دیدگاه امام خامنه‌ای درباره مردم منطبق با نظریه امامت است

در نشست جایگاه مردم در منظومه فکری آیت الله خامنه‌ای عنوان شد که طبق نظر پیامبر اسلام و نظریه امامت، ولایت را باید مردم بپذیرند و نظریه امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای منطبق بر همین مبنا است.
- اخبار حوزه امام و رهبری -

به گزارش سایت خبری تحلیلی ذاکرنیوز به نقل از خبرنگار گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام ابراهیم موسی‌زاده استاد تمام گروه حقوق عمومی دانشگاه تهران، صبح امروز در سومین پیش‌نشست همایش بین‌المللی «حقوق ملت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری آیت الله خامنه‌ای» با موضوع «جایگاه مردم» در این منظومه فکری به تبیین نظر رهبر انقلاب درخصوص جایگاه مردم در حاکمیت پرداخت.

جایگاه مردم در منظومه فکری آیت‌ الله‌ خامنه‌ای بررسی می‌شود

وی با بیان اینکه مسئله جایگاه مردم ریشه در بحث مشروعیت حاکمیت دارد؛ دموکراسی را مرسوم‌ترین و عمده‌ترین نظریه عصر کنونی در این‌باره دانست و گفت: رهبر انقلاب ذره‌ای قائل به دموکراسی غربی نیستند و بارها فرموده‌اند که نظام سیاسی اسلام هیچ انطباقی با دموکراسی ندارد.

موسی‌زاده با اشاره به اینکه نظام سیاسی فقهای امامیه برآمده از نظام سیاسی علوی است، تصریح کرد: امیرالمومنین علیه‌السلام بنیانگذار این نظام است که با یزدان‌سالاری و دموکراسی مطابقت ندارد.

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در نظام سیاسی علوی، امام پدر مهربان جامعه است که حتی با مخالفان و دشمنان خود تا زمانی که علیه حکومت اسلامی شمشیر نکشیده‌اند مهربان است و حقوق آنها را هم پرداخت می‌کند، افزود: حکومت یک‌طرفه تئوکراسی که مستشرقان از فقه اهل سنت استنباط کرده و آن را به کلیت اسلام نسبت داده‌اند، از نظر نظام علوی و فقه امامیه پذیرفته شده نیست و بیشتر با و الهیات مسیحی و نظام حکومت معاویه مطابقت دارد.

وی درباره نظریات عمده فقها درباره نوع نظام سیاسی، جایگاه مردم و منشأ قدرت در آن، از سه نظریه «انتصاب عام» ، «انتخاب محض» و «تفویض و کارآمدی» نام برد و تصریح کرد که نظریه آیت الله خامنه‌ای منطبق بر هیچ یک از این نظریات نیست.

موسی‌زاده در تشریح نظریات مذکور بیان داشت: در نظریه انتصاب عام که گفته می‌شود نظریه اجماعی و مشهور است، فقها معتقدند در عصر غیبت در هر آنچه که معصوم نیابت دارد فقیه جامع‌الشرایط هم نیابت دارد و مردم نیز مکلف به تبعیت‌اند و اگر تابع نباشند در دنیا و آخرت مسئول‌اند. نظریه انتخاب محض هم که متأخر از نظریه قبلی است، مشروعیت حکومت فقیه را منوط به «تفویض» از طرف مردم می‌داند که آثاری بر ان مترتب است، مثل اینکه مردم خواهند توانست فقیه را عزل و نصب کنند و یا شروط جدیدی برای انتخاب او بگذارند. قائلان به نظریه کارآمدی و تفویض هم که نظریه‌ای بینابینی است، معتقدند که مشروعیت زعامت فقیه به نصب الهی است، اما اگر بخواهد حکومت کند، «کارآمدی» آن منوط به تفویض از طرف مردم است.

استاد حقوق عمومی دانشگاه تهران سپس به بیان تفاوت نظریه امام خامنه‌ای با نظریه‌های پیش گفته پرداخت و افزود: ایشان قائل‌اند که حکومت فقیه جامع‌الشرایط در مرحله ثبوت به نصب الهی است، اما اعمال ولایت او نه به تفویض بلکه منوط «پذیرش مردم» یا اکثریت مردم است.

وی با اشاره به اینکه نظریه رهبر انقلاب از ابتدا همین بوده و تغییری در آن حاصل نشده است، گفت: ایشان صراحتا می‌فرمایند که جمهوری اسلامی که همان مردم‌سالاری دینی است دو رکن دارد؛ رکن اول آن نصب الهی و اسلام است و رکن دوم مردم‌اند که در طول اراده الهی قرار دارند و اگر نخواهند، یک پایه مشروعیت از دست رفته است. به همین دلیل است که رهبر انقلاب به تبعیت از نظام امامت خود را از مردم و خادم آنها می‌دانند و نسبت به مردم مهربان‌تر از پدر هستند که به عنوان مثال ظهور و بروز آن را در حضور ایشان در حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل و... در میان مردم و پیگیری و تلاش برای رفع مشکلات آنها دیده‌ایم.

موسی‌زاده با اشاره به پاسخ امام خمینی (ره) به سؤالی درباره حدود اختیارات ولی فقیه و انطباق نظریه امام خامنه‌ای با پاسخ امام خمینی به این سؤال، افزود: امام راحل فرمودند که «در جمیع صور ولایت دارد، لکن دخالت در امور عمومی و تشکیل حکومت منوط به خواست مردم است.»

در ادامه این نشست حجت‌الاسلام محمدحسین بیاتی عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس دانشگاه عدالت با اشاره اینکه نتیجه مداقه در نصوص و بعض کلمات فقها این است که جایگاه مردم در نظام اسلامی و قضیه تعیین سرنوشت نه تنها یک حق بلکه تکلیف مردم است، افزود: جمهوری اسلامی یک ترکیب انضمامی و جمهوریت یک عنصر وارداتی در مواجهه نظام سنتی ولایت با اقتضائات دنیای مدرن و تلفیق و نقطه تلاقی سنت و مدرنیته نیست.

وی با اشاره به اینکه بعضی از بزرگان برای اثبات نقش حقیقی مردم در تعیین سرنوشت خود به روایت «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» استناد کرده‌اند، گفت: پیامبر اکرم ابتدا از مردم پرسیدند «أَلَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ؟» و پس از آنکه مردم پاسخ دادند «بلی» ، پیامبر فرمودند که «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ.»

سپس بیاتی نتیجه این کلام پیامبر را اینگونه بیان کرد که «مردم در نصب، ولایت دارند، اما ولایت پیامبر در نصب ولی برای مردم بیشتر از خود آنان است.»

این عضو مجلس خبرگان رهبری سپس به بیان نظر میرزای نائینی درباره ولایت فقیه پرداخت و با اشاره به اینکه ایشان فقیه جامع‌الشرایط را تالی‌تلو معصوم و حکومت در دست غیرِ او را ظلم می‌داند و قائل بر لزوم قلع ظلم ولو انحلال آن به اندازه تمکن است، افزود: میرزای نائینی معتقد است که امور مسلمین بر اساس «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ» است و تا جایی که «أَمْرُهُمْ» اتساع پیدا کند، حکمْ «شُورَى بَيْنَهُمْ» است و مردم باید خودشان امور را اداره کنند، مگر در امرالله، مثل تعیین ولی.

بیاتی بر همین اساس افزود: نظر میرزایی نائینی این است که ولایت فقیه تضمین‌کننده عدم خروج مردم از دایره تشریع الهی در «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ» است.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار