به گزارش سایت خبری تحلیلی ذاکرنیوز به نقل از خبرگزاری مهر، روزنامه «هفت صبح» به گرانی شیرخشک پرداخت و نوشت: هرچقدر عقب بروید میبینید که معضل شیر خشک همیشه در ایران وجود داشته، چه زمان جنگ که مردم برای شیر خشک صف میبستند، وقتی شیر خشک کوپنی بود اما باز هم راحت گیر نمیآمد چه حالا که هر خانواده با شماره ملی میتواند تعداد محدودی شیرخشک بخرد و بعضی مدلهای خاص آن را حتی با سهمیه و کد ملی هم در همه فروشگاهها و داروخانهها پیدا نمیکنید.
از بحث فراوانی که بگذریم قیمت شیرخشک هم هر چند وقت یک بار به معضل تازهای تبدیل میشود و همین حالا افزایش نزدیک به ۲۰ درصدی قیمت بعضی از انواع شیر خشک در کنار دسترسی سخت به آن کاری کرده که صدای خانوادههای نوزاددار در بیاید. همه اینها باعث میشود که بپرسیم واقعاً چه چیزی در مورد شیرخشک، این غذای قدیمیو مکمل به نظر ساده غذایی آنقدر پیچیده است که هیچ وقت از لیست معضلات اقتصادی و اجتماعی خارج نمیشود؟
آنقدرها ساده نیست
شاید این طور به نظر برسد که شیرخشک یک محصول ساده است که تمام مراحل تولید آن میتواند در داخل کشور طی شود اما این طور نیست. شیرخشک از جمله محصولات خوراکی است که اصلی ترین مواد اولیه آن وارداتی هستند یعنی اسکیم پایه نوزاد و پودر دمینرال ۹۰ درصد که با عنوان دی ۹۰ در صنعت شناخته میشود. دی ۹۰ حدود ۵۰ درصد فرمولاسیون شیر خشک نوزاد و شیرخشک اسکیم حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد فرمولاسیون شیر نوزاد را تشکیل میدهند که هر دوی آنها به کشور وارد میشوند.
این موضوع در مورد شیرخشکهای غیر معمولی مثلاً شیرخشکهای بدون لاکتوز یا شیرخشکهای مخصوص نوزادان با حساسیتهای مختلف پیچیدهتر هم هست. پس تا اینجا فهمیدیم که شرکتهای ایرانی در واقع تولید کننده شیرخشک به صورت کامل نیستند و تا اندازه زیادی نیاز به واردات دارند. واردات هم که با ارز ترجیحی یعنی دلار ارزانتر از بازار آزاد انجام میشود.
بنابراین در بعضی دورهها که اوضاع ارز خوب بوده و واردات به شکل روتین و بدون مشکل انجام میشده، تولید شیرخشک با ارز ترجیحی آنقدر به صرفه بوده که ما حتی در موارد محدودی صادرات هم داشتهایم تا جایی که گفته میشود وقتی شرکت نستله برای تولید شیرخشک وارد ایران شد تصمیم بر این بود که ایران پایگاه تأمین شیرخشک تولیدی این شرکت برای کل خاورمیانه باشد اما اوضاع ارز به همین شکل باقی نماند و انواع تحریمها و مشکلات دست و بال دولت برای اختصاص ارز ترجیحی را بست.
بر اساس آمارهای رسمینیاز ایران به شیرخشک سالانه ۶۰ میلیون قوطی است و کارخانههای کشور ظرفیت تولید ۱۱۷ میلیون قوطی را دارند به شرط اینکه مواد اولیه به موقع برسد اما تنها در یکی از دورههای اخیر کمبود شیرخشک سجاد اسماعیلی، مشاور رئیس سازمان غذا و دارو گفت: «بانکهایی که جهت انتقال ارز شیر خشک با شرکتهای شیرخشک کشورمان کار میکنند، بانکهای اروپایی هستند که متأسفانه در خردادماه امسال (۱۴۰۲) کشورمان را تحریم کردند و این تحریم هم مزید بر علت شد و بعد از اینکه ۱۰ میلیون یورو از سوی بانک مرکزی برای تأمین ماده اولیه شیرخشک تأمین شد، پول در بانک اروپایی به دلیل تحریمها، بلوکه شد و بعد از یک ماه پیگیری، نهایتاً پول واریزی برگشت داده شد.»
دلار نباشد شیر خشک نیست
همانطور که خواندید، هر وقت بحرانهای ارزی بالا گرفته مشکلات مربوط به تولید شیر خشک و قیمت نهایی آن هم تشدید شده. بعد از حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی اوضاع بازار شیرخشک کمی بدتر هم شد تا جایی که سال گذشته رئیس انجمن تولیدکنندگان شیر خشک و غذای کودک ایران اعلام کرد که ظرفیت تولید شیرخشک در ایران از ماهانه ده میلیون قوطی به ماهانه ۵ میلیون قوطی رسیده است.
او که به نظر میرسید میخواهد عمق بحران را نشان بدهد گفت که دولت رئیسی تصمیم گرفته در جریان تهاتر با یک شرکت ترکیهای، تأمین بخش بزرگی از شیرخشک مورد نیاز ایران را به این شرکت بسپارد. بعدتر اما پی این حرف گرفته نشد اما تحویل زاده در چند مصاحبه دیگر هم توضیح داد که چه تعداد از شرکتهای تولید کننده شیرخشک هنوز موفق به دریافت ارز ترجیحی نشدهاند در حالی که ذخیره مواد اولیه خیلی از آنها به شدت رو به کاهش رفته است. همان موقع خیلیها پای بودجه این بخش را وسط میکشیدند و میپرسیدند که مثلاً چرا در بخشهای مختلف بودجه طرحی مانند جوانی جمعیت جایی برای تأمین ارز مورد نیاز تولیدکنندههای شیرخشک دیده نشده است.
موضوع فقط ارز نیست
اگرچه اغلب تولیدکنندهها ترجیح میدهند درباره دسترسی آسانتر به ارز ترجیحی حرف بزنند اما وقتی آمارها را نگاه میکنیم میبینیم که موضوع فقط تأمین ارز و حتی تولید یا واردات شیرخشک نیست بلکه وقتی فاصله بین نرخ ارز ترجیحی و ارز بازار آزاد بیشتر و بیشتر میشود، کالاهای اساسی که مشمول دریافت ارز ترجیحی (ارز نفتی) ۲۸۵۰۰ تومانی هستند بیشتر و بیشتر از بازار غیب میشوند.بیایید فقط به بخشی از آمارهای پاییز سال گذشته که کمبود شیرخشک بحرانی شده بود نگاه کنیم وقتی که در نهایت دولت با تمام قوا وارد میدان شد و یک رکورد افزایش نزدیک به ۷۷ درصدی برای واردات شیرخشک نوزادان ثبت شد. از نظر وزنی هم واردات شیر خشک به نسبت بازه زمانی ۸ ساله ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ سه برابر شد. همچنین بر اساس آمارهای وزارت جهاد کشاورزی و گمرک ایران، در سال ۱۴۰۲ واردات شیرخشک نزدیک به ۱۰ هزار تن به ارزش بیش از ۹۴ میلیون دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال ۱۴۰۱ به لحاظ وزنی رشد ۵۰ درصدی و به لحاظ ارزشی هم رشد ۷۷ درصدی داشته است اما مشکل به طور کامل حل نشد.
آیا تعداد نوزادان نیازمند به شیرخشک تا این اندازه بیشتر شده بود؟ وقتی به خبرهایی که درباره قاچاق شیرخشک از مرزهای مختلف، مخصوصاً مرزهای شرقی توجه کنیم میبینیم که پای قاچاق در میان است. موضوعی که سال گذشته موسی عباسزاده محمودی مدیرکل تعزیرات حکومتی سیستان و بلوچستان آن را تأیید کرد و گفت: «قاچاق شیرخشک در حدود سه سال اخیر در این استان رایج شده است و هر روز بیشتر با محمولههای بزرگ قاچاق شیرخشک مواجه هستیم.»
وقتی عباس زاده این حرف را میزد فاصله دلار ترجیحی با دلار بازار آزاد حدود ۲۲ هزار تومان بود اما حالا این اختلاف به بیشتر از ۶۰ هزار تومان رسیده پس احتمالاً با افزایش سه برابری حاشیه سود قاچاق شیرخشک، شاهد رونق گرفتن بیشتر خروج آن از کشور خواهیم بود.
اینجاست که عدهای میگویند باید نظارت بیشتر شود اما چه نظارتی بیشتر از اینکه داروخانهها و فروشگاههای مختلف فقط با رؤیت کد ملی و ثبت آن در سامانه مربوطه میتوانند شیرخشک بفروشند؟ کسانی که خواهان نظارت بیشتر هستند میگویند نظارت روی کارخانهها و خط آخر توزیع کافی نیست بلکه نظارت باید در مراحل قبل حتی قبل از تولید یعنی در مرحله تخصیص مواد اولیه هم بیشتر شود، عدهای که میگویند اصلاً خود دولت باید کار تولید و تخصیص شیرخشک را به دست بگیرد.
در مقابل اما عده دیگری از کارشناسان میگویند اتفاقاً در مواردی که نظارت دولتی بیشتر شده تا جایی که دولت خودش کار را دست گرفته علاوه بر قاچاق و غیب شدن مواد اولیه و محصول شاهد رکود تولید هم بوده ایم پس راه حل این است که فاصله بین ارز ترجیحی و نرخ دلار آزاد کمتر شده یا اصلاً برداشته شود تا شیرخشک به نرخ واقعی تولید شود و در نهایت دولت با شناسایی نیازمندها به آنها شیرخشک اختصاص بدهد.