گزارش مهر از جشن ۴۴ سالگی انقلاب؛

حضور متفاوت مازندرانی ها؛ از دهه نودی ها تا رژه تراکتورها

امروز همه مازندرانی ها به میدان آمدند، از کودکان دهه نودی تا کشاورزانی که با تراکتور و با حضور در خیابان ها و در جشن انقلاب رژه رفتند.

 به گزارش ذاکرنیوز، سهیلا محمدی: دهه فجر امسال با همه سال‌های متفاوت‌تر و پرشورتر شده و امروز در مازندران نیز همانند دیگر مناطق ایران اسلامی، برگ‌های ماندگاری از حماسه و حضور نقش بسته است.


از صبح و قبل از شروع رسمی راهپیمایی، خیابان‌ها و معابر مازندران مملو از حضور مردان و زنان، دختران و پسرانی بودند که یک هدف و یک مقصد داشتند، بعضی‌ها همانند دختران نونهال آمده بودند تا برای انقلاب و ایران نقاشی بکشند، دهه هشتادی و نودی هم مشت‌هایشان را گره کردند تا بر دهان یاوه گویان بکوبند.


کشاورزان مازندرانی نیز امسال متفاوت از دیگر سال‌ها به میدان آمدند، برخی از آنها از سر مزارع و باغ با ادوات کشاورزی و تراکتور به خیابان‌ها آمدند و این حضور برای خیلی‌ها معنا و پیام داشت.


امروز، روز میثاق و بیعت مجدد با نظام اسلامی است، باز هم همه آمدند از پیر و جوان، کودک و نوجوان، سربازان دهه نودی فرمانده هم آمدند، آمدند تا به فرمانده سلام بدهند و به او بگویند که هستند پای آرمانهای این نظام و رهبر و مقتدایشان.


حضور پرشکوه دهه نودی ها


جمعیت چشم نواز و چشم‌گیر است. از دانش آموز نوجوان تنکابنی پرسیدم چرا آمدی؟ می‌گوید با دلم آمده‌ام تا به هر آن کس که می‌گوید دهه هشتادی‌ها و دهه نودی ها این نظام را نمی‌خواهند، بگویم که ما هستیم پای هر آنچه که این نظام دارد و برایش زحمت کشیده است.


حضور متفاوت مازندرانی ها؛ از دهه نودی ها تا رژه تراکتورها


دوستش پرچم ایران به دست دارد، او هم فریاد می‌زند سلام فرمانده. اشتیاق و هیجانشان وجد آور است. آن‌طرف تر با وجود سرما و برودت هوا، مادری فرزندش را در آغوش گرفته و جمعیت را همراهی می‌کند از او پرسیدم سخت نیست با بچه‌ای در بغل آمدی؟ می‌گوید نه سخت نیست، آمدم تا حضور داشته باشم و فریاد بزنم من زنم و هستم اگرچه به گرانی و وضعیت اقتصادی اعتراض دارم اما این دلیل نمی‌شود که پای آرمان‌های نظام و رهبر و خون شهدا نایستم.


جمعیت رو به افزایش است، حضور بانوان، دانش آموزان و جوانان و نوجوانان چشمگیرتر. گویی غیرت و غرور ایرانی دوباره به جوش آمده، غروری که همواره افتخار آفرین بوده و هست، همان غرور ایرانی که در دهه پنجاه و شصت، بچه‌های مدرسه‌ای و جوانان را به جنگ با دشمن در صفوف مقدم جبهه آورد، همان غرور امروز در خون نوجوانان دهه هشتادی و نودی به جوش آمده و به صفوف راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن کشانده است.


از مرد مسنی دلیل حضورش را می پرسم، می‌گوید: خبرنگاری، گفتم بله، گفت: خوب عکس و فیلم بگیر و منتشر کن تا دیگر کسی نتواند بگوید که مردم نمی آیند، مردم همواره در تمامی صحنه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره کشور حضور دارند.


ما پشت انقلاب و رهبری ایستاده‌ایم


آنها وفاداریشان را اثبات کرده‌اند و اجازه نمی‌دهند هر بیگانه ای برایشان تصمیم بگیرد، بنویس که ما پشت رهبرمان را خالی نمی‌کنیم. از دختر جوانی هم دلیل حضورش را در این راهپیمایی جویا شدم، خیلی محکم پاسخ داد من دختر انقلابم، من دختر رهبرم، باید بیایم و باشم و ثابت کنم که برای نظام اسلامی احترام قائلم و پای همه آرمان‌های آن ایستاده‌ام و می‌ایستم.


با جمعیت همراه می‌شوم و به زمزمه‌هایشان گوش می‌دهم، همه ی زمزمه‌ها حکایت از غیرت و غرور ایرانی دارد، از لابه لایشان عبور می‌کنم و خودم را به یکی از مادران شهدا می‌رسانم، او را می‌شناسم، مرا که می بیند، لبخند میزند و تشکر می‌کند. با این مادر شهید بزرگوار همقدم می‌شوم، به من یاد آوری می‌کند که حرفه خطیری داشته و مسئولیت سنگینی در قبال جامعه دارم.


از او می پرسم، چرا با وجود کهولت سن آمدی مادرجان! پاسخش خیلی جالب بود، او گفت؛ امسال اگر نمی‌آمدم، آنهایی که از کوچک‌ترین خلائی، تبلیغات سیاسی می‌سازند، این را هم دستشان می‌گرفتند و ربطش می‌دادند به ناکجا آباد.


حضور متفاوت مازندرانی ها؛ از دهه نودی ها تا رژه تراکتورها


آمدم تا بهره برداران سیاسی کور و کر و لال شوند و و نتوانند هر طوری که دلشان می‌خواهد، حرف‌ها را بچرخانند و دروغ‌هایشان را به خورد ملت بدهند. از میانه جمعیت به سختی عبور می‌کنم و خودم را به سر صف می‌رسانم، آنهایی که من را می‌شناسند، یا تشکر می‌کنند و یا وظیفه‌ی سنگینم را یاد آوری می‌کنند.


کی خسته است؟ دشمن!


خودم را به یک پسر نوجوان می‌رسانم، با صدای بلند شعارها را تکرار می‌کند، پرسیدم، خسته نشدی، می‌گوید نه اصلاً، کی خسته ست، دشمن! و می‌دود و در لابلای جمعیت از نظرم پنهان می‌شود.


در تنکابن و مازندران هم چون جای جای دیگر کشور، حماسه عظیمی رقم خورده است. از مرد جوانی دلیل حضورش را می پرسم، او هم خیلی محکم و پرغرور پاسخ می‌دهد برای اینکه پشت رهبرش باشد آمده است.


بغضی شیرین از دیدن این حضور گلویم را می‌فشارد. دلم پر از غرور می‌شود و با جمعیت همراه و همقدم میشوم تا لحظات دیگری را در قاب دوربینم ثبت کنم. این حضور پرشور یک بار دیگر به دنیا می‌فهماند که ایران و ایرانی پای نظام اسلامی ایستاده و کوتاه نمی‌آید.


این حضور به معاندان داخلی و خارجی می‌فهماند که مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور درون خانوادگی بوده و خودمان حل و فصلش می‌کنیم و این مسئله به جز به خانواده جمهوری اسلامی ایران به هیچکس دیگری مربوط نمی‌شود.


به راستی امروز متفاوت‌ترین یوم الله ۲۲ بهمن ادوار جمهوری اسلامی ایران بوده و یک برگ پر افتخار برای دفتر این نظام اسلامی. مردم با حضور پرشور و گرمشان، روی سرمای زمستان را کم کردند و این بار نوبت مسئولان است که با سرو سامان دادن به امور کشور بویژه امور اقتصادی دستان این مردم باوفا و با غیرت را به گرمی بفشارند.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار