به گزارش ذاکرنیوز به نقل از پایگاه اطلاعرسانی سازمان محیط زیست، ابراهیم حاجیزاده در خصوص اثرات و پیامدهای تخریب لایه اوزن اظهار کرد: در ارتفاع 15 تا 50 کیلومتری بالای سطح زمین، لایهای به نام استراتوسفر وجود دارد که حجم زیادی از مولکولهای 3 اتمی اکسیژن به نام اوزن در آن تجمع کردهاند. مولکولهای اوزن گرچه ناپایدار هستند ولی توانایی جذب پرتو مرگبار فرابنفش خورشید موسوم به UV-B رادارند. این لایه که به اوزن مشهور است از موجودات کره زمین در برابر این اشعه خطرناک همانند یک سپر محافظت میکند.
وی ادامه داد: اوزن در حالت عادی و در سطح زمین گازی بسیار سمی است که تماس با آن باعث سوزش و التهاب دردناک دستگاه تنفسی میشود اما در جو فوقانی، لایهای محافظ را تشکیل میدهد که تخریب آن موجب میشود تا پرتو فرابنفش خطرناک خورشید صدمات جبرانناپذیری به موجودات روی کره زمین وارد آورد. از جمله این صدمات میتوان به آسیبدیدگی عدسی چشم (آبمروارید) و کوری، آفتابسوختگی و نهایتاً سرطان پوست، تضعیف سیستم دفاعی بدن، پیری زودرس، اختلال در مکانیزم فتوسنتز گیاهان و کاهش محصولات کشاورزی، کاهش رشد و نابودی فیتو پلانکتونهای موجود در آب دریاها که منبع اصلی غذایی موجودات بزرگتر به شمار میروند و کمک به افزایش پدیده زمینگرمایی اشاره کرد.
مدیر دفتر طرح ملی حفاظت لایه اوزن با اشاره به پیماننامههای بینالمللی برای جلوگیری از تخریب این لایه، گفت: تشکیل کنوانسیون وین در سال 1985 برای حفاظت از لایه اوزن و به دنبال آن عقد پروتکل مونترال در خصوص مواد مخرب (کاهنده) لایه اوزن در سال 1987 درواقع نقطه آغازی بر گسترش همکاریهای بینالمللی در سطح جهان برای حفاظت از لایه اوزن استراتوسفری زمین بود.
حاجیزاده افزود: کنوانسیون وین ضمن تعیین چهارچوب فعالیتهای علمی و تحقیقاتی در زمینه حفاظت از لایه اوزن و همچنین تعهدات و شرح وظایف و مسئولیتهای کشورهای امضاکننده آن، ضرورت تبادل اطلاعات و همکاریهای علمی، فنی، قانونی، حقوقی و مالی و تلاش کشورها در راستای گسترش آگاهیهای عمومی را در این زمینه مورد تأکید قرار داده است.
وی تصریح کرد: پروتکل مونترال نیز بهعنوان متمم کنوانسیون وین، چارچوب روشها و راهکارهای اجرایی برای رسیدن به اهداف و سیاستهای تصریحشده در کنوانسیون وین و حذف تولید و مصرف مواد مخرب لایه اوزن را مشخص کرده است. کشورهای امضاکننده هر دو معاهده بهعنوان متعهدین اصلی، باید در تطابق با الزامات معاهدهنامهها و همچنین بر اساس تواناییهای بالقوه خود وظایف ذیل را به انجام رسانند:
- همکاری از طریق مشاهدات، پژوهش و مبادله اطلاعات منظم جهت فهم بهتر و ارزیابی اثرات فعالیتهای انسان بر لایه اوزن و اثرات تغییرات لایه اوزن بر سلامت انسان و محیط زیست
- اتخاذ تدابیر مناسب قانونی واداری و همکاری در هماهنگسازی خط مشیهای شایسته جهت کنترل، تحدید، تقلیل یا جلوگیری از فعالیتهای انسانی تحت اختیار و کنترل آنان، هرگاه تشخیص داده شود که این فعالیتها بهیقین و یا احتمالاً موجب اثرات سویی هستند که از دگرگونی یا دگرگونی محتمل لایه اوزن ناشی میشود.
- همکاری در تدوین اقدامات، رویهها و ضوابط موردتوافق، جهت اجرای این کنوانسیون بهمنظور تصویب پروتکلها و الحاقیهها
- همکاری با ارگانهای ذیصلاح بینالمللی جهت اجرای مؤثر این کنوانسیون و پروتکلهایی که عضو آنها است.
مدیر دفتر طرح ملی حفاظت لایه اوزن گفت: مهمترین اهداف پروتکل مونترال ارائه فهرست مواد مخرب لایه اوزن تحت کنترل این پروتکل، تدوین برنامه زمانی برای کاهش تدریجی و حذف کامل مواد مخرب لایه اوزن و در نظر گرفتن سازوکارهای عملی برای کمک به کشورهای درحالتوسعه است. به دنبال تصویب کنوانسیون وین و پروتکل مونترال اصلاحیههای لندن، کپنهاک، مونترال و پکن و کیگالی بر پروتکل مونترال تدوین و به تصویب رسید.
حاجیزاده درباره وضعیت تغییرات لایه اوزن در جهان اظهار کرد: تقریباً هیچ روند قابلملاحظهای بین سالهای 1997 تا 2016 در ستون کلی اوزن بین مدارهای 60 درجه شمالی و جنوبی مشاهده نشد و مقدار آن تقریباً زیر دو درصد میانگین سالهای 1964 تا 1980 تخمین زده میشود اما با این وجود از سال 2000 میلادی در بیرون از نواحی قطبی ضخامت اوزن در استراتوسفر بالایی بین یک تا سه درصد در هر دهه افزایش داشته است.
وی تصریح کرد: تغییرات یا ترمیم لایه اوزن در نیمه دوم قرن حاضر با الگوهای مختلف افزایش و کاهش خود کمی پیچیده به نظر میرسد. درحالیکه انتظار میرود حفره بزرگ اوزن جنوبگان در فصل بهار در دهه 2060 به سطح میزان قبلی خود پیش از 1980 برسد، پیشبینی میشود که در عرضهای جغرافیایی میانه نیمکره شمالی در دهه 2030 و عرضهای متوسط نیمکره جنوبی در اواسط قرن حاضر یعنی 2050 به مقادیر قبل از 1980 تغییر کند.
مدیر دفتر طرح ملی حفاظت لایه اوزن بیان کرد: علاوه بر این طبق آخرین مشاهدات ماهوارهای که انجام گرفته، حفره اوزن بر فراز قطب جنوب در اکتبر 2021 به بیشینه مساحت خود یعنی 24/8 میلیون کیلومتر رسید که معادل مساحت قاره آمریکای شمالی است و ضخامت اوزن نیز همزمان به 92 دابسون تنزل داشته است. در حالیکه مساحت این حفره بزرگتر از متوسط بیش از سه دهه خود به نظر میرسد اما در مقایسه با انتهای دهه نود و ابتدای 2000 میلادی کوچکتر تخمین زده میشود. ضمن اینکه مساحت امسال حفره اوزن در قطب جنوب تا اندازه ای تحت تأثیر دمای بسیار سرد استراتوسفری و گردش گردابی شدید بادها روی قطب جنوب پدید آمده است.
حاجیزاده ادامه داد: طبق تخمینهای انجام گرفته اگر سطح انباشت کلر در جو به اندازه اوایل قرن 2000 بود, امروز مساحت حفره با این شرایط حاکم جوی از لحاظ دما و ورتکس قطبی، حدود 4 میلیون کیلومترمربع بزرگتر اتفاق میافتاد یعنی به حدود 8/28 میلیون کیلومتر مربع میرسید.
وی افزود: به دنبال کاهش ذخایر طبیعی اوزن در جو بالا، تغییرات دیگر در الگوهای گردشی هوا در لایه استراتوسفر و به تبعیت از آن در لایه تروپوسفر بروز و ظهور یافته که این امر نه تنها در الگوهای گردشی باد، ابرناکی و بارندگی تغییر ایجاد کرده بلکه قادر است تغییرات دیگری نیز در اکوسیستمهای خاکی، آبی و موجودات ایجاد کند. هرچند تخمینها از میزان خالص مضرات تابش فرابنفش خورشید تحت تاثیر کاهش اوزن یا ترمیم نسبی اوزن در برخی نواحی کاملاً تعیین نشده اما این متغیر علاوه بر اوزن تحت تأثیر عوامل دیگری مثل ابرها و ذرات معلق در هوا قرار داشته که نمیتوان تخمینهای دقیقی صورت داد.
مدیر دفتر طرح ملی حفاظت لایه اوزن با اشاره به مناطقی از جهان که با خطر بیشتر تابش فرابنفش خورشید مواجهند، گفت: بهطور کلی اگر بخواهیم مناطق پرخطر در رابطه با تابش فرابنفش خورشید را شناسایی کنیم, باید این سرزمینها را به دو قسمت ثابت و متغیر گروه بندی کنیم که مناطق ثابت شامل عرضهای جغرافیایی و نواحی کوهستانی هستند که عموماً در دورهای از سال, یعنی بهار و تابستان تحت الشعاع میزان قابل توجهای از تابش بالای UV قرار دارند.
حاجیزاده ادامه داد: نواحی متغیر مربوط به کاهش موقتی اوزن در دورهای از سال هستند که به شدت در موقعی از سال تابش زیانبار فرابنفش خورشید را بالا میبرد؛ مثل کشورهایی که در مجاورت حفرههای بزرگ اوزن در هر دو سویه قطب قرار دارند. کشورهایی مثل نیوزیلند، استرالیا و شیلی در قطب جنوب و کشورهای اسکاندیناوی در مجاورت قطب شمال که سالانه با آمار بالای سرطان پوست نیز مواجه هستند.
وی درباره وضعیت تغییرات لایه اوزن در کشورمان توضیح داد: ایران از کشورهایی است که در عرضهای متوسط نیمکره شمالی قرار دارد و مطابق خروجی مدلها انتظار میرود در دهه سی قرن بیستم تVمیم این لایه روی سرزمینهای هم عرض ایران انجام بگیرد. ضمناً میانگین اوزن روی سرزمین ایران حدود 286 دابسون با حداکثر و حداقل 310 و 266 به ترتیب در ماههای مارس و اکتبر در نوسان است که در دهههای گذشته کاهش چشمگیری نداشته و همین ناهنجاری بسیار ضعیف با سرعت 0/09 دابسون رو به افزایش است.
مدیر دفتر طرح ملی حفاظت لایه اوزن افزود: آلودگیهای غالب هوا که سلامت و حیات موجودات زنده را تحت تاثیر قرار میدهد از طریق اندازهگیریها توسط شش شاخص شامل ذرات کمتر از 10 و 2/5 میکرونی، اوزن، منواکسیدکربن، دیاکسیدنیتروژن و دیاکسیدسولفور صورت میپذیرد که بیشتر جهت بررسی کیفیت هوای شهری مورد استفاده قرار میگیرند. این آلایندهها بهصورت مستقیم در تخریب مولکول اوزن در لایه استراتوسفر دخالت ندارند و برای اندازه گیری تخریب اوزن شاخص های آلودگی نظیر میزان اتم کلر و برم موجود در جو به ویژه در لایه استراتوسفر ملاک قرار میگیرد. البته برخی از آلایندهها میتوانند در تولید آلاینده ثانویه اثرگذار باشند که این ارتباطی با لایه اوزن در استراتوسفر ندارد.
حاجیزاده توضیح داد: مواد مخرب لایه اوزن و کالاهای حاوی آن در حال حاضر در 5 ضمیمه طبقهبندی شده است که این مواد شامل سی اف سیها، هالونها، سایر سی اف سیها، تتراکلرید کربن، متیل کلروفرم، متیل بروماید، هیدرو کلرو فلورو کربنها، هیدرو برومو فلورو کربنها و برومو کلرو متان است. کالاهای مبتنی بر این مواد نیز شامل سیستم تهویه مطبوع متحرک، یخچال و فریزر، کمپرسورهای برودتی، اسپریها، کپسولهای آتشنشانی، بردها و پنلهای عایق کاری و پیش پلیمرها است.
وی در خصوص اقدامات ملی در زمینه حذف مصرف مواد مخرب لایه اوزن تحت پرتکل مونترال در کشور گفت: دولت جمهوری اسلامی ایران در سال 1368 کنوانسیون وین و پروتکل مونترال را به تصویب مجلس شورای اسلامی رساند و سپس اصلاحیه لندن و کپنهاگ را درسال 1375 و اصلاحیه مونترال را در سال 1386 و اصلاحیه پکن را در سال 1390 تصویب کرد.
مدیر دفتر طرح ملی حفاظت لایه اوزن تصریح کرد: تاکنون مطابق با برنامه زمانبندی حذف مواد مخرب لایه اوزن تحت کنترل پروتکل مونترال سی اف سیها، متیل کلروفرم و تتراکلرید کربن و متیل بروماید در بخش مصارف آفات غیرقرنطینه ای حذف شده است و حذف هیدرو کلرو فلوروکربنها نیز مطابق با برنامه زمانبندی در حال کاهش تدریجی و حذف مصرف است.
حاجیزاده خاطرنشان کرد: تاکنون دستاوردهای حاصل از اجرای طرحها و پروژههای مصوب تحت پروتکل مونترال شامل تجهیز و تغییر خط تولید 1378 واحد تولیدی و خدماتی و حذف حدود 9800 تن از مواد مخرب لایه اوزن مشتمل بر کلرو فلورو کربنها، تتراکلرید کربن، متیل کلروفرم، هالونها، متیل بروماید و هیدرو کلرو فلورو کربنها بوده است.