از انرژی تا امنیت؛ ترکیه در قفقاز جنوبی به دنبال چیست؟

ترکیه با افزایش همکاری‌های نظامی با آذربایجان و گرجستان، به دنبال ایفای نقش پررنگ‌تری در امنیت منطقه قفقاز جنوبی است. با این حال، عدم توازن در روابط ترکیه با این دو کشور و محدودیت‌های اقتصادی ترکیه، مانع از رهبری ترکیه در این منطقه می‌شوند.
- اخبار بین الملل -

به گزارش سایت خبری تحلیلی ذاکرنیوز به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، در نتیجه رویدادهای جنگ دوم قره‌باغ، وضعیت موجود در منطقه قفقاز جنوبی که از دهه 1990 میلادی برقرار شده بود، برهم خورد و این امر منجر به تغییر در پیکربندی کنشگری بازیگران خارجی در این منطقه شد.

در همین راستا، توجه به سیاست ترکیه در قبال کشورهای قفقاز جنوبی و همچنین مثلث ترکیه-آذربایجان-گرجستان، به عنوان عنصر مهمی از سیاست ترکیه در منطقه، به طور چشمگیری افزایش یافته است.

الگوی سه‌جانبه همکاری، پدیده‌ای نوظهور در روابط ترکیه و آذربایجان نیست، بلکه این الگو در مناطق همجوار، به عنوان مثال در آسیای مرکزی، در قالب‌های ترکیه-آذربایجان-ازبکستان، ترکیه-آذربایجان-قزاقستان و ترکیه-آذربایجان-ترکمنستان نیز فعالانه دنبال می‌شود.

با این حال، همکاری در چارچوب ترکیه-آذربایجان-گرجستان، در مقایسه با موارد فوق‌الذکر، از سطح نمایندگی بالاتر و همچنین تنوع بیشتر حوزه‌های همکاری برخوردار است.

شالوده همکاری‌های سه‌جانبه در دهه 1990 میلادی ریخته شد، که گواه آن، آغاز گفتگوها پیرامون پروژه خط آهن باکو-تفلیس-قارص در سال 1993، امضای بیانیه احداث خط لوله اصلی صادراتی باکو-تفلیس-جیحان و توافقنامه بین‌دولتی انتقال نفت خام از طریق این خط لوله میان روسای جمهور آذربایجان، گرجستان و ترکیه در سال 1999 است.

با این وجود، توسعه کیفی این الگو به دهه 2000 میلادی بازمی‌گردد. در ابتدا، همکاری میان کشورها بر مبنای تمایل به استفاده از ظرفیت‌های همکاری در اجرای پروژه‌های انرژی، حمل و نقل و لجستیک استوار بود که نویدبخش منافع اقتصادی قابل توجهی بود. در مرحله کنونی، این حوزه‌ها با تعامل گسترده‌تر در حوزه امنیت تکمیل می‌شوند، که پویایی کلی همکاری‌ها را تقویت می‌کند.

با توجه به ویژگی‌های حضور ترکیه در قفقاز جنوبی، اهمیت مثلث ترکیه-آذربایجان-گرجستان در سیاست خارجی این کشور، ناشی از چند عامل است.

انرژی، بخش حمل و نقل و لجستیک؛ اهرم‌های ترکیه برای تبدیل شدن به هاب منطقه‌ای

نخست، ترکیه همکاری با کشورهای قفقاز جنوبی را فرصتی برای تثبیت جایگاه خود به عنوان یک هاب انرژی، حمل و نقل و لجستیک بین‌منطقه‌ای می‌داند. در این راستا، باکو و تفلیس شرکای اصلی آنکارا در منطقه هستند که با آنها شماری از پروژه‌های بزرگ، از جمله احداث خطوط لوله نفت و گاز و همچنین کریدورهای حمل و نقل، در حال اجرا است.

از جمله این پروژه‌ها می‌توان به خط آهن باکو-تفلیس-قارص، خط لوله نفت باکو-تفلیس-جیحان و کریدور جنوبی گاز اشاره کرد که شامل خطوط لوله باکو-تفلیس-ارزروم (با ظرفیت 16 میلیارد متر مکعب در سال)، خط لوله گاز ترانس آناتولی (با ظرفیت 16 میلیارد متر مکعب در سال) و خط لوله گاز ترانس آدریاتیک (با ظرفیت 10 میلیارد متر مکعب در سال) می‌شود.

آذربایجان، با برخورداری از ذخایر غنی نفت و گاز، از منظر تنوع‌بخشی به منابع تامین هیدروکربن برای گرجستان و ترکیه حائز اهمیت است. تفلیس نیز از نظر صادرات محصولات نفت و گاز به بازارهای خارجی و متنوع‌سازی مسیرهای صادراتی موجود، برای باکو و آنکارا اهمیت ویژه‌ای دارد.

به طور کلی، گرجستان را می‌توان عنصر کلیدی در پیوند حمل و نقل و لجستیکی، هم میان آذربایجان و ترکیه و هم میان ترکیه و کشورهای آسیای میانه دانست.

در چارچوب منافع روسیه، پروژه‌های انرژی که در حال حاضر توسط ترکیه اجرا می‌شوند، تأثیر جدی بر فرآیند و حجم عرضه گاز روسیه ندارند. منابع انرژی انتقال‌یافته از آذربایجان در کوتاه‌مدت به دلیل ظرفیت محدود خطوط لوله و حجم کمتر، رقابت جدی‌ای با روسیه ایجاد نمی‌کنند.

به عنوان مثال، حجم عرضه گاز روسیه به ترکیه در سال 2024، 21.347 میلیارد متر مکعب و گاز آذربایجان 11.478 میلیارد متر مکعب بوده است. حجم عرضه گاز روسیه به اروپا در سال 2024، 32.1 میلیارد متر مکعب و گاز آذربایجان 12.9 میلیارد متر مکعب بوده است.

با این حال، هر یک از خطوط لوله کریدور جنوبی گاز توانایی افزایش ظرفیت خود را دارند. به طور بالقوه، ظرفیت خط لوله قفقاز جنوبی 31 میلیارد متر مکعب، خط لوله ترانس آناتولی 30.7 میلیارد متر مکعب و خط لوله ترانس آدریاتیک 20 میلیارد متر مکعب در سال است.

بنابراین، در بلندمدت، افزایش ظرفیت این خطوط لوله همراه با امکان اتصال تعدادی از کشورهای دیگر، از جمله قزاقستان و ترکمنستان، چالش‌هایی را برای روسیه ایجاد می‌کند که با ایجاد جایگزینی برای عرضه گاز روسیه به ترکیه و کشورهای اروپایی و کاهش وابستگی کشورهای اروپایی به منابع انرژی روسیه مرتبط است.

پس از وقایع قره‌باغ در سال 2020 و همچنین در شرایط فشار تحریم‌ها، موضوع مسیرهای حمل و نقل جایگزین اهمیت ویژه‌ای یافت و ترکیه فعالانه پروژه‌هایی مانند کریدور زنگه زور و مسیر حمل و نقل بین‌المللی ترانس خزر (کریدور میانی) را ترویج کرد.

این ابتکارات با هدف تنوع‌بخشی به واسطه‌ها در انتقال محموله‌ها از کشورهای آسیای میانه و قفقاز جنوبی به بازارهای جهانی، یعنی کاهش وابستگی به روسیه و چین به نفع کشورهایی مانند آذربایجان و ترکیه، صورت می‌گیرد. از این رو، کشورهای مذکور به ذی‌نفعان اصلی اجرای این مسیرها تبدیل می‌شوند و روابط ترکیه و آذربایجان بیش از پیش به یکدیگر وابسته می‌شود.

هر دو پروژه به تقویت قابل توجه جایگاه ترکیه نه تنها در قفقاز جنوبی، بلکه در آسیای میانه و منطقه خزر از طریق تسهیل پیوند حمل و نقل-لجستیکی و بهینه‌سازی عملکرد ترکیه به عنوان یک هاب انرژی منجر می‌شوند.

امنیت: افزایش نقش‌آفرینی نظامی-سیاسی ترکیه در قفقاز جنوبی

دوم، فعالیت نظامی-سیاسی ترکیه در قفقاز جنوبی در حال افزایش است. آنکارا می‌کوشد تا نقش یکی از تضمین‌کنندگان/تامین‌کنندگان جایگزین امنیت منطقه‌ای در قفقاز جنوبی را ایفا کند و آمادگی خود را برای مشارکت در حل و فصل مناقشات منطقه‌ای نشان می‌دهد.

در ابتدا، همکاری‌های سه‌جانبه ترکیه-آذربایجان-گرجستان در حوزه نظامی، ماهیت اولویت‌داری نداشت و عمدتاً بر تضمین امنیت پروژه‌های انرژی و حمل و نقل متمرکز بود. از اواسط دهه 2000 میلادی، الگوهای سنتی همکاری‌های نظامی-فنی ترکیه با کشورهای منطقه، که شامل آموزش پرسنل و عرضه تسلیحات می‌شود، با تقویت هماهنگی‌های بین‌سازمانی و برگزاری رزمایش‌های نظامی مشترک تکمیل می‌شود، که نشان‌دهنده آمادگی ترکیه برای تبدیل شدن به بخشی از ساختار امنیتی منطقه است.

با وجود اینکه سازوکار سه‌جانبه عمدتاً در سطح وزرای امور خارجه دنبال می‌شود، از سال 2014 میلادی، نشست‌های وزرای دفاع سه کشور نیز به امری مرسوم تبدیل شده است.

رزمایش‌های سه‌جانبه، به نوبه خود، عمدتاً ماهیتی تخصصی دارند، اما رزمایش‌های عمومی نظامی نیز برگزار می‌شوند که آخرین مورد آن، «جاودانگی-2024» (Eternity-2024)، در سال 2024 در گرجستان برگزار شد.

این الگو را می‌توان شالوده همکاری‌های ترکیه و گرجستان در حوزه امنیت دانست، در حالی که با آذربایجان، روابط عمیق‌تری در چارچوب دوجانبه دنبال می‌شود. با این حال، علی‌رغم ارزش همکاری گرجستان با ترکیه در حوزه امنیت از منظر همگرایی با ساختارهای یورو-آتلانتیک، روابط اقتصادی همچنان در اولویت قرار دارد. تا سال 2024، ترکیه جایگاه شریک تجاری اصلی گرجستان را به خود اختصاص داده است.

با وجود اینکه ترکیه صادرات سلاح و تجهیزات نظامی خود به منطقه را افزایش می‌دهد، حجم این صادرات در مقایسه با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا همچنان نسبتاً اندک است.

بر اساس داده‌های موسسه بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم (SIPRI)، تا سال 2022، تقریباً نیمی از صادرات تسلیحات و تجهیزات نظامی ترکیه به کشورهای خاورمیانه اختصاص داشت و قطر، امارات متحده عربی و عمان به واردکنندگان اصلی محصولات نظامی ترکیه تبدیل شدند، در حالی که سهم تمامی کشورهای پساشوروی کمتر از 10 درصد از صادرات نظامی ترکیه بود.

اگرچه ترکیه در زمره تامین‌کنندگان اصلی تسلیحات آذربایجان قرار دارد، اما سهم آن به طور قابل توجهی کمتر از روسیه است. به عنوان مثال، در دوره 2015-2019، سهم روسیه 31 درصد از واردات تسلیحات آذربایجان بود، در حالی که سهم ترکیه تنها 3.2 درصد بود. این امر نشان می‌دهد که همکاری‌های نظامی-فنی میان روسیه و آذربایجان، علی‌رغم تلاش‌های ترکیه، همچنان فعال‌تر است.

در مورد گرجستان، ترکیه هرگز جایگاه صادرکننده مهم تسلیحات برای این کشور را نداشته و در سال‌های اخیر، تنها موارد پراکنده‌ای از اهدای مقادیر اندکی تجهیزات و فناوری، به عنوان مثال در سال 2022 در چارچوب توافقنامه‌های همکاری نظامی-مالی، وجود داشته است.

نتایج جنگ دوم قره‌باغ به تثبیت جایگاه جدید و بالاتری برای روابط ترکیه و آذربایجان و مشارکت غیرمستقیم آنکارا در روند حل و فصل مناقشه قره‌باغ کمک کرد؛ امری که پیش‌تر با توجه به نقش محوری میانجی‌گری روسیه در رفع مناقشه، بعید به نظر می‌رسید.

همچنین نکته مهم این است که پس از انعقاد اعلامیه شوشا در مورد همکاری‌های متحدانه میان آذربایجان و ترکیه که در سال 2021 به امضا رسید، فرصتی برای گسترش نفوذ نظامی-سیاسی نهادینه‌شده‌تر ترکیه در منطقه فراهم شد. ترکیه می‌کوشد تا وجهه یک شریک قابل اعتماد و مهم‌تر از آن، کارآمد را در منطقه تثبیت کند.

حمایت مستمر ترکیه از آذربایجان، تقویت همکاری‌های نظامی ترکیه و آذربایجان و تغییر ساختار سازمانی-ستادی و نظام مدیریتی نیروهای مسلح آذربایجان را مطابق با استانداردهای ترکیه، تحریک کرده است. این امر هماهنگی و همگرایی نظامی بیشتر میان دو کشور را به میزان قابل توجهی تسهیل می‌کند.

با این حال، علی‌رغم وجود زمینه‌هایی در اعلامیه شوشا برای ایجاد پایگاه نظامی ترکیه در خاک آذربایجان، در کوتاه‌مدت با توجه به اظهارات رسمی الهام علی‌اف مبنی بر عدم نیاز به ایجاد زیرساخت‌های نظامی دائمی برای اجرای تعهدات متحدانه، این امر بعید به نظر می‌رسد.

علاوه بر این، با توجه به جایگاه گرجستان به عنوان «حلقه ضعیف» همکاری‌های سه‌جانبه در حوزه امنیت، ایجاد هرگونه اتحاد نظامی میان سه کشور در کوتاه‌مدت نیز غیرممکن به نظر می‌رسد.

یکی از اصلی‌ترین عوامل بازدارنده در برابر تمایل آنکارا به ایفای نقش رهبری در قفقاز جنوبی، محدودیت توان اقتصادی این کشور به نظر می‌رسد.

در اکتبر 2022، طبق داده‌های رسمی، تورم در این کشور به بالاترین حد خود پس از بحران دهه 1990، یعنی 85.5 درصد رسید و بر اساس اطلاعات منابع مستقل، از 100 درصد فراتر رفت. این شاخص‌ها گویای وضعیت بحرانی اقتصاد ترکیه است که تقریباً از سال‌های 2017-2018 ادامه دارد.

علاوه بر این، قفقاز جنوبی امروزه توجه شماری از بازیگران خارجی جدید، مانند چین و هند و همچنین کنشگرانی که به طور سنتی دارای منافعی در منطقه بوده و از طیف گسترده‌ای از ابزارها و امکانات اقتصادی و نظامی-سیاسی برخوردارند را به خود جلب می‌کند. از جمله این کنشگران می‌توان به روسیه، ایران و آمریکا اشاره کرد.

می‌توان به شماری از محدودیت‌های اصلی در الگوی همکاری سه‌جانبه میان ترکیه، آذربایجان و گرجستان اشاره کرد.

نخست، عدم توازن در سطح همکاری ترکیه با آذربایجان و گرجستان مطرح است. روابط ترکیه و آذربایجان از مبانی قانونی-حقوقی مستحکم‌تر، تنوع بیشتر حوزه‌های تعامل و همکاری قوی در مسائل مربوط به همکاری‌های امنیتی برخوردار است، در حالی که روابط ترکیه و گرجستان عمدتاً بر جنبه‌های اقتصادی استوار است.

دوم، در روابط میان سه کشور، الگوی دوجانبه تعامل در مسیرهای ترکیه-آذربایجان، ترکیه-گرجستان و گرجستان-آذربایجان غالب است.

سوم، جایگاه وابسته تفلیس، هم در قبال آنکارا و هم در قبال باکو و موقعیت ترانزیتی این کشور در نگاه دو کشور دیگر، به عنوان یک محدودیت اساسی عمل می‌کند.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار