به گزارش ذاکرنیوز، نگار احدپور اقبلاغ : همه عقاید دینی در رفتار انسان مؤثر است؛ هر چند تأثیر آنها یکسان نیست. از میان عقاید دینی، اعتقاد به رستاخیز و معاد یکی از نافذترین و مؤثرترین باورها در جهت دادن به رفتار آدمی و تربیت و اصلاح اوست.بدون شک، ایمان به معاد تأثیر بسیار عمیق و گسترده ای در اعمال انسانها دارد. اصولاً اعمال انسان بازتاب اعتقادات اوست، یا به تعبیر دیگر رفتار هر کسی با جهان بینی او ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد.کسی که میداند تمام اعمالش بی کم و کاست به زودی در دادگاهی مورد بررسی قرار می گیرد که قضاتش از همه چیز آگاهند، نه توصیه ها در آن مؤثر است و نه رشوها و نه حکم دادگاهش تجدید نظر دارد؛ سپس بر طبق آن پاداش و کیفر می بیند. نه فقط در اصلاح خود می کوشد، بلکه در انجام اعمال گوناگونش فوق العاده سخت گیر و موشکاف است.
به همین منظور با سید حسین شرف الدین، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:
سید حسین شرف الدین در گفت و گو با خبرنگار مهر، با اشاره به جایگاه «معاد» و برانگیختن انسانها در روز حساب در آیات و روایات، عنوان کرد: اعتقاد به معاد و استمرار حیات انسان در جهان آخرت (در رتبه بعد از اعتقاد به مبدآ) از مؤلفههای بنیادین اعتقادی در جهان بینی ادیان الهی از جمله اسلام و از اصول خدشه ناپذیر اعتقادی شمرده میشود.
وی افزود: در اهمیت و جایگاه محوری این اصل و نقش راهبردی آن در تعیین سرنوشت فرد و کیفیت حیات جاودانه او، همین بس که به شهادت برخی مفسران، بیش از دو هزار آیه از آیات قران کریم، و صدها روایت به طرح مستقیم و غیر مستقیم آن اهتمام کرده اند. به دلیل همین جایگاه و موقعیت کانونی است که باور بدان جزو ضروریات و شرط لازم برای ورود به جرگه مؤمنان شمرده شده است.
مرگ انسان نه نابودی و زوال که انتقال از سرای فانی به سرای باقی است
شرف الدین تصریح کرد: اعتقاد به معاد و آثار آن علاوه بر اتکا و استناد به انبوه شواهد و دلایل درون متنی و منابع مفهومی دین، به طیفی از تجربههای شهودی رسوب یافته در نظام باورداشت های عمومی مؤمنان مستظهر است. جای بسی تعجب است که این اصل اعتقادی برغم وضوح آشکار و ارجاع وثیق به دلایل و قرائن عقلی، نقلی و شهودی فراوان، و نیز مویدات فطری همواره با انکار و تردید مخاطبان تعالیم وحیانی مواجه بوده و امکان وقوعی آن مورد استبعاد ایشان بوده است.
وی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم در خصوص معاد و رستاخیر، تصریح کرد: قرآن کریم در بیانی مؤکد میفرماید: «ان الساعه لاتیه لاریب فیها و لکن اکثر الناس لایومنون» (غافر/۵۹) جالب اینکه قرآن در مقایسه ضمنی میان حیات این جهانی انسان باحیات اخروی او، زندگی اخروی را زندگی حقیقی و سزاوار نام حیات شمرده است: «وان الدار الاخره لهی الحیوان لوکانوا یعلمون» (عنکبوت/۶۴) از این رو، با توجه به موقت و گذرا بودن زندگی این جهانی و نیز نقش تعیین کننده و انحصاری آن در ترسیم و تقدیر حیات جاودانه اخروی، سزاوار است جامعه مؤمنان با اعمال تدابیر لازم ربط وثیق این دو جهان و ارتباط علی و معلولی آنها را در کلیت زندگی این جهانی و سطوح و ساحتهای مختلف حیات فردی و اجتماعی خود ملحوظ دارد تا عموم مؤمنان توفیق یابند از رهگذر زندگی موقت این جهانی به سعادت جاودانه مورد انتظار خویش در سرای باقی باریابند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: روشن است که در تعالیم وحیانی، مرگ انسان نه نابودی و زوال که انتقال از سرای فانی به سرای باقی است. تمایل فطری انسان به جاودانگی شخصی و گریز طبیعی وی از مرگ به معنای نابودی نیز تنها از این طریق ارضاء میشود.بی شک، این اصل اعتقادی و آموزه الهیاتی در صورتی که از رهگذر ایمان و دین ورزی به باور شخص تبدیل شود و جهان انفسی و ذهن و ضمیر او را مسخر خویش سازد، جلوهها و آثار متناسبی را در سطوح شناختی، اعتقادی، احساسی، انگیزشی و رفتاری نمایان خواهد ساخت. بدیهی است که کمیت و کیفیت این آثار، تابع درجات ایمان و میزان التزام مؤمن به تأمین ملزومات و مقتضیات آن خواهد بود. منابع دینی مؤمنان را به مرگ اندیشی مداوم به عنوان یک زمینه ذهنی – روانی جهت هوشیاری مستمر، تقویت اصل عقیده و ترغیب به عمل متناسب با آن توصیه و ترغیب کرده است. درمقیاس اجتماعی نیز انتظار این است که این مؤلفه اعتقادی در معیت سایر اصول و آموزههای اعتقادی در هسته بنیادین فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه مؤمنان استقرار یابد و و در قالب نهادها و ساختارهای اجتماعی تثبیت شود.
باور و پذیرش زندگی پس از مرگ، یک اصل اعتقادی و روانشناختی
وی افزود: بدیهی است که این باور پذیرفته شده و دارای وجاهت اعتقادی و فرهنگی، در مراحل بعد از مجرای جامعه پذیری و تعلیم و تربیت اجتماعی، به قلمرو شخصیت و ساحت ذهن و ضمیر آنها راه یافته و همه احوالات درونی و جلوههای بیرونی شخصیت فرد را در همسویی کامل با خود سامان میدهد و آثار ذهنی و عینی فراوانی را در موجب خواهد شد. بارزترین نمود این اعتقاد و شاهد صدق قوت و ضعف وجودی آن در سطوح فردی، میزان اشتیاق و اهتمام افراد به انجام اعمال صالح و کنشهای خیرخواهانه است. و در سطوح اجتماعی به میزان وجود دواعی، زمینهها و مکانیسمهای ترغیب کننده عموم به انجام صالحات و کنشهای ارزشی و دوری و تحرز از انحرافات و کجرویها است.
این استاد جامعه شناسی با بیان اینکه تردیدی نیست که برای داشتن یک جامعه رشد یافته و در مسیر تعالی و تقرب، التزام نظری و عملی عموم یا اکثریت آحاد جامعه به اصول اعتقادی، ارزشی، هنجاری و رفتاری یک مکتب وحیانی (جهان بینی و ایدئولوژی) ضرورت اجتناب ناپذیر دارد. گفت: علوم اجتماعی نیز در صورتی که سودای راهبری جامعه در مسیر تعالی و پیشرفت معنوی را داشته باشد، نمیتواند از التفات و توجه تفصیلی به این اصول کانونی و حیات بخش بی اعتنا باشد.
وی در خصوص آثار اعتقاد به معاد در زندگی فردی و اجتماعی تصریح کرد: همانگونه که در پاسخ به سوال اول به اجمال اشاره شد، داوری در خصوص کم و کیف آثار متفرع بریک اصل اعتقادی همچون باور به معاد هم میتواند به ادله عقلی و نقلی (آیات و روایات) و هم به ادله و شواهد تجربی (حکایات منقول از تجربههای مومنانه اولیای الهی و مردم عادی؛ بخشی از این تجربهها در سطح مردم عادی در سریالهای مختلف تحت عنوان «زندگی پس از زندگی» یا «زندگی مجدد پس از مرگ» که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، انعکاس یافته است. کتاب «معاد شناسی» علامه تهرانی نیز به انعکاس برخی از این تجربهها پرداخته است) مستند باشد. مطالعات انجام شده در حوزه روان شناسی، جامعه شناسی و مردم شناسی دین بویژه در بحث از کارکردهای فردی و اجتماعی دینداری و زیست مومنانه، همه از ترتب برخی آثار بسیار مهم و برجسته که جز از رهگذر ایمان مذهبی امکان حصول ندارد، حکایت دارد.
آثار اعتقاد به معاد در زندگی فردی و اجتماعی بشر
شرف الدین گفت: نکته دیگر اینکه چگونگی ترتب این آثار تابع درجاتی اعتقادی افراد، میزان اتصاف آنها به کمالات و فضائل و پیراستگی آنها از نقصانها و رذائل و بالاتر از همه میزان التزام آنها به انجام اعمال همسو و است. در مقیاس اجتماعی نیز همانگونه که اشاره شد، امکان برخورداری از آثار مترتب بر معاد باوری اکثریت مؤمنان در سطوح مختلف حیات جمعی، تابع وجود زمینههای محیطی و تمهیدات ساختاری و رفع موانع خواهد بود.
وی افزود: در ادامه این بخش و در پاسخ به سوال شما به مصادیقی از این آثار (معرفتی، اعتقادی، انگیزشی، رفتاری) اشاره میکنم. بدیهی است که تفصیل مطلب فرصت و مجال دیگری میطلبد. اهم این آثار عبارتند از: توجیه حکیمانه بودن خلقت (بدون وجود معاد و زندگی پس از مرگ، اساساً خلقت این جهان با هدف بستر سازی جهت زیست مطلوب انسان، بدلیل عدم امکان حصول نتایج منظور خالق حکیم در این جهان، ابتر میماند. جهان آخرت امکان مناسبی برای تحقق برخی آرمانهای موعود و بشارتها و انذارها فراهم میسازد)؛ امکان یابی تحقق عدالت در مقام حساب رسی بندگان و پاداش یابی متناسب، معنادار شدن زندگی (و اینکه زندگی انسان، با زیست موقت و بسیار معدود این جهانی خاتمه نمییابد و او میتواند از ثمرات و نتایج مثبت یا منفی این زندگی به صورتی جاودانه برخوردار شود. این آموزه مانع سوق یابی به پوچی و تلقی بی معنایی از آفرینش انسان و جهان خواهد شد).
شرف الدین افزود: ترغیب افراد به اصلاح افکار، نیات، و اعمال؛ ترغیب آنها به تهذیب و تزکیه نفس و پالایش و پیرایش روح و ضمیر از آلودگیها، مراقبت و پاسداری از حریم وجودی و قلمرو انفسی و آفاقی خویش، تقویت روح مآل اندیشی، آخرت نگری، عقلانیت و حسابرسی؛ ترغیب به استفاده بیشتر و مفیدتر از آنات عمر، تمایل وافر به اخلاقی زیستن و تحمل هزینههای آن، ترجیح بلامنازع نیازها و کششهای فطری و معنوی بر نیازها و مطالبات مادی، افزایش ضریب هوشیاری در تعاملات انسانی و مراقبت حداکثری از ابتلاء به غفلت و خود فراموشی، تلاش آگاهانه و دغدغه مند برای تحرز و اجتناب حداکثری از انواع لغزشها، انحرافات و آلودگیهای آشکار و پنهان و تلاش در جهت تدارک کاستیها و ترمیم ضعفها (از طریق توبه، استغفار، جبران خطاها)، تقویت روح مسئولیت شناسی و تعهد ورزی بویژه در ادای حقوق دیگران و انجام وظایف معطوف به آنها، انگیزه یابی برای تحمل سختیها، مرارتها و مشقات عادی ناشی از زیست هدفمند و مومنانه در این دنیای مادی از دیگر آثار اعتقاد به معاد در ابعاد فردی و اجتماعی زندگی بشر است.
این عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) انگیزه یابی برای مهار هواخواهیها، زیاده طلبیها، برتری جوییها، فرصت طلبیها و درگیر شدن در مسابقات غیر ضرور و آرامش سوز؛ برحذر داشتن افراد از اعمال هرنوع ظلم، تبعیض و بی عدالتی؛ کاهش دلبستگی و تعلق خاطر به جاذبههای فریبنده و سرمایههای مادی و معنوی این جهانی، تمایل وافر به انجام نیکیها و صالحات به عنوان تنها توشه مفید برای زندگی اخروی، تقویت وجدان کاری، کاهش انگیزه برای ارتکاب انحرافات و کجرویها در گستره جامعه و بالطبع کاهش هزینههای مادی و معنوی مواجهه با این آسیبها؛ کاهش میزان ابتلاء به افسردگیها و اضطرابات روحی و آثار منفی آن، افزایش نسبی امنیت در مقابل شرور نفسانی انسانها، سو نیت و بدخواهی ایشان؛ توجه بیشتر به مصالح جمعی به جای منافع شخصی، افزایش انگیزه برای رعایت حقوق دیگران و بلکه ترجیح آنها برخود (ایثار و مجاهدت)، تقویت انگیزه برای مشارکت در اقدامات عام المنفعه اجتماعی، افزایش میزان پایبندی به رعایت میثاقها و قراردادهای اجتماعی و… را از دیگر آثار این اعتقاد برشمرد.
وی تصریح کرد: تحقق معاد حتی از دید کسانی که به قابلیتهای بیولوژیکی انسان نظر دارند نیز امری اجتناب ناپذیر است چه ساختار زیستی انسان، استعداد لازم برای زیست جاودانه یا حتی طولانی مدت در این جهان را ندارد؛ از طرفی، وقوع مرگ، جایگزینی طولی نسلهای انسانی در امتداد زمان و آفرینش پیاپی آنها را نیز فراهم میسازد. طبیعی است که جهان مادی با همه امکانات بالفعل و بالقوه اش گنجایش همه نسلهای انسانی که شمار آنها را جزخدا، کسی نمیداند، ندارد. علاوه اینکه وقوع مرگ و پایان یابی قهری عمر این جهان مقتضای سنت حکیمانه خداوند است که در منابع مربوط توضیح یافته است. با همه این اوصاف، اکثر ما انسانها به دلیل غفلت و کوته بینی، به این جهان دلبستگی و تعلق خاطر بیشتری داریم. چه زیباست این بیان قرآن: «کلا بل تحبون العاجله و تذرون الاخره».