به گزارش ذاکرنیوز، اواخر سال ۱۳۸۹ بود که بسیاری از کشورهای عربی مانند عربستان، امارات، قطر، بحرین، مصر، اردن، تونس در کنار کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس، فرانسه و ترکیه، جنگی خانمانسوز را در سوریه کلید زدند؛ اما این تلاشها راه به جایی نبرد و آرام آرام برخی کشورهای عربی ناامید از براندازی نظام سوریه، به دنبال رفع مشکل با دمشق برآمدند.
واقعیت این است که دولت و ملت سوریه در جنگ ائتلاف بین المللی پیروز شدهاند. موفقیت های راهبردی در عرصه های میدانی و سیاسی و نظامی طی سالهای گذشته، هم باعث ارتقای جایگاه سیاسی سوریه در معادلات منطقه و میان کشورهای عربی شده است و هم سبب شده است که از مخرب ترین و خطرناکترین بحرانهای یک سده اخیر درنظام بین المللی سربلند بیرون آید.
به هر حال روی آوردن کشورهای عربی به سوی دمشق نشان از شکست پروژه های سرنگونی نظامی سیاسی مستقر در سوریه است. با وجود مقاومت سرسختانه برخی کشورهای عربی در برابر بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و برقراری روابط با دمشق، اما میتوان پیش بینی کرد که این روند تداومی نخواهد داشت و این کشورهای عربی راه دمشق را خواهند پیمود.
این روند درباره روابط ترکیه و سوریه هم صدق می کند به طوری که آنکارا که در ابتدای بحران سوریه دنبال براندازی نظام سوریه بود هنگامی که ترکیه به کمک متحدانش توانست که بر اوضاع مسلط شود و بخش اعظم این کشور را از لوث تروریستها پاکسازی کند، متوجه شد که باید مسیر دیگری را طی کند.
در همین راستا خبرنگار خبرگزاری مهر با «سماهر الخطیب» نویسنده، روزنامهنگار و پژوهشگر روابط بینالملل و امور دیپلماتیک گفتگوی مطبوعاتی انجام داد که متن آن به شرح زیر است:
*پس از یک سلسله دیدارها و نشستهای مقامات بلند پایه ترکیه و سوریه تحت نظارت روسیه، آیا مرحله جدیدی از روابط دو کشور اعلام خواهد شد و نشانههای این نزدیکی روابط چیست؟
نشست اخیر در سطح وزیران دفاع کشورهای سوریه و ترکیه در مسکو و ابراز رضایت طرفین از نتایج مثبت آن و همچنین آنچه که بعداً در مورد انجام هماهنگیها برای برگزاری نشست در سطح وزیران خارجه دو کشور اعلام شد، نتیجه تماسهایی است که در سطح امنیتی و اطلاعاتی بین دو کشور صورت گرفت. در اوایل سال گذشته جلسات بین مقامات دو طرف شدت گرفت و شروط سوریه از همان ابتدا مشخص و معین بود. دمشق خروج نیروهای ترکیه از مناطق اشغالی شمال سوریه، لغو حمایت ترکیه از گروههای مسلح و بازگشت به توافق «آدانا» را که در سال ۱۹۹۸ بین دو کشور امضا شد، به عنوان شروط به نتیجه رسیدن هر نوع مذاکره بین دمشق و آنکارا مطرح کرده است.
دمشق خروج نیروهای ترکیه از مناطق اشغالی شمال سوریه، لغو حمایت ترکیه از گروههای مسلح و بازگشت به توافق «آدانا» را که در سال ۱۹۹۸ بین دو کشور امضا شد، به عنوان شروط به نتیجه رسیدن هر نوع مذاکره بین دمشق و آنکارا مطرح کرده است.
بشار اسد رئیس جمهور سوریه تأکید کرد که عادی سازی روابط دمشق و آنکارا منوط به پایان دادن به اشغالگری ترکیه در اراضی سوریه است. علاوه بر این، بشار اسد پیشتر در یکی از مصاحبههای خود با تلویزیون سوریه در پاسخ به سؤالی درباره احیای روابط با ترکیه و دیدار با اردوغان تأکید کرده بود که از جانب خود آن را نمیپذیرد، اما احساسات شخصی چیزی است و منافع ملی سوریه چیز دیگر. بشار اسد افزود که اگر این نشست به نتایج مطلوب برای سوریه برسد، باید انجام شود و مأموریت دولت است که آن را به سرانجام برساند و محقق ساختن هر آنچه که به منافع سوریه را تأمین کند، به او سپرده شده است.
همچنین «فیصل المقداد» وزیر امور خارجه سوریه در دیدار با همتای ایرانی خود در دمشق بر امتناع کشورش از احیای روابط با همسایه شمالی خود بدون پایان دادن به حضور نظامی آن در سوریه تاکید کرد. از این رو، برگزاری هرگونه نشست سوری با طرف ترکیهای با اتخاذ مبانی احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه، پایان دادن به اشغالگری نظامی ترکیه در شمال سوریه و توقف حمایت آنکارا از تروریسم مرتبط است.
نتایج اجمالی این نشستها بر ضرورت واگذاری چاههای نفت به دولت سوریه و اقدام نظامی مشترک دمشق- آنکارا برای نابودی نیروهای دموکراتیک سوریه، داعش، النصره و هیئت تحریر الشام در صورتی که آنها تسلیحات و مواضع خود را در مدت سه ماهه اول سال ۲۰۲۳ به ارتش سوریه تحویل ندهند، تأکید دارد.
به نظر میرسد توافق بر سر این نکات قبلاً حاصل شده است و با برگزاری نشستی قریب الوقوع در سطح وزیران خارجه دو کشور تبلور خواهد یافت. به این معنی که نزدیکی روابط ترکیه و سوریه بر اساس تدابیر امنیتی - اطلاعاتی و نظامی-دفاعی و سیاسی- دیپلماتیک پیش خواهد رفت تا در نهایت در صورت حصول منافع سوریه، نشستی در سطح اجلاس رؤسای جمهور دو کشور برگزار شود.
از این رو، پیامدها و نشانههای این همگرایی با بازگشت اردوغان به روند احیای منافع مشترک با سوریه و بازگشت او به عمق عربی از دروازه سوریه، روشن به نظر میرسد. من از اصطلاح بازگشت سوریه به احیای روابط استفاده نکردم، چرا که رئیس جمهور ترکیه یکی از نخستین کسانی بود که از تروریسم در سوریه حمایت کرد و ترکیه یکی از نخستین کشورهایی بود که روابط خود را با سوریه قطع کرد.
اردوغان وقتی متوجه شد که تروریسم مورد حمایتش علیه او به حرکت درآمده است و توطئههای آمریکا که خودش در تنظیم و اجرای آن مشارکت داشت، بر امنیت ملی ترکیه تأثیر منفی گذاشته است، به روند احیای منافع با سوریه بازگشت، چرا که میدانست دستیابی به امنیت ملی ترکیه تنها از طریق ارتباط با دولت سوریه آن هم مشروط به حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت دمشق بر تمام اراضی سوریه، محقق میشود.
* آیا اردوغان از تلاش نزدیکی روابط با سوریه برای افزایش شانس خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده سو استفاده خواهد کرد؟ آیا این نزدیکی منجر به توقف عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه خواهد شد؟
لازم به ذکر است که انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، اردوغان را به چند دلیل در رقابت برای دستیابی به آشتی با دولت سوریه قرار میدهد:
نخست: خلاص شدن از پرونده پناهجویان سوری که اردوغان را تحت فشار قرار داده است و همچنین ایمن کردن مرزهای ترکیه با سوریه از آنچه حضور کُردها می نامد و آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند.
دوم: برداشتن یک گام پیشدستانه برای آنچه مخالفان تحت حمایت ترکیه میخواهند برای احیای روابط با سوریه انجام دهند.
سوم: باز شدن مسیر برای نفوذ به عمق کشورهای عربی از دروازه سوریه.
چهارم: ایجاد رونق در اقتصاد ترکیه از طریق تبدیل این کشور به رابط شرق و غرب و استفاده از بحران اوکراین برای تأمین گاز روسیه به اروپا از طریق خریدار ترک و فروشنده ترک.
پنجم: پایبندی به پرونده غلات از طریق فعال سازی بیشتر توافقنامه غلات با روسیه و نزدیک شدن به سوریه با پشتیبانی نزدیک شدن به روسیه. البته مهمترین دستاورد، یافتن راه حلی برای مشکل کُردها به ویژه قسد است که اردوغان آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند و راه حل آن در دست دولت سوریه است و بنابراین برای هماهنگی با دولت سوریه در این خصوص تلاش میکند.
اگرچه عملیات نظامی اخیراً اعلام شده توسط اردوغان اولین عملیات در شمال سوریه نبود که منجر به اشغال بیشتر اراضی سوریه توسط ترکیه شد، با این حال به نظرم این عملیات انجام نخواهد شد، اگرچه رئیس جمهور ترکیه مورد اعتماد نیست و در طول بیش از یک دهه گذشته برای جنگ تروریستی علیه سوریه همواره بین آمریکاییها و روسها در جنگ تروریستی علیه سوریه در حال فریبکاری بوده است.
نشستی که اردوغان از رئیس جمهور روسیه برای برگزاری دیدار میان او و اسد درخواست داده است، بستگی به برآورده شدن مطالبات سوریه دارد و این دمشق است که تصمیم میگیرد افتخار دیدار با بشار اسد را به اردوغان قبل یا بعد از انتخابات بدهد یا از آن امتناع کند.
دولت سوریه و همچنین روسیه به عنوان متحدش به خوبی از این موضوع آگاه هستند، بنابراین دولت سوریه بر تضمینهایی که اظهارات ترکیه و تمایل آن را برای احیای روابط خود با سوریه تأیید کند، اصرار می ورزد. به نظر میرسد عرصه کنونی تحولات بین سوریه و ترکیه، حاکی از چرخش ترکیه و تسلیم شدن آن در برابر شرایط سوریه و نشان دهنده پایان عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه در صورت دستیابی به توافق فوق است و میتواند آغازگر روند توافق سوریه، ترکیه و روسیه برای عملیات مشترک علیه تمامی گروههای تروریستی مسلح در شمال سوریه باشد.
نشست سران که اردوغان از رئیس جمهور روسیه برای برگزاری دیدار میان او و اسد خواسته بود، بستگی به برآورده شدن خواستههای سوریه دارد و این دمشق است که تصمیم میگیرد افتخار دیدار با بشار اسد را به اردوغان قبل یا بعد از انتخابات بدهد یا ندهد.
* آیا روسیه از طریق نزدیک شدن ترکیه و سوریه به جلوگیری از هرگونه عملیات نظامی آنکارا در شمال سوریه کمک خواهد کرد؟
روسیه از سال ۲۰۱۵ با مدیریت دیپلماتیک بحران سوریه و فعال کردن مسیر آستانه و سوچی برای حل سیاسی بحران سوریه، به موازات مسیر ژنو، به دنبال حل این پرونده بوده است. از ابتدای این بحران، روسیه از لزوم جستجوی راههایی برای حل و فصل مناقشه به صورت دیپلماتیک بر اساس قوانین بینالمللی و زیر چتر سازمان ملل سخن گفته است و اینکه بیشترین نقش برای حل این بحران باید متعلق به کشورهای منطقه و نه تنها بازیگران اصلی جهانی باشد.
روسیه از ابتدای بحران سوریه تا کنون از چارچوب قانونی عدول نکرده است و با استفاده از اصول و ابزارهای مدیریت بحران و تعیین اهداف راهبردی خود بر اساس قاعده «گره - گره» شروع به مدیریت بحران نمود و روند باز کردن این گرهها را آغاز و برای نزدیک کردن دیدگاه طرفهای مختلف تلاش کرد.
بر این اساس بود که هر پیروزی ارتش سوریه در میدان نبرد با یک پیروزی در عرصه سیاسی همراه شد که در کنفرانسهای ژنو، سوچی و آستانه بین طرفهای سوری تبلور یافت و نشستهای سران بین پوتین و بشار اسد علاوه بر دیدارهای رئیس جمهور روسیه با همتایان ترک، آمریکایی، ایرانی و غیره منجر به پیشرفتهای چشمگیری در خاک سوریه شد که با آزادسازی خاک سوریه از لوث تروریسم آغاز و با انتخابات ریاست جمهوری سوریه که ضربه مهلکی به پروژه تجزیه سوریه بود، ادامه یافت. اگرچه آنکارا شریک آسانی برای مسکو نیست، اما همکاری دوجانبه بین آنها ادامه دارد و در صورت دستیابی به توافقاتی با مسکو، اجرای آن قطعی است.
دلیل چرخش اردوغان به سمت مسکو، رفتار جو بایدن رئیس جمهور آمریکا است که عملاً رئیس جمهور ترکیه را نادیده میگیرد
در حالی که انتقادات از اردوغان در داخل ترکیه به دلیل شکنندگی سیستم مالی این کشور رو به افزایش است، بسیاری مقامات این کشور او را به دخالت همزمان ترکیه در چهار جنگ سوریه، لیبی، عراق و جنگ داخلی در سرزمینهای جنوب شرقی ترکیه متهم میکنند. بنابراین اردوغان در سیاست خارجی به اظهار موفقیت نیاز دارد.
رئیس جمهور ترکیه صرفاً نیاز داشت که مسکو در کنار او بایستد و دلیل چرخش اردوغان به سمت مسکو، رفتار جو بایدن ارباب کاخ سفید است که عملاً رئیس جمهور ترکیه را نادیده میگیرد. ناگفته نماند که روسیه با امضای توافق نامه واردات غلات و اعطای نقش دیپلماتیک به ترکیه در بحران اوکراین، نقش آفرینی آنکارا را احیا کرده است. از همه مهمتر، روسیه ترجیح نمیدهد درگیری جدیدی را در اوج عملیات ویژه نظامی در اوکراین شعله ور سازد.
از این رو، تحرک دیپلماتیک روسیه برای پایان دادن به جنگ سوریه شتاب گرفته است؛ به علاوه جامعه جهانی تصمیم خود را برای پایان دادن به جنگ سوریه و بازسازی این کشور و سرمایه گذاری در آن و مهار لجام گسیخته تورم اقتصادی که تمام اقتصادهای جهانی را تحت تأثیر قرار داده است، اتخاذ کرده و قصد دارد این روند را از سوریه آغاز کند.