به گزارش سایت خبری تحلیلی ذاکرنیوز به نقل از خبرگزاری مهر، نشست علمی با موضوع معیار تبویب فقه فرهنگ، هنر و رسانه با ارائهی حجت الاسلام سید حمید میرخندان و نقد حجت الاسلام بستان برگزار شد.
در این نشست علمی که در سالن جلسات مرکز مطالعات فقه معاصر برگزار شد، حجت الاسلام مهدی داوود آبادی دبیر پژوهشکده فقه اجتماع، فرهنگ و سلامت پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر ضمن خوش آمدگویی به تبیین موضوع نشست علمی پرداخت.
در ادامه حجت الاسلام سیدحمید میرخندان عضو شورای علمی گروه فقه فرهنگ، هنر و رسانه مرکز مطالعات فقه معاصر با اشاره به اینکه برای تبویب فقه فرهنگ، هنر و رسانه باید معیاری در دست باشد که بتوان این امر را تحقق بخشید گفت: در فقه، شناخت موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است و موضوعاتی که در این بحث مطرح هستند هرکدام باید در حوزه مخصوص خود بررسی شوند. مثلاً فقه رسانه در عرصه علم ارتباطات و رسانه مطرح است و قاعدتاً موضوعات مطروحه، در این حوزههای دانشی باید مورد مداقه و بررسی قرار بگیرند و تنها در این حالت است که فقه خواهد توانست مسائل و مشکلات موجود در این عرصهها را حل و فصل کند.
وی با اشاره به اینکه در موضوع فرهنگ دارای دو اصطلاح با دو حوزهی دانشی و مطالعاتی جامعه شناسی و تمدن هستیم افزود: در موضوع جامعه شناسی ما چهار نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را داریم که به نظام پارسونزی معروف است. در این تقسیم بندی فرهنگ یکی از چهار نظامی است که در جامعه کارکرد دارد. به تعبیر پارسونز فرهنگ به معنای حفظ و بازتولید ارزشها و هنجارهاست.
حجت الاسلام میرخندان با تاکید بر اینکه برای فرهنگ نظام و خرده نظامهای دیگری نیز مطرح است گفت: امور مربوط به نظام فرهنگی توسط خرده نظامهایی چون مدارس و دانشگاهها رقم میخورد.
این عضو شورای علمی گروه فقه فرهنگ، هنر و رسانه مرکز مطالعات فقه معاصر با اشاره به اینکه اصطلاح دومی که در موضوع فرهنگ مطرح شده تمدن است افزود: خرده فرهنگها که در میان فرهنگهای بزرگتر ساری و جاری هستند عبارتند از فرهنگی که در میان گروه خاصی از یک تمدن جریان دارد و این خرده فرهنگها در ارتباطات میان فرهنگی که حاصل ارتباط یک فرهنگ با فرهنگی دیگر است شکل گرفته اند.
در بخش دیگری از بحث حجتالاسلام سید حمید میرخندان با اشاره به اینکه ما ذیل بحث فقه فرهنگ، ابزارها و دست ساختهایی داریم که از آنها به صنایع فرهنگی تعبیر میشود گفت: رسانه و هنر صنایع فرهنگی هستند که ذیل مفهوم فقه فرهنگ قرار میگیرند و قابلیت بررسی دارند. رسانه ابزار انتقال پیام است و آنچه ر رسانه از اهمیت بالایی برخوردار است همین پیام است.
وی در ادامه افزود هنر مصنوع انسان است و از عنصر زیبایی برخوردار است. گاهاً پیام و زیبایی باهم ترکیب میشوند مثل سینما و در مقابل جنبههایی از رسانه را دارا هستیم که جنبه هنری ندارند مانند کتاب یا روزنامه. در این میان آنچه که میتواند ذیل بررسی فقهی قرار بگیرد تولیدکنندگان متن، خود متن و مخاطبان خواهند بود.
حجت الاسلام بستان که به عنوان ناقد در این نشست علمی حضور داشت نکاتی را بیان داشتند: نسبت بین فرهنگ و تمدن که پذیرفتید فرهنگ ذیل تمدن قرار میگیرد؛ لازمهی این امر آن است که رابطهی عموم خصوص مطلق بین تمدن و فرهنگ برقرار باشد و حال آنکه به نظر میرسد رابطهی موجود عموم خصوص من وجه است و هرکدام با دیگری نقاط افتراقی دارا هستند. مثلاً باورهای مردمی که برای سالیان دراز در میان مردم یک منطقه وجود داشته اند تحت عنوان تمدن قرار نمیگیرند اما از آنها میشود به فرهنگ تعبیر کرد.
وی افزود: نکته دوم اینکه فرمودید هنر، مصنوع انسان همراه با زیبایی است نیز کلیت ندارد. مواردی وجود دارد که مثلاً فیلمی ساخته شده است و پیامی را منتقل میکند اما این پیام نه تنها دارای زیبایی نیست بلکه حاوی مطالب مشمئز کننده است.
حجت الاسلام بستان گفت: نکته سوم اینکه فرمودید کتابها فقط رسانه هستند و هنر نیستند نیز کلیت ندارد. مثلاً کتاب شاهنامه که در بعضی نسخ همراه با تصاویری برگرفته از مضمون کتاب است به زیبایی تمام کار شده است.
وی در پایان بیان کرد: موضوع بعدی که میتوان بدان اشاره کرد این است که ما بیاییم و موضوعات فرهنگی، رسانهی و هنری را دستهبندی کنیم و احکام هرکدام را در فقه بررسی کنیم اما در جلسه حاضر بیشتر به تعاریف و حدود هریک از موضوعات مطروحه پرداخته شد.
در پایان نیز حجت الاسلام سید حمید میرخندان ضمن ارائه پارهای از توضیحات به نقدهای وارده پاسخ داد.