به گزارش ذاکرنیوز، کرمانشاه که از دیرباز به واسطه میزبانی کاروانهای زیارت عتبات به دروازه نجف معروف بوده است؛ زادگاه دلدادگان و ارادتمندان اهل بیت (ع) بود و همواره رشادتها، از خودگذشتگیها و دلیرمردیهای زنان و مردان این خطه در حفظ و پاسداشت تمامیت ارضی این مرز و بوم و غیرت دینی مثال زدنی بوده است که تقدیم ۹ هزار و ۸۰۰ شهید، ۱۹ هزار جانباز و ۱۷ و ۵۰۰ آزاده در دفاع مقدس و تقدیم چندین شهید مدافع حرم از این خطه شواهد و گواه این مساله است.
یکی از خانوادههای انقلابی و مذهبی کرمانشاهی که همواره برای صیانت از دین و دفاع از میهن چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از پیروزی انقلاب همواره با ایثار جان و مال خود تلاش کردهاند خانواده یاری گلدره است که در جریان انقلاب و سپس طی جنگ تحمیلی چهار نفر از مردان این خانواده به شهادت میرسند و ۲ نفر دیگر از مردان این خانواده در هنگام ظهور داعش در منطقه به دست استکبار جهانی و در دفاع از حرم اهل بیت (ع) به دست تروریستهای تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل میآیند.
دومین شهید مدافع حرم کرمانشاهی شهید صادق یاری است که با مرور تاریخچه زندگی این شهید، مبارزه با ظلم را در تمام مراحل تاریخی زندگی اش میشود مشاهده کرد؛ از حضور در جنگ تحمیلی و مبارزه با رژیم بعثی تا عضویت سپاه پاسداران همه و همه گواه این است که شهید صادق یاری گلدره از جبههای به جبهه دیگر به دنبال سعادت بوده است.
تجربه جبهههای مختلف نبرد حق علیه باطل سرانجام با شهادت پایان مییابد و شهید یاری که همواره عاشق و جستجوگر شهادت بود، در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) به شهادت رسید.
خانواده شهید یاری اصالتاً اهل نورآباد هرسین بوده و تا قبل از انقلاب در کشور عراق زندگی میکردند؛ شهید صادق یاری نیز تا سن ۲۲ سالگی در عراق سکونت داشته و تحصیلات ابتدایی تا دیپلم را در آنجا سپری کرده است.
بازگشت به ایران پس از شهادت پسر بزرگتر
در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی، برادر بزرگتر شهید صادق اعلامیههای حضرت امامخمینی (ره) را در مناطق مختلف کشور عراق پخش میکرد؛ خبر این فعالیت انقلابی این خانواده ایرانیالاصل به گوش صدام میرسد و بلافاصله دستور میدهد برادر بزرگتر را در دستگاه چرخگوشت انداخته و خانواده را به ایران بازگردانند.
در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی شهید مدافع حرم صادق یاری به صورت داوطلبانه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در میآید، در سال ۵۹ راننده شهید آیتالله محمدباقر حکیم میشود و با شکلگیری سپاه بدر در ایران به خط مقدم جبهه دفاع مقدس اعزام میشود.
۲ برادر دیگر شهید صادق یاری گلدره در ایام دفاع مقدس و در جریان مبارزه با رژیم بعث به شهادت می رسند.
پس از جنگ تحمیلی و گذشت سالها فعالیت در سپاه پدر، سرانجام در سال ۸۲ شهید صادق یاری گلدره به همراه فرزندش حیدر پس از اطلاع از نیاز به حضور در عراق در قالب سپاه بدر به عراق رفته تا در حمله نظامی آمریکا به عراق مبارزات مکتبی خود با استکبار جهانی را ادامه دهند که در پی این حضور حیدر یاری گلدره (فرزند حاج صادق یاری) پس از سالها مجاهدت در راه دفاع از قرآن و شریعت اسلامی و مبارزه با آمریکای متجاوز، منافقان کوردل، تکفیریهای جنایتکار و صهیونیست به شهادت میرسد.
فرزند دیگر شهید صادق یاری گلدره در گفتگو با مهر اظهار کرد: خانواده ما بسیار مذهبی و انقلابی بودند و پیش از پدر، عموها و برادرم به فیض شهادت نائل آمده بودند و در حال حاضر یکی دیگر از عموهایم در حشدالشعبی عراق مشغول مبارزه با متجاوزان است.
وی افزود: با شکل گیری داعش در عراق، پدرم در جبهه نبرد علیه باطل حاضر شد و با توجه به سابقه حضور در هشت سال دفاع مقدس به آموزش نیروها میپرداخت.
عشق به شهادت در وجود شهید یاری موج میزد
فرزند این شهید مدافع حرم تصریح کرد: به یاد دارم روزی یکی از اقوام به پدرم گفت که خانواده شما دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرده است و دیگر تکلیفی بر گردن شما نیست، اما پدرم با اعتقاد قلبی که داشت از ادامه راه همرزمان و برادر و فرزند شهیدش گفت و در نهایت با جمله «من عاشق شهادت هستم» به این بحث خاتمه داد.
شهید یاری در راه مبارزه با داعش جنایتکار همواره در خط مقدم حضور داشت و فرماندهی محورهای مختلفی را بر عهده داشت و پس از شهادتش عکسهایی از وی در خط مقدم جبهه مقاومت در کنار سرداران و فرماندهان این جبهه همچون شهید قاسم سلیمانی منتشر شد.
شناخت سرزمینی وی از کشور عراق و تسلط بر زبان عربی بسیار کمک حال شهید یاری بود و این شهید در آموزش نیروهای مردمی عراقی برای دفاع از حرم اهل بیت و کشور عراق همیشه موفق بود.
روایتی از عملیات شهادت طلبانه شهید مدافع حرم کرمانشاهی / حماسهساز تکریت
۱۹ اسفند سال ۱۳۹۳ در جریان مبارزه با داعش در تکریت عراق، شهید صادق یاری برای انجام کاری از سنگر خارج میشود؛ ناگهان متوجه حرکت یک خودروی انتحاری داعش که قصد عملیات انتحاری داشته میشود.
وقت کم است و این فرمانده میدانی تنها راه نجات نیروهای جبهه اسلام را متوقف کردن حمله انتحاری میبیند؛ به سرعت خود را به یکی از خودروها میرساند؛ سوار شده و در کمترین زمان ممکن خودش را به کامیون انتحاری میرساند؛ تنها راه متوقف کردن این خودروی انتحاری را عملیات شهادت طلبانه میبینید و خودروی خودش را به این خودروی انتحاری می کوبد؛ پایان رشادتها و از خودگذشتگی های این شهید والامقام با عملیات شهادت طلبانه رقم میخورد.
همرزمان این شهید نقل میکنند عملیات شهادت طلبانه شهید یاری جان بیش از ۱۰۰ نفر را محافظت میکند اما خودش به فیض شهادت که آرزوی دیرینه اش بود میرسد؛ و شهر تکریت با همان نیروهایی که شهید یاری گلدره نجات داده بود آزاد میشود.
عشق به اهل بیت (علیه السلام) در وصیت نامه شهید هم موج میزند و این شهید وصیت میکند که در قبرستان وادی السلام شهر نجف در جوار مرقد مطهر امیرالمومنین (ع) دفن شود.