به گزارش ذاکرنیوز، 8 سال از عمر دولت حسن روحانی میگذرد، در آستانه پایان عمر دولت و تغییر ریاست جمهوری در ایران حالا بهترین زمان برای ارزیابی عملکرد در حوزههای مختلف خواهد بود، دولت یازدهم و دوازدهم با شعارهایی قابل توجه در حوزه فرهنگ پا به میدان گذاشت، شعارهایی که در همان زمان نیز انتقادهایی را از سوی کارشناسان فرهنگی به بار آورد، شعارهایی که باید دید حالا پس از 8 سال چه میزان از آنها تحقق یافته است، کاهش تصدیگری دولت در امور، کوچکسازی بدنه دولت، توجه به دیپلماسی فرهنگی، شکوفایی اقتصاد فرهنگ، برداشتن ممیزی و نظارت پیش از کتاب و ...
شعارهای حسن روحانی در کارزار انتخاباتی یازدهمین دوره ریاست جمهوری در حوزه نشر و کتاب، عموماً متمرکز بر ممیزی بود. او بارها در شعارهای انتخاباتی و پس از آن، بر ممیزی پس از نشر کتاب تأکید داشت. به اعتقاد تیم فرهنگی روحانی، مشکل اصلی حوزه نشر در ممیزی و نحوه اجرای آن بود. ممیزی که امری چالشبرانگیز در عالم کتاب و ادبیات است، همواره محل بحث و نظر بوده است. عدهای موافق صد در صد آن هستند و بخشی مخالف آن. عدهای کارشناسان امر ممیزی را متهم به کار سلیقهای میکنند و عدهای دیگر، اجرای آن را لازمه حفظ فرهنگ در کشور میدانند؛ گویی ممیزی یک واژه است و هزار تفسیر.
دولت یازدهم و با سکانداری علیجنتی بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با این شعار تلاطمهای بسیاری در حوزه فرهنگ ایجاد کرد، هر سخن و اقدام جنتی موجی از جریانات را به راه میانداخت که موجب میشد تا کشتی فرهنگ از مسیر اصلی خود دور شود.
سیدرضا صالحی امیری پس از استعفای علی جنتی در 11 آبان 1395 به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت. صالحیامیری تا پایان دولت یازدهم دولت را همراهی کرد و پس از وی، سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دولت یازدهم سکان وزارتخانه را در دست گرفت. صالحی اگرچه تلاش کرد که وزارت ارشاد را در آرامش هدایت کند، اما به باور منتقدان کارنامه مدیریتی صالحی نیز قابل نقد جدی است. چرا که تلاش برای حفظ وضع موجود در سیاست آقای صالحی راه را بر تغییرات بنیادین بسته است.
به هر روی حالا در پایان راه دولت، وضعیت اقتصاد فرهنگ علیالخصوص اقتصاد نشر در سراشیبی قرار گرفته است، اتحادیههای صنفی حوزه چاپ و نشر که دولت با شعار حمایت از آنها و واسپاری امور به آنها روی کار آمده بود، امروز گرفتار مشکلات ریز و درشت اقتصادی، معیشتی، مالیاتی و تصمیمات یک شبه مدیران دولتی هستند. افزایش قیمت 300 برابری کتاب در طول 8 سال، رشد افسارگسیخته بازارهای زیرزمینی کتاب، چند برابر شدن قیمت کاغذ با وجود میلیونها دلار صرف کردن برای واردات آن میراث دولت یازدهم و دوازدهم برای حوزه فرهنگ است.
پرسش اینجاست که چرا دولتی که با شعارهای پررنگ و لعاب برای اهالی فرهنگ به میدان آمد باید چنین میراثی بر جای بگذارد؟ آیا شعارها و سیاستهای دولت یازدهم و دوازدهم توانست جامه عمل بپوشاند؟ امروز صنعت نشر پس از 8 سال کجا ایستاده است؟
خبرگزاری تسنیم برای ارزیابی عملکرد دولت روحانی در حوزه نشر و پاسخ به این پرسشها تلاش کرد تا موضوع را از منظر کارشناسان، نمایندگان صنوف و مدیران وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی بررسی کند. با وجود استقبال شخص محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت ارشاد از برپایی این نشست در نهایت هیچ نمایندهای از معاونت فرهنگی وزارت ارشاد حاضر به حضور در میزگردی که با حضور محسن پرویز کارشناس فرهنگی و معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دولت نهم و سیدعباس حسینینیک رئیس انجمن ناشران دانشگاهی تدارک دیده شده بود، نشد.
در بخش نخست این میزگرد محسن پرویز شعارهای دولت در بدو ورود به عرصه فرهنگ را عوامفریبانه خواند و گفت: رها سازی که مبنای عمل دولت یازدهم در بدو ورود قرار گرفت همان بیبرنامهگی بود که موجب شد حالا با چنین وضعیتی در حوزه نشر مواجه باشیم.
سیدعباس حسینی نیک نیز معتقد است که وزارت ارشاد در دولت روحانی به اندیشهورزی و نظریهپردازی در حوزه فرهنگ نپرداخت که اگر این موضوع اجرایی میشد یک سیاست مشخص برای طی طریق به دست میآورد. مشروح این میزگرد به شرح ذیل است:
* تسنیم: دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه فرهنگ با شعارهای قابل توجهی برای اهالی فرهنگ وارد شد، حالا که در آستانه پایان عمر دولت هستیم، در یک ارزیابی بفرمایید که چه اندازه شعارهای مطرح شده در همان ابتدا برمبنای واقعیت بوده و عملیاتی شد؟ شعارهایی چون برداشتن ممیزیها، رشد اقتصاد فرهنگ، نبود لیست سیاه ممیزی و...
پرویز: گاهی شعارهای افراد، شعارهای پایهای و درستی نیست، در همین مناظرات تلویزیونی کاندیدا وقتی سوال از اقتصاد فرهنگ بود، دو کاندید میگفتند که در حوزه فرهنگ برنامه ما رهاسازی است، هر کس هر کاری خواست بکند، در حالیکه بیبرنامگی برنامه نیست و من در صفحه خودم در اینستاگرام هم اشارهای کردم.
از دید من یک مدل مدیریت وجود دارد که من نامش را مدیریت ویرایی گذاشتهام، ویرا مربی برزیلی تیم فوتبال است که در زمان مسابقه ایران و استرالیا بعد از اتمام مسابقه از او پرسیدند بین دو نیمه به تیمت چه گفتی؟ گفت: به بچهها گفتم بروید بازی خودتان را بکنید. به نظر من این طراحی و برنامهریزی نیست به لحاظ روحی و روانی ممکن است موثر باشد، اما مدیریت رها کردن کارها و هر کی هر کاری خواست بکند نیست.
حال در عرصه فرهنگ هم برخی اینگونه شعار میدهند که ما عرصه را باز میگذاریم تا هر کس هر کاری خواست انجام دهد، اینکه برنامه نشد، این بیبرنامگی است، بسیاری از مشکلات امروز ما ناشی از همین بیبرنامگیهاست. ممکن است یک عده خوششان بیاید از این شعار و حتی یک عده مقاصدشان با آن گره خورده باشد. یک عده هم جوان باشند و متوجه عواقب این اتفاق نباشند و ندانند که این رهاسازی و بیمدیریتی چه نتایجی به دنبال خواهد داشت و تصور کنند این کار خیلی خوبی است و خدمتی انجام شده است.
اگر در منزل به نوجوان بگوییم ما از فردا هر کاری خواستید انجام دهید آزادتان میگذاریم، میتوانیم ادعا کنیم که تربیت و مدیریت کردهایم؟ در نتیجه این اتفاق اگر فرزند ما تربیت درستی پیدا کرد تنها محصول تصادف و اتفاق است.
پرویز: برخی شعارهای دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه فرهنگ عوامفریبانه بود
در حوزه فرهنگی هم اگر رها کنیم نتیجه این میشود که قیمت کاغذ ده برابر میشود، کتابفروشیهای زیادی تعطیل میشوند، ناشران کوچک ما از بین میروند، بخشی از این شعارها شعارهایی است که از دید من عوامفریبانه است، عوامفریبانه یعنی میگوید کار نمایشگاه کتاب را امسال برای اولین بار میخواهم به اهالی صنف واگذار کنم. مخاطب فکر میکند تا به حال این کار توسط نهاد دولتی انجام میشد و حالا قرار است بدهیم اهالی صنف. قبل از آن هم مدیریت کلان نمایشگاه کتاب را موسسات وابسته به وزارت ارشاد انجام میداد و مدیریت جزئی بخشهای مختلف توسط انجمنهای فرهنگی ناشران و مدیریت کلان انجمنها نیز در دورهای در دست اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و در دورهای دیگر نیز توسط اتحادیه آشنا انجام میشد، پس واسپاری امروز به صنف هم که شعار دولت یازدهم و دوازدهم بود، در حوزه نمایشگاه کتاب رخداد جدیدی نیست ولی کسی که نمیدانست، تصور میکرد که اتفاق جدیدی رخ داده است.
در عین حال زمانی که برای نخستین بار ابتدای دولت یازدهم توسط آقای جنتی وزیر ارشاد وقت این موضوع مطرح شد، ما از طرف انجمن قلم نامهای به وی ارسال کرده و رسما اعلام آمادگی خود را برای برگزاری نمایشگاه کتاب مطرح کردیم، اصلا این نامه را پاسخ هم ندادند. یک زمانی به ما بگویند شما صلاحیت کار را ندارید یک زمانی بگویند بیایید صحبت کنیم ببینیم الزامات این کار چیست و شما چه ویژگیهایی دارید؟ فرق میکند با اینکه اصلا پاسخ نامه را ندهند.
وقتی پاسخ نامه اهل صنف را نمیدهند، یعنی شعاری مطرح شده تا مردم را سرگرم کنند. این اتفاقات در حوزه فرهنگ بسیار زننده است. مانور سیاسی روی یک موضوع در حوزه فرهنگ طبیعتا آثار و عوراض بیشتری نسبت به سایر حوزهها از خود برجای میگذارد.
واسپاری امور به صنف از دولتهای قبلی هم وجود داشت
از دید من واسپاری امور نمایشگاه کتاب به صنف که به عنوان یکی از مهمترین شعارهای دولت یازدهم مطرح شد، اصلا صحت نداشت، چرا که پیشتر نیز همین اتفاق میافتاد و بعد نیز همان روند تکرار شد، تنها به جای اتحادیه تعاونی ناشران کشور به سراغ اتحادیه ناشران و کتابفروشان و صنف کارت پستال تهران رفتند.
هیچ لیست سیاهی در وزارت ارشاد نداشتیم
* تسنیم: دولت شعارهای دیگری نیز درباره ممیزی داد، واسپاری ممیزی به خود ناشران و ... در این باره هم بفرمایید؟
بحث دوم بحث ممیزی است، اولا که لیست سیاه نویسندگان را من نمیدانم آن زمان از کجا درآوردند، اگر در دولت دوم آقای احمدینژاد این اتفاق افتاده باشد من بسیار بعید میدانم، این هم مانوری است که برخی افراد سیاسی میدهند. در دولت نهم و 9 ماه حضور من از دولت دهم هیچ لیست سیاهی اساساً در مجموعه وجود نداشت. در دولت دهم هم فردی که بعد از بنده منصوب شد، نخستین مانورش این بود که این تعداد کتاب را از توقیف آزاد کردیم، من همان زمان نیز پاسخ را دادیم اصلا کتاب توقیفی نداشتیم که کسی بخواهد آزاد کند.
اگر آن دوستان بعدا لیست سیاهی درست کرده باشند، باید اثر و عارضهای داشته باشد بگویند این ده نفر در لیست بودند و ما آنها را خارج کردیم.
شعار عجیب و غریب دیگر این بود که گفتند ما میمیخواهیم نظارت بر کتاب پیش از چاپ را برداریم، این حرف عجیب و غریب و غیر منطقی بود چرا که اصلا وزارت ارشاد در مقام سیاستگذاری و قانونگذاری نیست، وزارت ارشاد مجری مصوباتی است که یا در مجلس به صورت قانون تصویب شده است یا مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است که در حکم قانون است.
نکته دوم این که اگر کسی چنین ادعایی کرد من حتما از او خواهم خواست که این موضوع را به صورت مکتوب خطاب به مراجع قم بنویسد، بگوید قبلا نظارت بر کتاب انجام میشده است الان انجام نمیدهیم، چرا وقتی پیش مراجع میروند، میگویند ما نظارت میکنیم، وقتی میخواهند به عده روشنفکرنما را راضی کنند، میگویند، میخواهیم نظارت را جمع کنیم. میشود چنین چیزی؟ آثار و عواقب مخربی که این اقدام برای کشور دارد خطرناک است. من 14 سال پیش هم بارها این نکات را تکرار کردم و جواب منطقی نشنیدم.
اولا کسی که میخواهد مسئولیتی بر عهده بگیرد، میخواهد مجری قوانین باشد، اگر میخواهد، آن قانون را اجرا نکند، خیانت است که مسئولیت را بر عهده بگیرد.
در کشوری که دشمن دارد و دشمنش رسما اعلام میکند که من هزینه میگذارم برای اینکه در این کشور فعالیت فرهنگی کنم و این نظام را از پا در بیاورم، مگر میشود بگوییم هیچ نظارتی نمیکنیم.
بودجه دولت آمریکا برای مقابله با ایران از کل بودجه وزرات فرهنگ بیشتر است
سال 87 بودجهای که دولت امریکا برای مقابله فرهنگی با ایران تصویب کرده بود از کل بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیشتر بود. این پول را که اختلاس نمیکنند، هزینه میکنند نتیجه این میشود، کتابی منتشر میشود که به یک قومیتی اهانت کرده و نتیجه این اهانت اختلافی درون کشور راه میاندازد. اینکه مدیری مدعی شود، در گذشته حال و آینده که میخواهم قوانین و مصوبات مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی را نادیده بگیرم شایسته آن مسئولیت نیست.
* تسنیم: جناب حسینینیک یکی از انتقاداتی که معمولا به دولتها میشود، نپرداختن به فرهنگ به ماهو فرهنگ است، معمولا دولتها در حوزه فرهنگ درگیر امور اجرایی شده و از فرهنگ که لازمه اصلی است دور میشوند، در دولت یازدهم و دوازدهم وضع به چه منوال بود؟
بله دقیقا چنین است، اگر وزرات فرهتک و ارشاد اسلامی به عنوان دستگاه رسمی فرهنگ کشور هیج برنامه بودجه و اقدامی در حوزه اندیشهورزی و نظریهپردازی در حوزه فرهنگ انحام ندهد، نباید توقع داشته باشیم که تغییراتی در حوزه فرهنگ رخ دهد. موضوع مطالعات تطبیقی و راهبردی علمی در همه دنیا در حوزه فرهنگ موضوعی اساسی و جدی است. اینکه ما بدانیم که کجا بودیم کجا هستیم و کجا میخواهیم برویم، نیازمند مطالعه، بحث، گفتوگو و هیئت مشاوران و اندیشهورزانی است که باید خط مشی را تعیین کنند.
این اختصاص به دولت یازدهم و دوازدهم ندارد، بلکه ما سالهاست فیلم خوب نمیبینیم، موسیقی فاخر نمیشنویم. کتاب خوب خیلی خیلی اندک تولید شده است. در حوزه ترجمه چه کردهایم؟در اکثر حوزههای علمی به خصوص فرهنگ هم نیاز به ترجمه داریم ترجمه را کسی نفی نکرده است، رهبری هم تاکید به این موضوع کردهاند، نمیشود با آثار خارجی ایجابی یا سلبی برخورد کرد. چند اثر فاخر ترجمه در کشور داریم به جز خاطرات مقامهای سیاسی کشورهای غربی که یک شبه چند مترجم مینشینند و دم دستی ترین ترچمه از کتاب را بیرون میدهند؟
من در سال 67 در حوزه وزارت ارشاد مرکز آمار و برنامهریزی فرهنگی که مرحوم آیینهوند حضور داشت، مرکز پژوهشهای بنیادی را تاسیس کردم، ان زمان طرح های مفصلی مطرح شد، ما در شورای عالی پژوهش میز داشتیم و مراجعه میکردیم، درباره مسائل و تقابلهای فرهنگی پژوهشهای بسیاری انجام شد. مرحوم حسن حبیبی بودجه مازاد حج را به ما میداد و دستور این بود که کار پژوهشی انجام شود. اما در این سالها ما درباره تاثیرات متقابل فرهنگی دو جامعه مسلمان ـ مسیحی، مسلمان ـ بودایی و مسلمان ـ یهودی تاکنون چه کردهایم؟
وزارت فرهنگ نتوانست به پژوهش در حوزه فرهنگ ورود کند
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکنون نتوانسته به عنوان متولی قانونی به پژوهش در حوزه فرهنگ ورود کند و نقشه راه برای فعالیتشهایش تعیین کند. دولت آینده به این موضوع باید توجه کند، یک شورای علمی و پژوهشی از اساتید دانشگاه، حوزه علمیه، ناشران، نویسندگان، سینماگران و ... باید تشکیل شود تا این شورا بگوید به کجا باید برسیم و چه فعالیتهایی باید انجام دهیم.
سال 88 یا 89 زمانی که آقای پرویز در معاونت فرهنگی حضور داشتند، پیشنهاد کردم شورای پژوهشی مربوط به حقوق تالیف و نشر تأسیس کنیم، آقای پرویز موافقت کرد و ما شورا را تاسیس کردیم، بارها درباره لایجه حقوق مولفان بحث و بررسی کردیم، پس از چند ماه که آقای پرویز هم از معاونت رفته بود،یکی از مدیران وزارت ارشاد بنده را صدا زدند و گفتند میدانم این کژسلیقگی است اما بودجهای برای ادامه فعالیت این شورا نداریم و تعطیل شد.
در حوزه فرهنگ هم باید با دید علم و دانش به مسائل نگاه کرد، اینکه تنها سهمیه کاغذ را ببینم و نمایشگاه و... را به نظر من اصلا خوب نیست. این ها ابزاری برای پرداختن به موضوع اصلی یعنی فرهنگ است.
* تسنیم: جناب حسینینیک شما هم در انجمن ناشران دانشگاهی و هم در اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در مدیریت صنف حضور داشتهاید، اساسا واسپاری امور به صنف فارغ از بحث در نمایشگاه کتاب چه اندازه در این 8 سال جامه عمل به خود پوشاند؟
وزارت ارشاد در طول دوره 8 ساله که من هم در اتحادیه هم در انجمن دانشگاهی مسئولیت داشتم با بیبرنامگی مواجه بود. وزارتخانه فقط وضع موجود را حفظ میکرد، وقتی نگاه میکنیم، میبینیم در طول این دوره هیچ ابتکاری انجام نشده است.
از سال 82 که انجمن ناشران دانشگاهی را تاسیس کردیم ما مسئولیت بخش دانشگاهی نمایشگاه کتاب را برعهده داشتیم، بخش کودک نیز دست انجمن ناشران کودک و نوجوان بود، اینکه گفتند به صنف واگذار کنیم منظورشان این بود که انجمنهای فرهنگی را به رسمیت نمیشناسیم و فعالیت را به صنف به ماهو صنف یعنی اتحادیه میخواهیم واگذار کنیم.
دوستان نظرشان این بود که صنف یعنی اتحادیه و انجمنها ساخته و پرداخته دولتاند و باید کار از آنها گرفته شود، همین کار را هم انجام دادند، در آخرین نمایشگاهی که قرار بود برگزار شود و به دلیل کرونا تعطیل شد، انجمنهای فرهنگی کاملا حذف شدند و کارها را به صنف واگذار کردند.
انجمنهای فرهنگی در 8 سال گذشته تحت فشار بودند
در این سالها به شدت انجمنها تحت فشار دولت بودند، دولت هیج اقدامی از ناحیه انجمنها را حمایت نمیکرد و نماینده نشر را اتحادیه ناشران تهران و تعاونی ناشران آشنا میدانستند. در طول دوره 8 ساله به جایی رسیدیم که انجمنها همه از حوزه نمایشگاه حذف شدند، ولی این امر موجب شد که انجمنها روی پای خود بایستند. کارهای پژوهشی انجام دهند، کارگاههای آموزشی برگزار کنند.
حواله کردن انجمنهای فرهنگی به وزارت صمت و خسارات جبرانناپذیری برای فرهنگ
از آن سمت هم مشخص شد، هیچ برنامهای برای اتحادیههای صنفی نیست. این حوزه هم محدود به حوزه نشر نبود. وزارت ارشاد انحمنهای صنفی را فعال و تلاش کرد که خانه سینما، خانه موسیقی و .. به انجمنهای صنفی وزارت کار و تامین اجتماعی احاله دهند، سیاست غلطی که در حوزه اهالی فرهنگ نباید اتفاق میافتاد.
* تسنیم: چرا به لحاظ حقوقی مشکلاتی را ایجاد میکرد؟
ببینید، مثلا انجمن ویراستاران یا انجمن سینماگران در وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی، که انجمنهای صنفی یا کارفرمایی هستند یاکارگری، کارفرما که نیستند پس چه به حساب میآیند، کارگری. این موجب وهن حوزه فرهنگ نیست؟ یک ویراستار یک مترجم یک مولف که کارفرما نیست، آیا کارگر است؟
پرسش من این است که چه خاصیتی دارد که نیامدید این انجمنها را در قالب مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی فعال نکردید. حتی آنهاییکه وجود داشتند را اجبار کردند بروید انجمن صنفی شوید و بعد اتحادیه انجمنهای سراسری کشوری درست کنید و ...
شغلهایی یکه جنبه علمی و فرهنگی داشت، به انجمنهای صنفی و کارگری سوق دادن اشتباه است و نتیجه این اشتباه سالهای بعد خود را نشان میدهد. در وزارت کار هیچ سازمان و ادبیاتی برای اداره این انجمنهای فرهنگی وجود ندارد. این به نظرم اشتباه بزرگی است که تلاش کردند در این اواخر دولت هم زود انجام شود. حتما دولت بعد باید اینها را به حوزه فرهنگ برگرداند چرا که اینها فرهنگی هستند. حتی معافیتهای مالیاتی و تامین احتماعی در حوزه فرهنگی میتواند برای این انجمنها اعمال شود، در حوزه صنفی همه این معافیتها از بین میرود.
در اتحادیه چاپ هنوز تکلیف با موضوع قانون نظام صنفی مشخص نیست. قانون نظام صنفی در تبصره ماده دو میگوید صنوفی که دارای قانون خاص هستند، مشمول قانون نظام صنفی نیستند و در این حوزه داروخانهها، وکلا، پزشکان و ... مشمول نیستند، حوزه نشر هم چون قانون خاص دارد که همان مصوبات شواری عالی انقلاب فرهنگی است، مشمول نظام صنفی نیستند. اما کتابفروشان، چاپخانهداران، لیتوگرافان، صحافان و... مشمول این ماده قانون نظام صنفی هستند که میگوید اگر صنفی قانونی داشت، ولی پروانه را باید از جای دیگری میگرفت، علاوه براینکه پروانه تخصصی میگیرد، باید از نظام صنفی هم پروانه بگیرد.
کتابفروشان طبق بند 22 یا 24 قانون اصناف باید مجوز فعالیت از وزارت ارشاد بگیرند و پروانه کسب از اتحادیه صنفی، چاپخانهها نیز همین طور. باید از وزرات ارشاد مجوز و از اتحادیه صنفی پروانه کسب بگیرند.
رئیس اتحادیه جاپخانهداران میگفت نصف بیشتر چاپخانهداران عضو اتحادیه نیستند، خوب به لحاظ صنفی این چاپخانهها قابل کنترل نیستند. و این مسئله که حل نشده هیج مجوز واردات دستگاههای چاپ را به وزارت صنعت و معدن دادند که اوضاع و نابسامانی آن بسیار است و نابسامانیهای بسیاری در حوزه فرهنگ از وزارت صمت وجود خواهد داشت.
اتحادیههای صنفی امروز در حوزه نشر هیچکاره هستند
پس به نظر من باید بازتعریفی در نسبت حوزه فرهنگ چه در بخش ناشران چه پدیدآورندگان چه سینماگران و چاپخانهداران و... با وزرات صمت انجام شود.
همه فعالیتهای نشر در خانه کتاب و ادبیات ایران متمرکز شد
* تسنیم: از بحث واسپاریها دور شدیم، واسپاری امور در حوزه نشر و کتاب به صنوف چگونه بوده است؟.
بله، اعتقاد من این است که نه تنها واسپاریها انجام نشده است، بلکه انجمنها را به هوای اتحادیه صنفی ناشران و کتابفروشان تهران و آشنا به کلی حذف کردند. بعد خود اتحادیه هم حذف شد، به جای آن 3 موسسه خانه کتاب، موسسه نمایشگاههای فرهنگی و موسسه ادبیات داستانی در هم ادغام شد و موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران شکل گرفت. امروز همه تشکلها و حتی اتحادیه حذف شده و همه فعالیتها در خانه کتاب و ادبیات ایران متمرکز شده است، در حقیقت اتحادیههای صنفی نشر نیز اکنون هیچکاره هستند.
در اولین نمایشگاه مجازی کتاب اساسا انجمنها و اتحادیههای کتاب هیج مسئولیتی نداشتند، تنها رئیس اتحادیه ناشران تهران در افتتاحیه نمایشگاه کتابفروشان را دلداری داد که نگران نباشند و ارشاد برای آنها هم فکری خواهد کرد.
عدم مشارکت صنف نشر در فعالیتهای تصدیگرایانه دولت
امروز تشکلهای نشر در فعالیتهایی که تصدیگری برای دولت محسوب میشود، هیچ مشارکتی ندارند، موسسه خانه کتاب و دو موسسه دیگر در هم ادغام شدند تا دولت کوچکتر شود و تعداد کارمندان نیز کاهش پیدا کنند، امروز تعداد کارمندان موسسه خانه کتاب همان جمع کارمندان آن سه موسسه است. در زمان نمایشگاه مجازی خط ویژه مخابرات گذاشتند و حدود 90 نفر استخدام کردند، فقط برای پاسخگویی به تلفنها. مگر بنا نبود تصدیگری نشود؟ مگر قرار نبود کارمندان کاهش پیدا کنند.
من همه این موضوعات را در جلسه مشورتی نیز مطرح کردم، در جلسه هماندیشی که برای نمایشگاه مجازی کتاب برگزار شد و من به صورت ویدئو کنفرانس حضور داشتم گفتم، اولاً امکان زیرساخت اینترنت در کشور ما برای این حجم وجود ندارد. اگر استقبال شود. به مشکل برخواهیم خورد، تجربه ثابت کرد که برای ثبت نام یک آزمون فوق لیسانس سایت بالا نمیآید، اما معاون مخابرات در آن جلسه گفت که ثانیهای 500 نفر میتوانند وارد سایت شوند. موضوع دومی که مطرح کردم این بود که شما به عنوان سازمان دولتی نمیتوانید سفارش ناشران را کنترل کنید. اینکه ناشر چه کتابی را با چه قیمتی میفرستند، کتاب مشکلدار است یا نه. ما در انجمن ناشران دانشگاهی میدانیم که هر ناشر چه اعتبار ی دارد؟ بهتر است از صنف کمک بگیرید، سیستم پست هم مشکل خواهد داشت.
در نهایت نمایشگاه برگزار شد و تمام پیشبینیها درست از آب در آمد، تا 48 ساعت سایت بالا نمآمد، وقتی بالا آمد، چون کتاب با تخفیف 20 درصد بود و هزینه پست هم با ناشر بود، بسیاری از ناشران مخصوصا آنهایی که کتاب ارزانقیمت داشتند، کتابها را ارسال نمیکردند. در روزهای میانی نمایشگاه قانون را تغییر دادند.
وعده واسپاری امور به صنف در حد شعار ماند
پست هم بعد از نمایشگاه میگفت، ما چند میلیارد ضرر کردیم. ماشینهای پست در میدان انقلاب برای تحویل بستهها تعبیه شد که بستهها را فرغونی تحویل میگرفت و میبرد. این تصدیگری نیست؟ چرا این کارها به انجمنها و اتحادیهها واگذار نشد؟ به اعتنقاد من امروز در پایان عمر دولت هیچ واسپاری در صنف از سوی دولت انجام نشده است و واسپاری در حد شعار باقی ماند.
تسنیم