به گزارش ذاکرنیوز، مالیات، بخشی از درآمدها یا سودهای فعالیتهای اقتصادی جامعه است که نصیب دولت میشود؛ زیرا ابزار و امکانات دستیابی به این درآمدها و سودها را دولت فراهم کرده است. به عبارت بهتر مالیات نوعی هزینه اجتماعی است که افراد جامعه متناسب با استفاده از خدمات اجتماعی، پرداخت آن را تقبل میکنند.
عوامل بسیاری بر مدیریت مالیاتی تأثیرگذار است و تاکنون پژوهشهایی برای مشخصکردن روابط متغیرهای مختلف مالی و حسابداری با مدیریت مالیاتی انجامشده است، اما به قدرت مدیرعامل بهعنوان یک متغیر تأثیرگذار بر مدیریت مالیاتی کمتر توجه شده است؛ بهویژه برای شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران که جامعه آماری این پژوهش را تشکیل خواهند داد.
هاشم کاویانی فرد، شکراله خواجوی و فریبرز عوض زاده فتح در پژوهشی به بررسی تأثیر مؤلفههای قدرت مدیرعامل بر سیاستهای کاهش مالیات پرداختند.
این پژوهش برای اندازهگیری مدیریت مالیاتی از سه معیار اجتناب مالیاتی، فرار مالیاتی و راهکار جسورانه مالیاتی استفاده شده است. بدینمنظور دادههای مربوط به ۱۰۸ شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ به کار برده شده است. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش دادههای تابلویی، بررسی و آزمون شد.
نتایج پژوهش نشان میدهد قدرت مدیرعامل تأثیر منفی و معناداری بر مدیریت مالیاتی با استفاده از هر سه معیار دارد، بدینمعنی که مدیران عامل قدرتمند از طریق مالکیت سهام، تخصص، تجربه و استقلال بیشتر و افقهای سرمایهگذاری بلندمدت، مدیریت مالیات کمتری انجام میدهند، این بهخاطر نگرانی از جرایم مالیاتی، جلوگیری از آسیب به شهرتشان و همچنین بهدلیل جلوگیری از افزایش هزینههای معاملات برای مدیریت مالیات و هزینههای غیرمالیاتی است.
این پژوهشگران پیشنهادها و توصیههایی ارائه کردند که به شرح زیر است:
۱. پیشنهاد میشود سازمان امور مالیاتی رهنمودها و یا آییننامههای اخلاق حرفهای را طوری تدوین کنند که بهطور اختصاصی رابطه ابعاد قدرت مدیرعامل را با هر یک از فعالیتهای مدیریت مالیاتی از قانونی (اجتناب مالیاتی) گرفته تا غیرقانونی (فرار و راهکار جسورانه مالیاتی) تبیین سازد تا مأموران مالیاتی هنگام رسیدگی به آن توجه ویژه داشته باشند، یا حسابرسان، کاربرگی برای ارزیابی قدرت مدیرعامل طراحی کنند و این کاربرگ را ضمن درج در پرونده دایمی به کاربرگ رسیدگی به مالیاتهای شرکت ارتباط دهند.
۲. توصیه میشود سازمان امور مالیاتی با تدوین و اجرای قوانین مالیاتی مناسب با افزایش تعداد نیروی انسانی در اداره دارایی متناسب با تعداد زیاد شرکتها و آموزش کافی به کارکنان و مدیریت کارآمد بخش وصول مالیات با مسائل مربوط به مدیریت مالیاتی مقابله کنند.
با انجام هر پژوهش، راه بهسوی مسیر جدیدی باز میشود و ادامه راه مستلزم انجام پژوهشهای دیگری است؛ بنابراین انجام پژوهشهایی به این شرح پیشنهاد میشود: ۱. بررسی و تحلیل فعالیتهای مدیریت مالیاتی شرکت در دورانهای شروع بهکارگیری مدیران قدرتمند و پس از خاتمه کار با مدیران قدرتمند ۲. بررسی تأثیر قدرت مدیرعامل بر مدیریت مالیاتی در مراحل مختلف چرخه عمر شرکتها ۳. بررسی عوامل راهبری شرکتی و ساختار مالکیت بر مدیریت مالیاتی ۴. بررسی و کشف ویژگیهای بیشتر قدرت مدیرعامل که بر مدیریت مالیاتی تأثیر میگذارد، با استفاده از روشهای کیفی همچون تئوری زمینهای ۵. ابعاد قدرت نیز براساس اندازه شرکتها، بزرگ، متوسط یا کوچک (گروه اول، دوم و سوم مؤدیان) در پژوهشی جداگانه بررسی شود. همچنین انجام این پژوهش سؤالات جدیدی را مطرح میکند که در پژوهشهای آتی بررسی شوند: ۱. نگاه شرکتهایی که به دنبال سیاستهای کاهش مالیات هستند در بهکارگیری مدیران قدرتمند چگونه خواهد بود؟ ۲. آیا مدیریت مالیاتی نشاندهنده تمایل مدیران به تأکید بر رفتارهای دیگری است که ممکن است به نفع شرکت نباشد؟
مهمترین محدودیتهای پژوهش حاضر به این صورت است: ۱. عدم تعدیل اقلام صورتهای مالی بهدلیل وجود تورم که ممکن است بر نتایج پژوهش مؤثر باشد؛ ۲. کنترلنشدن بعضی از عوامل مؤثر بر نتایج تحقیق ازجمله تأثیر متغیرهایی چون عوامل اقتصادی، شرایط سیاسی، وضعیت اقتصاد جهانی، قوانین و مقررات و... که خارج از دسترس محقق بوده و ممکن است بر بررسی روابط اثرگذار باشد.
نتایج این پژوهش در مجله پژوهش های حسابداری مالی دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۹۹ منتشر شد.
انتهای پیام