهند و بهصورت تدریجی یوآن را به ارزی مسلط در قلمروی این پروژه تبدیل نمایند؛واقعیت امر حاکی از آن است که سیاست ارزی چین بهواقع سیاستی وابسته به شرایط است. شاهد مثال انگاره مورداشاره آن است که در سال 2015 میلادی، بانک خلق چین بهمنظور تقویت زمینههای صادرات به مقصد ایالاتمتحده مبادرت به کاهش ارزش یوآن در برابر دلار کرد. انجام اقدام مذکور در شرایطی صورت پذیرفت که در طول سالهای منتهی به سال تاریخ مورد اشاره همواره یوآن ارزش و خط سیر باثباتی را تجربه کرده بود؛ بنابراین در ارزیابیهای خود این نکته را موردتوجه قرار دهیم که پکن در انتخاب سیاستهای ارزی و تجاری خود همواره مقتضای زمانی را موردتوجه قرار میدهد.
نویسنده: مهرداد عله پور، کارشناس مسائل چین