به گزارش ذاکرنیوز، نیر دافوری خبرنگار شبکه 12 تلویزیون اسرائیل در گزارشی به انفجار یکی از مقرهای متعلق به موساد در شمال عراق اعتراف کرد و خبر داد شماری از ماموران این سرویس اطلاعات در جریان این انفجار به هلاکت رسیدهاند.
او مدعی شد، عامل این تهاجم گروههای شبه نظامی عراقی متحد ایران بودند که همزمان با سفر یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل به امارات متحده عربی این تهاجم را انجام دادند.
در ادامه این گزارش آمده است: یکی از ساختمانهایی که ماموران موساد اسرائیل در شهر اربیل واقع در منطقه کردستان در شمال عراق از آن استفاده میکردند مورد تهاجم موشکی گروههای شبه نظامی قرار گرفت.
رسانههای محلی اعلام کرند در این حمله موشکی شبانه، شماری هم کشته شدند.
اما در اسرائیل اطلاعاتی در این رابطه در اختیار رسانهها قرار نگرفت و حتی مسئولین دولت اقلیم کردستان هم وقوع چنین حادثهای را تکذیب کردند.
با این حال از گزارشهای منتشر شده میتوان این برداشت را داشت که سرویسهای اطلاعاتی ایرانی هم به این نتیجه رسیدهاند که اسرائیل به فعالیت نزدیک، منظم و سازمان دهی شده خود در شمال عراق و شمال سوریه بازگشته است و در این راستا عملیات اطلاعاتی و تخریبی خود را علیه ایران و تمامی نقاط سوریه و عراق نیز از این نقطه هدایت میکند.
بنا بر این گزارش، حدود یک سال قبل انفجار مهیبی یکی از پادگانهای ارتش عراق را که در محله صلاح الدین در شمال بغداد واقع است، به لرزه در آورد. این تهاجم با استفاده از یک پهپاد تهاجمی انجام شد و ایرانیها در آن زمان اعلام کردند که اسرائیل عامل این تهاجم است.
دولت کردستان عراق که در منطقه شمال این کشور از خودمختاری بهره مند است ادعای رسانههای عراقی و ایران را در رابطه با میزبانی از اسرائیل برای ایجاد پایگاه در این منطقه رد میکند.
براساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای ایران و رسانههای شیعه عراقی، اسرائیل یک پایگاه نظامی در نزدیک اربیل پایتخت این اقلیم تاسیس کرده است و از طریق این پایگاه برخی از حملات منسوب به اسرائیل را در عراق به انجام رسانده است.
روابط بین کردهای عراقی و اسرائیل دیرینه زیادی دارد، اما طی دو سال گذشته و در راستای حمایت قاطعانه و علنی اسرائیل، این همکاری به ویژه در بعد امنیتی، اطلاعاتی و عملیاتی بین دو طرف گسترش پیدا کرده است.
آنگونه که گفته میشود، چند سال پیش یک واحد نیروهای ویژه اسرائیلی بعد از یک دوره آموزشی در منطقه کردنشین و در راه بازگشت توسط سرویسهای اطلاعاتی ترکیه دستگیر شدند. این نیروها بعد از دستگیری در سلولهای انفرادی جداگانهای قرار داده شده و توسط ماموران ترکیه مورد بازجویی قرار گرفتند.
بنا بر ادعای این رسانه، آنها فقط به دلیل دورههای سخت نظامی که پشت سر گذاشته بودند، موفق شدند از بازجوییهای سخت دوره بازداشت جان سالم به در ببرند و همچنان بر داستان پوششی خود پافشاری کردند تا آن که نهادهای مربوطه اسرائیلی موفق شدند زمینه آزادی آنها را فراهم کنند.
در ادامه این گزارش ادعا شده است: برای چند دهه اسرائیل تنها طرفی بود که از کردهای عراقی پشتیبانی و نیروهای کرد عراقی را آموزش میداد.
اما علل این پیشتیبانی آمیزهای از مسایل مختلف تاریخی و راهبردی است که بسیاری از آنها به شدت حساس بوده و نهاد نظارت بر رسانههای اسرائیل اجازه انتشار و رسانهای کردن آن را به رسانهها نمیدهد.
در این رابطه فقط ذکر این حقیقت کافی است که اسرائیل بین سالهای 1965 تا 1975 روابط بسیار گستردهای با کردهای عراقی داشت. حضور اسرائیل در کردستان عراق، امر جدیدی محسوب نمیشود، طی دهههای شست و هفتاد قرن گذشته اسرائیل از قیام کردها علیه عراق حمایت کرد تا با یک طرف غیر عرب متحد شود.
ماموران موساد کردها را آموزش داده و به آنها کمک کردند و با وجود آن که این روابط محرمانه باقی ماند اما منافع آن برای هر دو طرف محقق شده بود.
در بخش دیگری از این یادداشت نویسنده اعتراف میکند، حمایت از کردها به طور اعم و کردهای شورشی به طور اخص دقیقا در راستای منافع سیاست خارجی اسرائیل برای سامان دادن به ائتلافهای حاشیهای قرار داشت و اسرائیل دقیقا در چارچوب همین رویکرد بود که در آن زمان با ایران پیش از انقلاب (ستم شاهی) و ترکیه در خاورمیانه متحد شد، کردها نیز البته به خروج یهودیان عراقی از این کشور کمک شایانی کردند.
به نوشته این رسانه عبری زبان در آن زمان هدف اصلی از کمک به کردها خروج اسرائیل از انزوا در چارچوب نظریه محیطی دیوید بن گوریون قرار داشت اما هدف دیگر آن تضعیف عراق و جلوگیری از مشارکت این کشور در جنگ علیه اسرائیل بود، اما امروز هدف اصلی کمک به کردها جلوگیری از قدرت گرفتن هرچه بیشتر ایران و توسعه دامنه حضور این کشور در سوریه است.
شبکه 12 تلویزیون اسرائیل همچنین به مسئله قاچاق نفت عراق از طریق منطقه کردنشین به اسرائیل هم پرداخت و در این رابطه گفت: یکی از افراد آماتور ساکن سوئد که به پیگیری حرکت کشتیها از طریق سایتهای اینترنتی میپرداخت، به شکلی کاملا تصادفی به روابط محرمانه اسرائیل و منطقه کردنشین عراق پی برد.
نوامبر 2017 بود که یک نفتکش به نام "والتامید" که در بندر جیهان ترکیه پهلو گرفته بود از این نقطه به سوی کانال سوئز حرکت کرد، اما در طول مسیر نفتکش مذکور اقدام به خاموش کردن جی پی اس خود کرد و در پهنه دریا از صحنه محو شد تا آن که بعد از آن رد آن در سواحل عسقلان پیدا شد.
این یک رابطه سری بود که اسرائیل تلاش میکرد آنرا همچنان مخفی نگه دارد، تحقیقات بعد از آن مشخص کرد که منطقه کردستان عراق سیاست مستقلی را از بازار جهانی نفت در پیش گرفته و از طریق خط لوله نفتی که بین این منطقه و بندر جیهان ترکیه کشیده شده است، نفت را به آنجا منتقل و بعد از آن این نفت در نفتکشهای با پرچم کشورهای مختلف از جمله ایتالیا، یونان و قبرس بارگیری و بعد از آن به اسرائیل منتقل میشود.
در این بین توافق ترکیه برای انتقال این نفت نیز بسیار حایز اهمیت است تا مثلث راهبردی اسرائیل، کردستان عراق و ترکیه به عنوان بخشی از بافت پیچیده ائتلافهای نانوشته و غیر رسمی منطقهای، شکل بگیرد.
اسرائیل تنها حامی آن چه که استقلال منطقه کردستان عراق خوانده میشود، به شمار میرود. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وقت اسرائیل فشار زیادی بر رهبران جهان جهت حمایت از همه پرسی استقلال کردستان وارد کرد و زمانی که ارتش عراق و نیروهای حشد شعبی به کرکوک حمله کردند، نتانیاهو دستور حمایت از نیروهای کرد را صادر و فشارهایی را بر قدرتهای صاحب نفوذ جهت جلوگیری از مجبور شدن نیروهای کرد به عقب نشینی از این منطقه وارد کرد.
به نوشته نویسنده این گزارش، حفظ روابط گسترده با کردها یک امتیاز برای اسرائیل محسوب میشود و میتواند باعث افزایش قدرت منطقهایاش شود، منابع اطلاعاتی اسرائیل تاکید میکنند، همکاری با کردها به اسرائیل در ایران، عراق و سوریه گوش و چشم میدهد.
براساس گزارشهای موجود اسرائیل حدود سه چهارم صادرات نفت کردستان عراق را خریداری کرده است و به این شکل به یک منبع مالی مهم برای اقلیم کردستان تبدیل شد.
براساس گزارشهای موجود، شرکتهای اسرائیلی در پروژههای مختلف در منطقه کردستان عراق از جمله پروژههای بخش انرژی، توسعه و ارتباطات سرمایه گذاری کردهاند، در حالی که آموزشهای امنیتی نیروهای کرد نیز به عهده اسرائیل است. بعد از سقوط صدام در سال 2003 روابط نظامی و سیاسی بین دو طرف قوی تر شد.
براساس گزارشهای موجود، نیروهای ارتش اسرائیل و یگانهای اطلاعاتی آن فعالیت خود را از سال 2004 در منطقه کردنشین عراق و نیز سوریه و ایران فعالتر کردند و از این طریق اقدام به پشتیبانی و آموزش واحدهای کرد در کنار انجام عملیات سری در طول مرز با ایران کردند. در کنار آن تلاش خود را برای تبدیل کردن اقلیم کردستان به یک کشور مستقل نیز به انجام رساندند. از مهمترین شخصیتهایی که در این زمینه به شدت تلاش کردند میتوان به شیمون پرز و بنیامین نتانیاهو اشاره کرد.
البته با وجود سرنگونی دولت سابق، مسئولین عراقی همچنان گفتمان تهدید خود را علیه کردها ادامه دادند، نوری مالکی نخست وزیر اسبق و معاون رئیس جمهور عراق در سخنانی اعلام کرده بود: "اجازه تشکیل اسرائیل دومی را در عراق نخواهیم داد"، این دقیقا تکرار سخنانی بود که رئیس جمهور اسبق عراق در دهه شصت از قرن گذشته در واکنش به کمکهای نظامی اسرائیل از مبارزات کردها علیه دولت مرکزی اعلام کرده بود.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه هم با حمله به اسرائیل موساد را به فعالیت در منطقه کرد نشین متهم و از رهبران کرد خواست تا از خواب تشکیل دولت مستقل که فقط اسرائیل از آن حمایت میکند، بیدار شوند.
در سوریه نیز گروه شبه نظامی کرد، یکی از نزدیکترین گروهها به ایالات متحده در این کشور است آنها علاوه بر بهره مندی از آموزش نیروهای آمریکایی از کمکهای گسترده تسلیحاتی ارتش آمریکا هم بهره مند شدند، پنتاگون 12 هزار قبضه سلاح کلاشینکف، 6 هزار قبضه مسلسل، سه هزار خمپاره انداز و حدود هزار قطعه سلاح ضد تانک روسی و آمریکایی تحویل این نیروها داده است.
روابط اسرائیل با کردها فواید زیادی را برای اسرائیل به همراه داشته است. در گذشته اسرائیل اطلاعات خود را در مورد حزب بعث عراق از هزاران یهودی که از این کشور فراری داده شده بودند، کسب میکرد. اما امروز این همکاری از طریق کردها انجام میشود و در مقابل کردها نیز از کمکهای امنیتی و بشر دوستانه اسرائیل! و نیز از کانالی که اسرائیل برای آنها جهت ارتباط با خارج از جمله ایالات متحده فراهم میکند، بهره مند میشوند.
در این گزارش آمده است: به موازات تلاشهای انجام گرفته برای قانع کردن ایالات متحده به عدم برداشتن فشار علیه ایران که با هدف جهت جلوگیری از دستیابی این کشور به توان هستهای انجام میشود، و در پی اقدامات صورت گرفته علیه نهادهای ایران در سوریه و مسلح کردن حزب الله، اسرائیل نیازمند ایجاد راهبردی فراگیر و نوین است، همانند ائتلافهای راهبردی که در دهههای شصت و هفتاد از قرن گذشته داشت. کردها در دو سوی مرز قرار دارند و میتوانند به حایلی بین ایران و سوریه تبدیل شوند.