به گزارش ذاکرنیوز، در بررسی اجمالی مهم ترین رویدادهای تاریخ حزب عدالت و توسعه و در مباحث مربوط به سیاست خارجی، به این اشاره شد که بزرگترین خطا و گاف حزب عدالت و توسعه در گستره سیاست خارجی، رفتار مداخله گرانه و ماجراجویی در پرونده سوریه و لغزش در مسیر حمایت از افراط گرایی و تلاش برای نابود کردن دولت سوریه بود.
دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه، در مباحث نظری و اعلام استراتژی اصلی سیاست خارجی، از تنش صفر و تلاش برای تعامل با همسایگان و کشورهای منطقه سخن به میان آورد. اما در میدان عمل، همواره سوریه و عراق را در تنگنا قرار داده است.
یکی از مهمترین اقدامات ترکیه در پرونده سوریه، این بود که از عواطف دینی و عُلقه های فرهنگی و تاریخی مردم خود سوء استفاده و وانمود کرد که ورود میلیون ها آواره سوری به داخل شهرهای ترکیه، صرفاً یک موضوع انسانی است که مردم باید با این موضوع، بر اساس منطق مهاجرین و انصار برخورد کنند و در حد توان خود، نیازهای آوارگان سوری را برآورده کنند.
میلیون ها هوادار حزب عدالت و توسعه به این درخواست دولت پاسخ مثبت دادند. غافل از آن که حضور آوارگان، یک حضور موقتی نیست و همسویی ترکیه با اهداف براندازانه در سوریه، کاری کرد که عملاً یک پنجم از کل جمعیت سوریه یعنی 4 میلیون نفر از شهروندان این کشور، با قبول همه دشواری ها، ترکیه را برای زندگی برگزینند.
این موضوع، تبعات و پیامدهای منفی دوسویه داشت. از طرفی راه را برای ناامن تر شدن سوریه و قدرت نمایی داعش هموار کرد و منابع انسانی و ظرفیت های جمعیتی سوریه را تضعیف کرد و از دیگر سو، باعث شد که خود دولت و مردم ترکیه نیز برای تامین نیازهای آوارگان سوری، با مشکلات جدی روبرو شوند.
دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه، وضعیت تلخ و دراماتیک آوارگان سوری را به اهداف مداخله جویانه و منافع خود گره زد و باعث شد بحران، از چیزی که هست، پیچیده تر شود.
رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه، بارها اعلام کرد که مانعی برای اعطای حق شهروندی به بخشی برگزیده از آوارگان سوری وجود ندارد. در آغاز، دولت باغچلی رهبر را افراطی حزب حرکت ملی، به تندی با اردوغان مخالفت کرد. اما بعدها و پس از آغاز شراکت و رفاقت اردوغان و باغچلی در ائتلاف جمهور، همه موانع از میان برداشته شد و دولت ترکیه تاکنون نزدیک به سیصد هزار نفر از آوارگان سوری را به عنوان شهروند خودش پذیرفته و به آنها شناسنامه و تابعیت داده است.
آیا این افراد، به صورت رندمی یا بر اساس اولویت تاریخ ورود به ترکیه انتخاب شده اند؟ خیر. سیاست حزب عدالت و توسعه این بوده که بخش نخبه، توانمند، غنی و صاحب مهارت را جذب کند. از پزشکان و پرسنل درمان سوریه گرفته تا مهندسین، تکنیسین ها، وکلای مدافع، تجار، کارآفرین ها تا کارگران ماهر و در عین حال، بخش هایی از خانواده های معارضین مسلح سوری.
نوع رویکرد عملگرایانه و هدفمند حزب عدالت و توسعه در قبال آوارگان سوری بر اساس دیدگاه گزینشی و امتیازگیری، سیاستی بوده که می تواند حتی در دهه های آتی، سوریه را با مشکلات بزرگی روبرو کند.
آکپارتی در جستجوی حیاط خلوت منطقه ای
یکی از حسرت های همیشگی اردوغان، این است که در سال 2003 میلادی و در دوران حمله آمریکا به عراق، پارلمان ترکیه اجازه نداد که ارتش ترکیه در این ماجرا نقشی داشته باشد. در آن دوران، حزب عدالت و توسعه، هنوز پایه های قدرت خود را تثبیت نکرده بود و ترکیه نتوانست نقش خاصی ایفا کند. این در حالی بود که رقیب منطقه ای قدرتمند ترکیه یعنی جمهوری اسلامی ایران، از مهمترین قدرت های اثرگذار بود و توانست عمق استراتژیک خود را حفظ کند.
اردوغان و مشاورین حلقه نخست پیرامون او، با یادآوری ماجرای عراق، همواره در جستجوی این بودند که یک حیاط خلوت منطقه ای دست و پا کنند. این نگرش، بر تصمیمات و اقدامات اردوغان – داود اوغلو – فیدان تاثیر به سزایی گذاشت و برای سوریه نقشه هایی کشیدند که از چندین جهت این کشور را با مشکل روبرود کرد.
آنکارا در کنار تخلیه سوریه از شهروندان و جذب نخبگان و فعالان اقتصادی این کشور، تشکیل احزاب سیاسی برای مخالفین اسد، سازماندهی عشایر عرب و ترکمان، سازماندهی سیاسی بخشی از کردهای شمال سوریه و تسلیح مخالفین را در دستور کار قرار داد. هزاران نفر از مجرمین خطرناک و چهره های افراطی و تندرو، از ترکستان شرقی و چچن گرفته تا سلفی های آفریقا و اروپا، خود را از طریق ترکیه به سوریه رساندند تا بخشی از یک پازل بزرگ باشند. پازلی که بر اساس معماری و استراتژی «ویران کن و بساز» در رویای از میان برداشتن حزب بعث و دولت سوریه و ایجاد یک نظام جایگزین بود.
اتاق فکر حزب عدالت و توسعه، برای جذب هر کدام از گروه های معارض اسد، برنامه و مکانیسم ویژه ای داشت. به ترکمان های سوریه می گفت، شما از منظر تاریخی و فرهنگی بخشی از ترکیه هستید و ما برای احقاق حقوق شما، اقدام می کنیم.
به بخشی از کردها می گفت، در صورتی که در کنار مسعود بارزانی رهبر حزب دموکرات کردستان عراق باشید و با ما هماهنگی کنید، اجازه نمی دهیم پ.ک.ک برایتان دردسر ساز شود. اعراب اخوانی را با تفکرات اخوانی به سوی خود کشاند، اعراب لیبرال را با طرح نظریاتی در خصوص امکان صدور دموکراسی از ترکیه به سوریه اقناع می کرد، تندروها را با استفاده از چهره های سلفی جذب می کرد و بالاخره، نظامیان را با این منطق اقناع می کرد که ترکیه در طول مرز نهصد کیلومتری خود با سوریه، به شکل تمام قد، با امکانات آموزشی، لجستیک، سلاح و مراقبت از خانواده ها، کاری می کند که تنها دغدغه آنان، جنگ در برابر اسد باشد و به چیز دیگری نیندیشند.
ترکیه با حمایت از نظامیانی که از ارتش سوریه گریخته بودند، نخستین پایه های یک ساختار غیرقانونی به نام «ارتش آزاد سوریه» را استوار کرد و سپس با تجهیز و تسلیح معارضین مسلح، بنزین بر آتش ریخت. به موازات این اقدام، در عرصه سیاسی نیز، برای ده ها تن از سران گروه های معارض، گذرنامه ویژه صادر کرده و در کلیه مذاکرات بین المللی مرتبط با سوریه، از آنان حمایت کرد.
خواست و هدف اصلی ترکیه در سوریه، این بود که یک دولت دست نشانده در این کشور به قدرت برسد که دست کم هشتاد درصد از عوامل و نیروهای آن، از افراد وابسته به دولت ترکیه باشند. اما این هدف با شکست مواجه شد و ترکیه نتوانست به نتیجه ای دست پیدا کند.
در بخش بعدی گزارش، به این موضوع می پردازیم که نوع نگرش حزب عدالت و توسعه به تحولات سوریه، موضوع کردهای سوریه و آوارگان، به چه شیوه ای بر روابط ترکیه با آمریکا و اروپا اثر گذاشت.
ادامه دارد...