به گزارش ذاکرنیوز، نمایش رادیویی در ایران توانسته طی دهههای اخیر جایگاه قابل توجهی را در بین مخاطبان و علاقهمندان به هنر تئاتر و همچنین رسانه رادیو به خود اختصاص دهد. بدون اغراق نمایش رادیویی در ایران طرفداران بسیاری دارد و یکی از دلمشغولیهای شنوندگان رادیو است.
طی دهههای اخیر آثار درخشان و با کیفیتی نیز در حوزه نمایشهای رادیویی تولید و پخش شدهاند و بسیاری از چهرههای با سابقه و شناخته شده عرصه تئاتر و رادیو در این آثار به نقشآفرینی رادیویی پرداختهاند.
گروه هنر خبرگزاری مهر بر آن شد تا با پخش نمایشهایی رادیویی تولید و پخش شده، بستری برای مرور و شنیدن مجدد این آثار برای مخاطبان و علاقهمندان به فرهنگ و هنر فراهم کند.
این طرح با انتشار مجموعه نمایش رادیویی «آیینه اقوام» به کارگردانی زندهیاد مهرداد عشقیان در ۳۰ قسمت و در ایام ماه مبارک رمضان در سال جاری، کلید خورد. انتشار این مجموعه نمایش رادیویی به کوشش و همراهی ایوب آقاخانی نویسنده، بازیگر و کارگردان شناخته شده تئاتر و از هنرمندان فعال و با سابقه عرصه رادیو و نمایشهایی میسر شد.
آقاخانی از معدود هنرمندانی است که فعالیت در عرصه تئاتر را در مقام، نویسنده، بازیگر، مدرس و کارگردان و همچنین فعالیت در عرصه رادیو نمایشهای رادیویی را در مقام بازیگر و نویسنده، کارشناس و کارگردان بدون وقفه و به صورت همزمان انجام و تا کنون انجام داده است. از این رو در ادامه اجرای طرح پخش نمایشهای رادیویی در خبرگزاری مهر که از این پس با عنوان «نمایشهای شنیدنی با مهر» منتشر میشود همکاری و همراهی قابل توجهی را با گروه هنر خبرگزاری داشته و دارد و قرار است طی این طرح چندین نمایش رادیویی موفق تولید و پخش شده که توسط ایوب آقاخانی و با حضور هنرمندان مطرح بازیگری و عرصه رادیو و نمایشهای رادیویی برای مخاطبان و علاقهمندان به فرهنگ و هنر منتشر شود.
طبق برنامهریزی انجام شده قرار است قسمتهای مختلف «نمایشهای شنیدنی با مهر» در روزهای یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه هر هفته که شامل نمایشهای مختلف رادیویی کارگردانی شده توسط آقاخانی است، بهصورت سریالی در سرویس هنر مهر منتشر شود.
به طور حتم در ادامه این طرح نمایشهای رادیویی کارگردانی و تولید شده توسط دیگر هنرمندان و چهرههای شناخته شده در این عرصه نیز منتشر میشود.
در پیششماره «نمایشهای شنیدنی با مهر» علاوه بر توضیحات ارائه شده، یادداشتی از ایوب آقاخانی نیز برای شروع منتشر میشود که متن این یادداشت در ذیل آمده است:
رادیو و سومین سیگار پدر...
سالهایی را به یاد میآورم...
اول _ سالهای دانشآموزی و جنگ … رفتن برق و تاریکی و چراغ الکلی و گازسوز و پدر و سومین سیگار روزانهی گوشه لبش و چهار باطری بزرگ و رادیوی باطری خورِ نقرهای رنگِ سونیِ قدیمیمان که جلوهای بسیار جذاب و صمیمی، در عینِ شرایط دشوارِ غیرعادی و جنگی، به شبهای خانواده میبخشید و من کنار علاقمندیهای پر جلوهی پدر به داستان و سینما و تئاتر، از جای دیگری آرام آرام در حال مبتلا شدن به نمایش بودم: «رادیو».
بله قصههای شب رادیو و تک قسمتیهای آدینه رسماً آغاز آغشتگی من به جنون نمایشگری بود در نه و ده سالگی. به مدد و لطف رادیو در آن سن با «دورنمات»، «اشتاین بک»، «هوگو»، «روبلس» و بزرگان ادبیات جهان آشنا شدم. رادیو همینقدر پیشرو و شریف بود … و هست به گمانم.
دوم _ اوایل دهه هفتاد؛ چهار سالی بود نیمه حرفهای مشغول تئاتر بودم که وقتش رسید و متوسطه را تمام کردم و وارد دانشگاه شدم در رشتهی «تئاتر». به خودم قول داده بودم روی پای خودم بایستم. هر دری زدم نشد. تئاتر پول نداشت یا کافی نبود. پراکنده نویسی در مطبوعات فاجعه بود و کارهایی به نام دیگران کردن مثل بازنویسی فیلمنامه و چه و چه هم اما و اگر و نشد زیاد داشت. نمیچرخید. نمیشد. ناگهان فکری در سرم چرخید. «رادیو».
هنوز هم بر این باورم که در کنار رشد دیگر مدیومهای درامپرداز، رادیو ویژگیهایی دارد که هرگز به گِل نمینشیند و مخاطبان خود را تحت هر شرایطی خواهد یافت رفتم سراغش. سردبیری در آن دوران کارهای تک قسمتی برای جمعهها تدارک میدید. به او گفتم «دانشجوی تئاترم و چهار جایزهی نویسندگی و دو جایزهی بازیگری دارم.» گفت «کار رادیویی نوشتهای؟» گفتم «نه ولی رادیو خیلی شنیدهام. بسیار بیش از همتایانم.» دلیلش را به او نگفتم. «جلاد» ویکتور هوگو را به من داد و گفت «فعلا محض امتحان این را برای من تنظیم کن!» به سرعت و بیدرنگی گفتم «حتما!» دو روز بعد نمایشنامه را با اقتباس و تنظیم رادیویی تحویلش دادم. و نویسندگی من برای رادیو موازی کارهای تئاترم به عنوان یک ممر و درآمد کم اما جدی آغاز شد. پاییز ۱۳۷۴.
هرچه جلوتر رفتیم دیدم کارم در فضای رادیو میتواند تئاترم را بیمه کند. گروه تئاتر «پوشه» را یک سال قبلش رسماً در دانشگاه راه انداخته بودم و مدام با گروه جوانم سر به درهای بسته میکوفتیم. جشنوارهها؛ اجراها؛ رویدادهای فرهنگی دانشگاه؛ همه چیز عالی بود جز درآمد. من آرام و زیرپوستی و بی وقفه برای رادیو مینوشتم تا کمتر از شرایط مالی کار تئاتر بترسم.
اینها را نوشتم که بدانید چرا به عنوان یک تئاتری به «نمایش رادیویی» و رادیو تعصب دارم. بله آن را «مُنجی» خودم میدانم.
سالها گذشت و من بعد از نویسندگی، به ترتیب در رادیو «بازیگر»، «کارگردان»، «پژوهشگر»، «سردبیر» و «تهیهکننده» هم شدم.
امروز که این سطور را مینویسم، من «ایوب آقاخانی» یک تئاتریام با سی و پنج سال سابقه فعالیت تئاتر با یک گروه تئاتر بیست و هشت ساله و با بیست و هفت سال سابقه کار در حوزه نمایش رادیویی که سه کتاب هم در این زمینه تالیف کردهام.
از پایان مقطع لیسانس دانشگاه وارد تلویزیون هم شدم که تا امروز ادامه دارد ولی حکایت رادیو و دلایل آغشتگیام حکایتی علیحده داشت که نوشتم.
خبرگزاری محترم مهر پیشنهاد داد که پراکنده و بیمهار از نظر ژانر و تاریخ و نویسنده بخشی از تجربیاتم را برای انتشار در اختیار ایشان قرار دهم تا برای کاربران و علاقمندان منتشر شود؛ این پیشنهاد پیشرو و مترقی به نظرم جذاب آمد. پس از این به بعد با افتخار بخشی از تجربیاتم که از نظر شماره از دو هزار عبور کرده در این سه دهه پیشکش به ایشان و شما. باشد که در نظرتان مقبول افتد.
هنوز هم بر این باورم که در کنار رشد دیگر مدیومهای درام پرداز، رادیو ویژگیهایی دارد که هرگز به گِل نمینشیند و مخاطبان خود را تحت هر شرایطی خواهد یافت.
بیایید با هم چشمهای گوشمان را بشوییم و به چشم گوش ببینیم.»
از روز پنجشنبه ۱۸ خرداد، نمایش رادیویی «پرونده پلیکان» را در «نمایشهای شنیدنی با مهر» بشنوید.