به گزارش سایت خبری تحلیلی ذاکرنیوز به نقل از گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، ترکیه به عنوان کشوری که فاقد منابع انرژی فسیلی است، در دو دهه گذشته، همواره تلاش کرده تا موقعیت ژئوپولیتیک خود را مزیتی برای ترانزیت انرژی تبدیل کند.
خطوط تاناپ از جمهوری آذربایجان به اروپا و ترک استریم از روسیه و دریای سیاه به ترکیه و اروپا، بخشی از اهداف و آرزوهای ترکیه را محقق کردهاند اما حالا، آنکارا به دنبال آن است که در مورد خط لوله قطر نیز پیشنهادهای بلندپروازانهای ارائه دهد.
تحولات سوریه و به قدرت رسیدن مخالفین مورد حمایت ترکیه در دمشق، موجب شده تا اندیشکدهها و رسانههای نزدیک به حزب حاکم ترکیه، یک بار دیگر پرونده قدیمی خط لوله گاز قطر را پیش بکشند.
روزنامه صباح و همچنین اندیشکده مطالعاتی سیاسی – اجتماعی – اقتصادی «ستا» به تازگی، به وفور به موضوع انتقال گاز قطر پرداخته و میگویند: بشار اسد حتی در سال 2009 میلادی و دوران اوج روابط حسنه دمشق – آنکارا، تمایلی نداشت که گاز قطر از خاک سوریه به ترکیه و اروپا برسد و این پروژه به دلایل ژئوپلیتیکی متوقف شد. اما حالا که اسد رفته ترکیه باید یک بار دیگر به دنبال تحقق این رویای قدیمی باشد.
با آن که هنوز اوضاع سیاسی – اقتصادی و سرنوشت حکمرانی جدید سوریه با ابهامات فراوانی روبروست، اما اردوغان از آلپ ارسلان بایراکتار، وزیر انرژی و منابع طبیعی کابینهاش خواسته تا تیم ویژهای را برای بررسی این پرونده تشکیل دهد.
وزیر انرژی ترکیه گفته است: «ما امیدواریم ثبات و امنیت کامل در سوریه برقرار شود تا هرچه زودتر، شرایط مساعدی برای احداث خط لوله گاز قطر-ترکیه را دوباره در دستور کار قرار داد.
یک خط، چند هدف
ترکیه هم اکنون حتی از کشور آفریقایی دوردستی همچون الجزایر گاز فشرده میخرد و آن را از طریق کشتی وارد میکند. اما برای خرید گاز طبیعی از قطر، نیاز به یک خط لوله امن دارد که اعتبارات اولیه لازم برای اجرای آن، در حد 10 میلیارد دلار برآورده شده است.
حمدالله بایجار از تحلیلگران نزدیک به حزب حاکم ترکیه گفته است: «انتقال گاز قطر به اروپا از طریق یک خط لوله که از خاک عربستان سعودی، اردن، سوریه و ترکیه بگذرد، یک پروژه مهم و استراتژیک است. اگر این هدف محقق شود، گاز قطر در بازارهای اروپایی ادغام میشود، وابستگی اروپا به گاز روسیه کاهش مییابد و به هدف کاهش استفاده از زغال سنگ کمک میکند. با این حال، تمایل روسیه برای حفظ نفوذ خود بر منطقه و تاثیر سیاسی مسکو بر دمشق در دوران اسد، مانع اصلی این پروژه بود. حالا چنین مانعی وجود ندارد و میتوان با خط لوله 1500 کیلومتری، موازنات انرژی را به راحتی تغییر داد».
بایجار در ادامه نوشته است: «این خط لوله، از نظر اقتصادی و سیاسی اهمیت زیادی دارد زیرا از چند کشور مهم منطقه و از یک جغرافیای حساس عبور میکند. لذا برای اجرای این پروژه بزرگ، نه تنها ثبات منطقهای، بلکه تمایل به همکاری بین کشورها نیز لازم است. خوشبختانه دولت جدید سوریه قصد خود را برای برقراری روابط مثبت با ترکیه و سایر کشورهای منطقه به ویژه قطر ابراز کرده و این رویکرد، فرصت مهمی برای اجرای موفقیتآمیز پروژه مزبور است».
کارشناسان فنی میگویند، قطر که پس از روسیه، ایران و ترکمنستان به عنوان چهارمین قدرت گازی جهان شناخته میشود، غالباً ناچار شده به خاطر محدودیتهای جغرافیایی، گاز طبیعی خود را از طریق سیستمهای گاز طبیعی مایع (LNG) انتقال دهد.
این در حالی است که انتقال از طریق لوله، مزایای بیشتر و هزینههای کمتری دارد. در درازمدت میتوان گفت که این خط لوله علاوه بر داشتن پتانسیل ارزانتر بودن نسبت به LNG، اروپا را از وابستگی به گاز روسیه نجات میدهد و قطر را در بازارهای انرژی اروپا به قدرتی موثرتر میکند.
صهیونستها کجازی بازی هستند؟
پس از جنگ روسیه و اوکراین، آلمان و هلند برای تامین گاز به قطر روی آوردند، وابستگی ایتالیا به الجزایر بیشتر شد و رییس وقت کمیسیون اتحادیه اروپا، پس از سفر به اردن، مصر و سرزمینهای اشغالی، قراردادی را امضا کرد که بر اساس آن، گاز از طریق رژیم صهیونیستی برای مصر فرستاده میشود و در آنجا فشرده سازی شده و با کشتی از مسیر مدیترانه به غرب اروپا میرسد.
اما در صورت تحقق پروژه خط لوله، مصر و رژیم صهیونیستی نیز این بخش از بازار خود را از دست میدهند و احتمالاً ناچار خواهند شد با ترکیه به توافق جدیدی دست پیدا کنند.
ایده تیم اردوغان برای انتقال منابع گاز و نفت شرق مدیترانه به اروپا، یکی از مهمترین انگیزههای آنکارا برای عادیسازی روابط با رژیم اسراییل بود.
مقامات ترکیه به مقامات صهیونیستی پیشنهاد کردهاند، گاز لویاتان از طریق یک خط لوله زیردریایی به ترکیه منتقل شود و از آنجا به اروپا برسد. اما یونان تمایل دارد که این خط، از نزدیکی حیفا به جنوب جزیره قبرس برود و از آنجا راه خود را به سمت یونان ادامه دهد و سپس به دیگر کشورهای اروپایی برسد.
مشکلات احتمالی چیست؟
اگرچه ایجاد خط لوله ای که ترکیه را با عبور گاز قطر از سوریه به اروپا متصل می کند، با تغییر دولت سوریه امیدها را افزایش داده، اما این پروژه با چالش و مشکلاتی نیز همراه است.
در این پروژه که نیازمند همکاری منطقهای است، این نگرانی وجود دارد که عربستان سعودی چگونه به چنین پروژهای که قدرت را به همسایه خود قطر میدهد نگاه خواهد کرد. اگرچه به نظر می رسد بحران سیاسی بین قطر و عربستان سعودی بین سال های 2017 و 2021 با عادی سازی به پایان رسیده، اما مشخص نیست که آیا عربستان به این پروژه چراغ سبز نشان خواهد داد یا خیر.
با این حال، عربستان سعودی و ولیعهد آن، محمد بن سلمان، که میخواهند نقش مهمی در بازسازی سوریه و ثبات منطقه ایفا کنند، ممکن است تصمیم بگیرند هم با ترکیه و هم با قطر و سوریه روابط مثبت برقرار کنند و این پروژه با اهداف چشمانداز 2030 عربستان سعودی تطابق پیدا کند.
موضوع دیگر این است که آیا تقاضای اروپا برای گاز ادامه خواهد یافت و آیا قطر به دنبال جایگزینی برای LNG خواهد بود یا خیر.
اگرچه اروپا قصد دارد با سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر وابستگی خود به گاز و نفت را کاهش دهد، اما معلوم نیست آیا نیاز به گاز برای 30 تا 40 سال آینده ادامه خواهد داشت و با تبدیل شدن گاز قطر به جایگزینی برای روسیه، ایده کنار گذاشتن گاز و نفت ممکن است اولویت و اهمیت خود را از دست خواهد داد یا نه.
بنابراین پروژه خط لوله گاز طبیعی قطر-ترکیه بسته به روند بازسازی سوریه و همکاری های منطقه ای ممکن است دوباره در دوره پس از اسد در دستور کار قرار گیرد.
این پروژه هم از نظر اقتصادی و هم از نظر استراتژیک پتانسیل بالایی دارد. اما عواملی مانند نوع رویکرد و تصمیم نهایی عربستان سعودی، تداوم تقاضای انرژی اروپا و اولویت LNG قطر، تحقق این رویای بزرگ را با چالش روبرو کرده است.
حساب و کتاب اروپا
خانم بشرا زینب ازدمیر از تحلیلگران امنیت انرژی و از محققین نزدیک به حزب حاکم ترکیه نوشته است: «هم اکنون، قطر با وجود مساحت کم، با حدود 25 تریلیون متر مکعب منابع ارزشمند، دومین صادرکننده گاز طبیعی در جهان است. با توجه به مشکلات فعلی روسیه، بعید نیست که در آینده، قطر به مهمترین صادرکننده گاز بدل شود. در صورت تداوم شرایط کنونی پس از استقرار نظام باثبات در سوریه، پروژه خط لوله قطر – ترکیه، با هیچ مانع خاصی در منطقه مواجه نخواهد شد. این خط لوله طولانی، هزینه بالایی دارد و قیمت ها باید در سطح مناسبی برای اجرای چنین خط پرهزینه ای باشد، در غیر این صورت تامین مالی امکان پذیر نخواهد بود».
کارشناسان ترکیه معتقدند که تضمین خرید طولانی مدت در اجرای این پروژه الزامی است. هم اکنون ترکیه یکی از بزرگترین بازارهای گاز طبیعی در منطقه و کشوری است که پس از آلمان بیشترین واردات گاز طبیعی را دارد.
با این حال، ترکیه قراردادهای بلندمدت گاز طبیعی با روسیه، ایران و آذربایجان نیز دارد. انتظار می رود خط لوله ای به این طول، مقادیر زیادی گاز طبیعی را انتقال دهد. در شرایطی که کشورهای اروپایی، به دلیل موضوعاتی که با روسیه تجربه کرده اند، تمایلی به امضای قراردادهای بلندمدت ندارند و در عین حال استراتژی انتشار صفر گاز کربن تا سال 2050 میلادی را در دستور کار دارند، ترکیه ناچار است تمام مسائل را در نظر بگیرد.
کنار نهادن کامل زغال سنگ نیروگاهی، استراتژی مهم اتحادیه اروپا است. اما قطعاً در مورد وابستگی به گاز طبیعی وارداتی نیز، پارامترهای مهمی در نظر خواهد داشت.
در همین حال، اتحادیه اروپا ساختاری با 27 کشور عضو است و زیرساختهای همه کشورها به هم مرتبط نیست. به عنوان مثال، امروز امکان انتقال گاز به اسپانیا از طریق خطوط لوله به آلمان وجود ندارد.
در سناریوی مورد توافق کشورهای عضو اتحادیه اروپا که در آن نیروگاههای زغالسنگ اتحادیه اروپا و ترکیه با نیروگاههای گاز طبیعی جایگزین میشوند و مصرف گاز خانگی و صنعتی افزایش مییابد، احتمال زیادی وجود دارد که گاز قطر خریدارانی پیدا کند.
با وجود این چالشها، پروژه خط لوله این پتانسیل را دارد که چشمانداز انرژی منطقهای را تغییر دهد و امنیت انرژی اروپا را افزایش دهد. با این حال، برای غلبه بر موانع و به نتیجه رساندن پروژه، به اراده سیاسی پایدار، تعهد مالی و تخصص فنی از همه طرفهای درگیر نیاز دارد.