به گزارش ذاکرنیوز، زهرا میرظفرجویان: شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سفر خود به ریاض به رهبران عرب خلیج فارس گفت که چین تلاش می کند تا خرید نفت و گاز خود را به یوان انجام دهد. اقدامی که هم از هدف پکن برای ایجاد ارز خود در سطح بین المللی حمایت می کند و هم تسلط دلار آمریکا بر تجارت جهانی را تضعیف می کند.
هرگونه اقدام عربستان سعودی برای کنار گذاشتن دلار در تجارت نفت خود، یک اقدام سیاسی لرزهانگیز خواهد بود که ریاض پیش تر تهدید کرده بود در مواجهه با قوانین احتمالی ایالات متحده که اعضای اوپک را در معرض شکایتهای آنتی تراست گذاشته بود، انجام می داد.
در همین راستا گفتگویی داشته ایم با «مهمت اوگوتچو»، دیپلمات سابق ترکیه، رئیس باشگاه انرژی لندن و رییس مرکز مشارکت در منابع جهانی که مشروح آن در زیر آمده است.
پیام اقدام چین و عربستان به عنوان بزرگترین صادرکننده و واردکننده نفت به آمریکا چیست؟
این دیدار عصر جدیدی را رقم زده است که در آن هم عربستان سعودی و هم چین نشان داده اند که به جای پاسخ به فشار واشنگتن ، منافع خودشان را دنبال خواهند کرد. روابط بین دو کشور متنوع است، اما در مقیاس بزرگ مبتنی بر تجارت و سرمایه گذاری نفت است.
عربستان سعودی با آب و تاب و شرایطی که معمولاً برای راهبردی ترین متحد عربستان، یعنی ایالات متحده، محفوظ است، از شی جین پینگ استقبال کرد. شی جین پینگ در جریان این سفر با رهبران دیگر کشورهای عربی نیز دیدار کرد که طی آن دهها قرارداد تجاری، اقتصادی و نظامی - به ارزش دهها میلیارد دلار - امضا شد.
به نظر می رسد کشورهای حوزه خلیج فارس سیاست مستقل اندیشی خود را تشدید کرده اند. در حالی که برای چندین دهه با سیاست خارجی ایالات متحده گام برمی داشتند، اخیراً از این مسیر خارج شده اند.
استقبال پرشور از شی جین پینگ با سفر بایدن به ریاض در تابستان امسال فاصله زیادی داشت. ولیعهد، محمد بن سلمان، بی آنکه لبخند به لب داشته باشد و با مشت از بایدن استقبال کرد و سپس در یک میزگرد تلویزیونی، علناً او را شرمنده کرد و از افزایش محدود تولید نفت که بسیار کمتر از خواسته های ایالات متحده بود خبر داد. ماه ها بعد، عربستان سعودی کاهش تولید نفتش را دو برابر کرد.
گروه صادرکنندگان نفت اوپک پلاس - متشکل از یک بلوک اوپک به رهبری عربستان سعودی و یک بلوک غیراوپک به رهبری روسیه - در ماه اکتبر با کاهش سهمیه های تولید و محدود کردن عرضه بین المللی نفت موافقت کردند. این احتمالاً قیمت نفت را بالا نگه می دارد، حتی با افزایش نرخ بهره غرب و کاهش تقاضای جهانی.
سفر شی به عربستان که تضاد شدیدی با سفر بایدن داشت، حاوی پیامی ضمنی برای ایالات متحده بود. علیرغم درخواستهای مکرر واشنگتن از متحدان خود در خلیج فارس برای رد کردن هویج تجاری چین، روابط منطقه با پکن همچنان در حال تکامل است و نه تنها در نفت، گاز و تجارت، بلکه در امنیت نیز پیشرفت میکند. اولین پیام این است: «این یک عربستان سعودی جدید است. این یک خلیج فارس جدید است. این یک واقعیت جدید است.»
آیا چنین حرکتی می تواند به مبادلات سایر فروشندگان و مصرف کنندگان سرایت کند؟ این روند چگونه می تواند بر هژمونی جهانی ایالات متحده در آینده تأثیر بگذارد؟
تعیین سقف قیمت برای نفت خام روسیه توسط اروپایی ها هنوز نتایج مورد نظر را به همراه نداشته است و موجب شده تا تجارت نفت روسیه به مقاصد دیگر، در درجه اول به چین و هند با قیمت عالی هدایت شود.
اروپایی ها دیدگاه مشترکی در مورد چگونگی پایان درگیری اوکراین و روسیه ندارند. هیچ کشور عضو اتحادیه اروپا سیاست این اتحادیه در قبال روسیه را هدایت نمی کند و در حقیقت ما شاهد پدیده "وحدت بدون رهبر" در این خصوص هستیم. این امر می تواند نوعی قدرت پراکنده را برای بلوک فراهم کند که تغییر در رهبری آینده ایالات متحده می تواند ضعف این وضعیت را آشکار کند. همچنین، سیاستگذاران مطمئن نیستند که جنگ روسیه علیه اوکراین چگونه بر تعامل آنها با سایر نقاط جهان از جمله چین و جنوب تأثیر می گذارد. این می تواند اروپایی ها را از اتخاذ یک واکنش جهانی موثرتر باز دارد.
در بحبوحه بحران هزینه های زندگی در اروپا - که عمدتاً ناشی از جنگ در اوکراین و هزینه های بالای انرژی است – و این در حالیست که با وجود تعجب رهبران سیاسی واشنگتن، بروکسل و لندن ، رهبران عربستان سعودی و سایر اعضای اوپک معتقدند که مسئولیتی درقبال این مسئله ندارند و صرفاً در راستای منافع اقتصادی خود با اتخاذ یک سیاست پیشگیرانه برای پایین آوردن کف قیمت ها در شرایط نوسان بازارعمل می کنند.
رهبران خلیج فارس به طور فزاینده ای شروع به صحبت علنی در مورد خاورمیانه پسا آمریکایی می کنند. کشورهای حوزه خلیج فارس باید تلاش کند بدون ضامن اصلی امنیتی خود، ایالات متحده، برای خود راهکار پیدا کند. به نظر میرسد که این نگرش موجی از حمایت ترامپ از عادیسازی روابط با اسرائیل، موسوم به «توافق آبراهام» را، با وجود محبوبیت مداوم آرمان فلسطین در میان تودههای عرب، تسریع کرده است. همچنین موجب نزدیکی عربستان سعودی و ایران و احیای کامل روابط بین ابوظبی و تهران شد.
رهبران خلیج فارس به صراحت گفتند که رابطه رو به رشد با روسیه بدون مشکل ادامه خواهد یافت و مانع تلاش بین المللی برای منزوی کردن مسکو خواهد شد. بطوریکه در برخی مواقع، به نظر می رسید که رهبران خلیج فارس بر سر سیاست نفتی با پوتین همکار می کنند.
در مورد چین، کشورهای خلیج فارس بسیاری از هشدارهای ایالات متحده در مورد مشارکت رو به رشد با پکن و شرکت های چینی را نادیده گرفته است. سال گذشته، مقامات اماراتی، آمریکا را متهم کردند که آنها را با قلدری به بستن یک تاسیسات چینی در خاک امارات مجبور کرده است. زمانی که ایالات متحده تهدید کرد که یک قرارداد مهم برای فروش جت های جنگنده F-35 به امارات متحده عربی بر سر قرارداد 5G این کشور نفت خیز با غول فناوری چینی هوآوی منعقد می کند، ابوظبی به این توافق ادامه داد. رابطه با چین از نظر نظامی نیز در حال تحول است که این هم باعث ناراحتی ایالات متحده شده است.
آیا اقدامات آمریکا - استفاده از دلار به عنوان سلاح است- دیگران را حتی متحدان نزدیک خود مانند عربستان سعودی را به انجام چنین اقدامات تلافی جویانه سوق داده است؟ آیا دلایل دیگری وجود دارد که متحدان ایالات متحده را مجبور به انجام این کار کرده باشد؟
بایدن از شرکای خلیج فارس برای کمک به کاهش قیمتهای جهانی انرژی، کاهش فشارهای داخلی قیمتها و جلوگیری از رشد درآمد بخش انرژی روسیه درخواست کمک کرده است. آخرین اقدام اوپک پلاس و عدم همکاری آشکار بین عربستان سعودی و ایالات متحده، به علاوه عدم تمایل عربستان سعودی برای محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین، روابط بین عربستان سعودی و ایالات متحده را بیشتر متشنج کرده است.
دولت ایالات متحده به کاهش سهمیه تولید نفت اعلام شده توسط گروه صادرکنندگان نفت اوپک پلاس، با تعهد به «ارزیابی مجدد» روابط خود با عربستان سعودی پاسخ داد. پاسخ ایالات متحده به دقت تنظیم شده است تا از تضعیف مناطق کلیدی مورد علاقه دوجانبه جلوگیری شود - به عنوان مثال، انواع خاصی از تسلیحات عرضه شده به عربستان ممکن است محدود شود اما فقط به طور موقت. روابط دوجانبه ممکن است در یک محیط ناپایدار ژئوپلیتیک جهانی به طور فزاینده ای معاملاتی شود، در حالی که مخالفت با نفوذ ایران یک موضوع مشترک باقی خواهد ماند.
پیوند دیرینه ریال سعودی با دلار آمریکا همچنان پابرجا خواهد ماند، اما عربستان سعودی جایگزین هایی از جمله تغییر در سبد ارزهای مرجع و فروش احتمالی نفت به ارزهایی غیر از دلار را بررسی خواهد کرد.
اگرچه کاهش تولید اوپک پلاس از قیمت نفت از منابع مالی دولت روسیه در طول جنگ اوکراین حمایت میکند، عربستان سعودی و سایر تولیدکنندگان نفت بر این باورند که تعیین کف قیمت نفت برای آنها ضروری است. اعضای اوپک به جای اینکه در جنگ اوکراین از روسیه حمایت کنند، مدعی هستند که برای تضمین ثبات بودجه، غیرسیاسی عمل می کنند. برنامه توسعه اقتصادی چشم انداز 2030 عربستان سعودی مستلزم صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری با هدف تنوع بخشیدن به تولید نفت است. پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر، مسکن، مراقبتهای بهداشتی، فرهنگی و گردشگری و همچنین ساختن نئوم، یک شهر جدید آیندهنگر، همگی بخشی از برنامههای عربستان است. قیمت بالای نفت نقشی اساسی در تامین بودجه بلندپروازیهای توسعه عربستان دارد و انتظار میرود که هزینهها در طول سالهای 2022 تا 2025 افزایش یابد.
آیا میتوان شاهد چنین اقدامات تلافی جویانه دیگری از سوی دیگر متحدان آمریکا در حوزه های دیگر مانند حوزه نظامی نیز بود؟
آمریکا، پس از هفت دهه هژمونی در آسیا، اکنون باید یک چین قدرتمندتر را بپذیرد. امروز، پس از یک قرن و نیم اشغال امپراتوری غرب، آشفتگی جمهوریها، غارت جنگسالاران، تهاجم ژاپن، جنگ داخلی، تحولات انقلابی و اخیراً رشد اقتصادی خارقالعاده بود، چین احساس قدرت بزرگ بودن خود را از سر گرفته است.
بنابراین، فشار واشنگتن روی متحدان و شرکای خود برای انتخاب سیاه و سفید برای جانبداری از سیاست «یا با ما یا چینی ها» به سختی می تواند موثر واقع شود.اولویت قدرتهای منطقهای منافع خود آنها خواهد بود و میتوانند به دلخواه خود بین قدرتهای بزرگ مختلف جابهجا شوند.
جنگ اوکراین، دولتهای سراسر جهان را وادار میکند تا پیامدهای ژئوپلیتیک جنگی را که توسط یک ابرقدرت انرژی دنبال میشود، هضم کنند. اتحادیه اروپا متشکل از 27 کشور با سرعت بخشیدن به قطع ارتباط خود از گاز روسیه واکنش نشان داده است، در حالی که ایالات متحده واردات نفت روسیه را ممنوع کرده و در حال جست و جوی جهان برای تامین منابع جایگزین است. عربستان سعودی از اهمیت استراتژیک جدید خود لذت می برد زیرا قیمت نفت خام که دو سال پیش سقوط کرد به بالاترین حد خود رسید.
رهبران تجاری تسریع روند عقب گرد از جهانی سازی را اعلام کردهاند و زنگ خطر را درباره دوره جدیدی از رکود تورمی به صدا درآوردهاند. دانشگاهیان از تجدید روابط فراآتلانتیک استقبال کرده اند. و کشورها تقریباً در همه جنبه های سیاست خارجی خود از جمله تجارت، هزینه های دفاعی و اتحادهای نظامی تجدید نظر می کنند.
این تغییرات چشمگیر، تحول عمیق دیگری را در سیستم انرژی جهانی تحت الشعاع قرار داده است. در دو دهه گذشته، نیاز فوری به کاهش انتشار کربن به تدریج نظم جهانی انرژی را تغییر داده است.
بی ثباتی بین المللی در شرق آسیا بیشتر از اروپای غربی است. چه به متغیرهای مورد علاقه واقع گراها و چه لیبرال ها نگاه کنیم، آسیای شرقی خطرناک تر به نظر می رسد. مشخصه این منطقه، تغییرات عمده در موازنه قوا، توزیع ناهنجار قدرت اقتصادی و سیاسی در داخل و بین کشورها، ناهمگونی سیاسی و فرهنگی، سطوح رو به رشد اما همچنان نسبتا پایین وابستگی متقابل اقتصادی درون منطقهای، نهادینهسازی ضعیف امنیتی، و مناقشات سرزمینی گسترده است که مسائل منابع طبیعی و ملی گرایی پسااستعماری را با هم ترکیب می کند.
ژئوپلیتیک، انرژی، فناوری، غذا و اقتصاد هرگز در تاریخ جهان به اندازه امروز در هم آمیخته نشده اند. همه این نشانه ها ما را بیش تر به سمت مقابله سوق می دهد تا همکاری که متاسفانه انرژی در راس موارد داغ دستور کار قرار دارد.