مهرجو:

حقوق بشر؛ تضمین‌کننده گفتمان صلح پایدار

امروزه با وجود ارزش‌های حقوق بشری و ادعاهای مدعیان حمایت از برابری حقوق انسان‌ها اما پدیده‌هایی چون جنگ و تحریم، امیدها را برای دستیابی به صلح حقیقی و پایدار کم‌رنگ ساخته است. اراده بین‌المللی جهت نفی یکجانبه‌گرایی و احترام به کرامت انسانی می‌تواند، نویدبخش صلح و عدالت برای بشر باشد.

به گزارش خبرنگار ذاکرنیوز؛ به نقل از ایرنا؛ حقوق بشر از جمله مهمترین تصمیمات و رویکردهای دوران معاصر در جهان به شمار می رود. با تصویب اعلامیه حقوق بشر در ۱۹۴۸ میلادی منتقدان و مخالفان بسیاری در جوامع مختلف این طرح را دارای ایراداتی دانستند اما با این حال دولت های جهانی این اعلامیه را به عنوان یک اصل جهانی و با ارایه شروطی، تمامیت آن را پذیرفته‌اند. ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ اعلامیه حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در پاریس به تصویب رسید و یونسکو این روز را به‌عنوان روز جهانی حقوق بشر انتخاب کرد. هدف از اعلام چنین روزی آن است که حقوقی که تمام انسان‌ها مستحق آن هستند به‌صورت جهانی مورد توجه قرار گیرد. نخستین اصل اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد می‌گوید: «تمام افراد بشر آزاد زاده می‌شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند.» 

 به مناسبت روز جهانی حقوق بشر درباره ماهیت حقوق بشر و جایگاه آن در میان ملت‌ها گفت‌وگویی با روح‌الله مهرجو استاد دانشگاه و پژوهشگر حقوقی داشته است که متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم.

 ماهیت حقوق بشر چیست و نقض آن چه پیامدهایی دارد؟

*** مهرجو: به مجموعه ای از ارزش ها، مفاهیم، اسناد و سازوکارهایی‌ که موضوع آنها حمایت‌ از مقام، منزلت و کرامت انـسانی اسـت، حقوق بشر می گویند. از این رو نقض حقوق بشر جرم تلقی می شود و حقوق بین المللی کیفری نیز این عمل را همواره جرم دانسته است. اعمال تروریسمی، جنایات جنگی علیه بشریت و اعمالی از این دست جزو موارد نقض حقوق بشری شمرده می شود. مسوولیت جبران ضرر و زیان ناشی از جرم‌ متوجه کشورها است. بنابراین، مسوولیت کیفری افراد در هـیچ‌ حـالتی‌ در سطح‌ بین‌ المللی به صورت مستقل جنبه غیرکیفری یا مـدنی نـدارد. در خصوص نـقض حقوق بشر که نتیجه عمل متخلفانه بین المللی یـا جـرم بین المللی شناخته شود به مسوولیت بین المللی منجر می‌شود، تشابه موارد نقض حقوق بشر و حـقوق‌ بـشر دوستانه را می‌توان در مواد ۷ و ۸ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی ملاحظه کرد که بـه نـوعی با مسأله وحدت مسوولیت ارتباط پیدا مـی‌کند. برخی از موارد نقض حقوق بـشر، از جـمله تجاوز به کرامت شخص، رفتار تحقیرآمیز یا محروم کردن عمدی اشخاص تـحت حـمایت از حق محاکمه‌ عادلانه‌ و قانونی در زمـره مـوارد نـقض حقوق بشر دوسـتانه نـیز شناخته شده‌اند. 

 چه عواملی سبب شد تا جامعه جهانی اعلامیه حقوق بشر را در ۱۹۴۸ میلادی تصویب کند و این مساله چه ضرورتی را ایجاب می کرد؟

*** مهرجو: بعد از جنگ جهانی دوم و شکست جامعه ملل در پاسداری از صلح در ۱۹۴۵ میلادی، سازمان ملل برای برقراری صلح در جهان، حفظ امنیت بین‌المللی، توسعه روابط دوستانه کشورها، احترام متقابل آنها و پیشگیری از بروز جنگ‌هایی نظیر ۲ جنگ جهانی اول و دوم، جریانی جدی به منظور دفاع از حقوق بشر شکل گرفت و در ۱۹۴۸ میلادی، اعلامیه‌ای صادر شد. حقوق بشر در همه مکاتب وجود دارد. در واقع در هر مکتب، مذهب و دین برخی اصول حقوق بشری وجود داشته که از قدمت زیادی برخوردار است اما این حقوق به صورت نکات برجسته و امروزین در این مکاتب نبوده است. پس از این رو حقوقی که امروزه در اسناد بین‌المللی یا داخلی به عنوان حقوق بشر شناخته شده‌اند در مکاتب، مذاهب و ادیان وجود داشته است. می توان گفت حقوق بشر حقوقی به شمار می رود که هر روز تعداد آن رو به افزایش است و برحسب نیازهای جامعه هر روز بر مواد آن افزوده می‌شود که همگی آنها به وسیله انسان وضع شده است. هر روز در کنار وضع حقوق جدید، تضمین‌هایی هم شکل می‌گیرد تا دولت‌ها ملزم به رعایت آن شوند. بنابراین تمامی حقوق بشر، حقوق مکاتب آسمانی و اخلاقی نیست، بلکه بخش زیادی از این حقوق، حقوق زمینی و تعیین شده به وسیله قانون است. در حال حاضر مسایلی چون منع آزار و اذیت کودکان، حقوق زنان به معنای امروزین، محیط زیست به چالش هایی مهم و جهانی تبدیل شده است.

منظور از حقوق بشر، حقوقی متعلق به اشخاص است که دولت‌ها نمی‌توانند آن را سلب کنند، اگرچه امکان دارد، آن را نقض کنند اما غیر قابل سلب و در ارتباط با کرامت انسانی است. پس فلسفه حقوق بشر در داشتن کرامت انسانی محسوب می شود. انسان‌ها در کرامت و شان برابر هستند، هرچند این احتمال وجود دارد که در بسیاری از موارد با هم متفاوت باشند اما در بهره مندی از این حقوق تفاوتی میان آنها نیست و حتی حقوق بشر هیچ توجهی به درجات انسانی ندارد.

جوامع اسلامی در برخورد با حقوق بشر باید چه رویکردی را اتخاذ کنند؟ حقوق بشر اسلامی چه تفاوت‌ها و  نقاط اشتراکی  با حقوق بشر جهانی دارد؟

*** مهرجو: نباید به مسایل حقوق بشری از منظر غربی یا ضد دینی نگاه کرد زیرا برخی مسایل یک سیمای سیاسی الزام آور برای دولت ها است تا از این طریق، کرامت انسانی را حفظ کنند. امروزه اگر دولتی به صورت سازمان یافته این حقوق را نقض کند، به نقض حقوق بشر متهم می‌شود. دین اسلام هم در بحث حفظ کرامت انسانی، همه انسان‌ها را مخاطب قرار می‌دهد. حقوق بشر یک حقوق ذاتی و متعلق به همه انسان‌هاست اما گاهی ممکن است انسان‌ها چیزهایی را کسب کنند، اکتسابی باشد. حفظ حقوق بشر قابل سلب نیست، اگرچه ممکن است در مواردی دچار محدودیت‌هایی شود. در مواردی که حقوق بشر محدودیت پیدا می‌کند، همانجایی است که حقوق بشر با حقوق شهروندی حالت تساوی دارد و بسیاری از این موارد، حقوق شهروندی نام می‌گیرد یا امکان دارد، حالت تباین داشته باشد. در علم حقوق، از اصطلاح حقوق طبیعی و حقوق ذاتی و فطری استفاده می‌کنیم، زمانی که می‌گوییم انسان، منظور همان موجود با ویژگی‌های مشخص و مشترک است که در همه‌جا به عنوان انسان شناخته می‌شود.

حقوق بشر هویت انسان را مدنظر دارد و جهان‌شمول است. برپایه مفاد این اعلامیه حقوق بشر نمی توان این گستره را محدود کرد. از این رو وقتی فردی می گوید، حقوق بشر اسلامی در واقع این حقوق را برای افرادی که معتقد به دین اسلام هستند، تعیین شده است و دیگر وجه جهان‌شمولی و فراگیری ندارد.

چگونه می‌توان با تبیین اسناد حقوق بشر اسلامی، جایگاه آن در عرصه بین‌المللی را ارتقاء داد؟

*** مهرجو: بحث حقوق بشر اسلامی در مواجهه با اسناد بین‌المللی از موضوعات مهم است و می‌تواند همکاری کشورهای اسلامی در ۲ سطح ملی و بین‌الملی را در پی داشته باشد.  طراحی برنامه اقدام برای تحقق حقوق بشر در سطح ملی بسیار اهمیت دارد و باید در این ارتباط برنامه های اجرایی مشخص شود. به لحاظ بین المللی هم حمایت از حقوق انسان‌ها با استناد به حقوق بشر در دیگر جوامع بسیار مهم است و همچنین در مجامع بین‌المللی، کشورهای اسلامی می‌توانند با همکاری‌ها و جهت‌گیری‌های مشترک سیاسی، معرفتی و حقوقی نسبت به مقوله حقوق بشر، برنامه‌ها و اقدام هایی داشته باشند.


اگر خوشت اومد لایک کن
2
آخرین اخبار