به گزارش ذاکرنیوز، جواد شیخ الاسلامی: مهدی مرتضویان تنها خبرنگار اعزامی خبرگزاری مهر به جام جهانی قطر بود. با اتمام بازیهای جام جهانی و قهرمانی آرژانتین، تصمیم گرفتیم چند کلمهای با او که تجربه حضور در جام جهانی دارد صحبت کنیم. در این گفتگو سعی کردیم هم از نحوه برگزاری جام جهانی در قطر حرف بزنیم، هم به تیم ملی ایران بپردازیم و هم چندتا سوال فوتبالی از خبرنگار حوزه ورزش خبرگزاری مهر بپرسیم.
آقای مرتضویان، دیشب جام جهانی تمام شد. میخواهیم کمی درباره برگزاری جام جهانی در قطر صحبت کنیم. نظرتان درباره این میزبانی چیست؟
قبل از انتخاب نهایی میزبان جام جهانی ۲۰۲۲، قطر یکسری از پارامترهای فیفا را نداشت. مثلاً هیچوقت شما یک کشوری را نمیدیدید که چهار تا بازی را توی یک شهر برگزار کند، اما مساحت جغرافیایی قطر و محدودیتهایی که از نظر مکانی داشت باعث شد که شهر دوحه و شهرستانهای کوچک همجوارش توی یک روز چهار تا بازی را میزبانی کنند و این اتفاق بدیع و تازهای برای فوتبالیستها و هواداران حاضر در قطر بود. نکته دوم آب و هوای قطر بود که باعث شد جام جهانی پس از دههها به جای اینکه در بهار و اوایل تابستان برگزار شود، در پاییز برگزار شود. این اتفاق خیلی خیلی عجیبی بود که تقویم رقابتهای باشگاهی دنیا را هم تحت تأثیر خودش قرار داد و وسط فصلهای باشگاهی مشکل و وقفه ایجاد کرد. از لحاظ بدنسازی هم مشکلات زیادی به وجود آورد و باعث شد بازیکنان زیادی مثل پل پوگبا، کریم بنزما و حتی بازیکنان داخلی خودمان مثل میلاد سرلک تحت فشار بازیهای تیم باشگاهی و تیم ملی دچار مصدومیت شوند و به جام جهانی نرسند. ولی با توجه به تمام این بحثها و ترسهایی که درباره میزبانی قطر وجود داشت، من به عنوان کسی که آنجا بودم میگویم که در قطر همه چیز در اختیار جام جهانی بود. یعنی قطر همه چیزش را برای جام جهانی گذاشته بود و این خیلی خیلی جالب بود. همه امکانات برای اینکه شما از فوتبال لذت ببرید در سطح شهر فراهم شده بود. مثلاً شما به عنوان توریست راحت میتوانستی برنامهریزی کنی و با متروهایی که هر دو دقیقه یکبار میرسیدند در سطح شهر حرکت کنی. وضعیت ما خبرنگاران به خاطر جنب و جوش زیادی که داریم کمی متفاوت بود، چون ممکن بود ما در طول روز شش بار جابجا شویم. برای همین مجبور بودیم از تاکسیهای اینترنتی اوبر استفاده کنیم. ولی همه چیز در قطر در اختیار فوتبال بود. به هرحال آنهایی که تجربه جام جهانی روسیه را داشتهاند...
شما روسیه هم رفته بودید؟
نه متأسفانه. از خبرگزاری مهر آقای خسروی تجربه جام جهانی روسیه را دارند. در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه با توجه به پهناور بودن این کشور، بازیها در شهرهای مختلف و دور از هم برگزار میشد. شما برای اینکه بتوانید بازیها را ببینید باید با هواپیما چهار ساعت توی مسیر میبودید؛ یا با اتوبوس ۲۰ ساعت و با قطار ۲۴ ساعت توی مسیر بودید. اما توی قطر از این بازی تا آن بازی نهایتاً نیم ساعت توی راه بودید. در قطر همه چیز رویایی بود ولی با توجه به جمعیت اندک قطر باید گفت آن شور و حرارتی که نیاز بود وجود نداشت. هرچیزی که شما از جو فوتبالی میدیدید در ورزشگاه و اطراف آن بود. بیشتر از آن اتفاق خاصی رخ نمیداد. خب قطر کشور بسیار ثروتمند و کم جمعیتی است. حتی بعضی از قطریها برای اینکه آرامش دوحه را دوست دارند و آدمهایی هستند که به شلوغی عادت ندارند، قطر را ترک کرده بودند. یعنی رفته بودند به خانههای خودشان در پاریس و لندن و… تا جام جهانی تمام شود و دوباره برگردند قطر! یعنی برخلاف همه مردم که دوست داشتند در جام جهانی حاضر باشند، عدهای بودند که از جام جهانی فاصله گرفته بودند. اما باید نمره قبولی به برگزاری جام جهانی در قطر داد. ساخت ورزشگاههای فوقالعاده شیک با کانسپتهای ملی مذهبی عالی بود. همه چیز طبق نظم و طبق قاعده و قانون پیش میرفت و این باعث شد که یک جام جهانی خیلی خوب در حوزه کشورهای خلیج فارس برگزار شود.
قطر یکسری قوانین اسلامی هم گذاشته بود که واکنشهای مثبتی در جهان اسلام و واکنشهای منفی در کشورهای غربی داشت. اینها چقدر اجرا شد و چقدر تأثیر داشت در جو قطر؟
من بیان واقعیت میکنم و باید بگویم هیچ کدام این قوانین، آنطور که من دیدم، به طور جدی رعایت نمیشد. مثلاً فقط در ورزشگاهها نوشیدن الکل دیده نمیشد. اما در فنفستهایی که اطراف ورزشگاهها بود، مشروبات الکی سرو میشد. اصلاً مشکل حجاب نداشتند. من ندیدم به حجاب کسی ایراد بگیرند. تنها نکتهای که روی آن اصرار داشتند و جزو قوانین سختشان بود، همجنسگراها بودند.
البته درباره حجاب باید بگویم طبق اعلام خودشان روی حجاب زننده حساسیت داشتند. درواقع از هواداران خواسته بودند که به فضای اسلامی قطر احترام بگذارند.
آخر من آنجا آدمهایی با حجاب زننده هم دیدم. اصلاً گیر نمیدادند. شما اگر بازی آرژانتین و مکزیک را از نزدیک میدیدی، به هرحال طبع مردم آن کشورها متفاوت از ماست و با لباسهای خیلی راحت به ورزشگاه آمده بودند، ولی من اصلاً ندیدم که حتی کوچکترین اشارهای به آنها شود.
درباره تیم ملی صحبت کنیم. چقدر بازیکنان را میدیدید؟
با توجه به قوانینی که فیفا گذاشته و برخی قوانینی که کادر تیم میگذارد، شما به هیچ وجه نمیتوانید در آن تایم تیم ملی را رصد کنید و بررسی اطراف و حواشی آن را در کنترل داشته باشید. همین موضوع باعث شده بود وقتی که تیم داخل هتل بود ما از فضای داخل آن بیخبر باشیم. اما به غیر از آن همهجا مثل موقع تمرینات تیم ملی را رصد میکردیم. من حتی یادم است که دوبار رفتم جلوی هتل تیم ملی ولی قوانین فیفا اجازه نمیداد شما وارد هتل محل اقامت تیمهای ملی شوید. غیر از آن ما با بچههای تیم ملی همیشه در ارتباط بودیم. فضای تیم ملی با حضور کیروش یکدستتر شده بود و نمیشود این را انکار کرد. حاشیههایی که در دوران اقای اسکوچیچ بود کمتر شده بود و هدف هدفی بود که میخواست ما را به رؤیای صعود برساند. ولی چیزی که باید به آن اشاره کرد این است که ضعف تیم ملی ما کاملاً محسوس بود. ما با این روند قطعاً قطعاً در جام ملتهای ۲۰۲۳ در مقابل رقبایی مثل کره و ژاپن و استرالیا و عربستان از لحاظ فنی به مشکل میخوریم و باید برای این موضوع فکر اساسی بود. ما در این دوره از جام جهانی نزدیکترین حالت ممکن برای صعود را داشتیم ولی از آن بازماندیم. در ۲۰۱۸ چهار امتیاز گرفتیم ولی صعود نکردیم، در این دوره برای صعود چهار امتیاز میخواستیم، ولی سه امتیاز گرفتیم. مهمترین دلیل برای تغییر آقای کیروش بازی ایران مقابل انگلیس و آمریکا بود که ما هر دو بازی را واگذار کردیم و فکر میکنم کارنامه فنی تیم ملی نمره قبولی را نمیگیرد. به هرحال مهمترین بازی ما با انگلیس بود که شکست سختی خوردیم.
به نظر شما دلیل شکست ما فنی بود یا روحی و روانی؟
وقتی یک انسان راه میرود قلب و مغزش همزمان با همدیگر کار میکند. همه اینها در هم تنیده است. من نمیدانم چند درصد روحی و چند درصد فنی، اما قطعاً ماحصل فضای تیم ملی از لحاظ فنی و تاکتیکی نمره قبولی نمیگیرد.
به خصوص بعد از برد ولز و مشاهده استقبال مردم از آن پیروزی، روحیه تیم ملی بالا بود. نمیتوان باخت مقابل آمریکا را به مسائل روحی و روانی ربط داد.
من فکر میکنم بازی با آمریکا روحیه تیم ملی در بالاترین حالت ممکن بود، ولی مشکل فنی داشتیم.
یک نکتهای درباره کنفرانسهای تیم ملی و دلیل به حاشیه کشیده شدن آنها داشتید. یادتان هست؟
من میگویم ای کاش خبرنگاران ایرانی زودتر به قطر میرفتند. به هرحال ما توی ایران زندگی میکنیم و میدانیم که رسانههای ما از لحاظ مالی وضعیت خوبی ندارند. ای کاش خبرنگاران خیلی زودتر به قطر میرفتند و میتوانستند فضای تیم ملی را راحتتر به تصویر بکشند و اخبار موثقتری از فضای داخلی تیم داشته باشیم. من فکر میکنم اعزام دیرهنگام خبرنگارها باعث یکسری شیطنتهایی شد که ما را از فضای خودمان دور کرده بود. ما هم که به قطر رفته بودیم با خودمان میگفتیم فضا چقدر مسموم است! به نظرم اگر اعزام کمی زودتر بود، آگاهی مردم بیشتر میشد و اطلاعرسانی در آرامش بیشتری انجام میشد و آن اتفاقات در کنفرانسهای خبری هم نمیافتاد.
گفتید بازیکنان ایرانی قبل از بازی با انگلیس سه تا نشست خبری گرفتند و در هیچکدام از آنها خبرنگاران ایرانی حاضر نبودند. درست میگویم؟
نه. نه اینکه نبودند؛ بلکه تعدادشان خیلی اندک بود. به هرحال ما با سهمیه فدراسیون فوتبال رفته بودیم، خبرنگارانی که آزاد رفته بودند تعدادشان کم بود. از نظر مالی واقعاً برای رفتن و اقامت گران بود. این موضوع باعث شد که در آن سه تا نشست خبری که قبل از بازی انگلیس برگزار شد، تنها ۳ نفر از خبرنگاران ایرانی حاضر باشند. در این شرایط است که انواع و اقسام سوالات پرسیده میشود و کسی هم نبود که آنها را خیلی راحت به مخاطبان داخلی بدون نکتهای منتقل کند.
چقدر خرج سفرتان شد؟!
اصلاً اطلاع ندارم. فدراسیون فوتبال در کنار وزارت ارشاد بخش عظیمی از هزینههای این سفر را به عهده گرفتند که باید تشکر کرد. من از آقای شجاعیان مدیرعامل خبرگزاری مهر هم ممنون هستم که همراه بودند. درباره هزینهها هم حقیقتاً اطلاعی ندارم. ولی این را هم باید گفت که فیفا به فدراسیونهایی که در جام جهانی حضور دارند برای اعزام خبرنگار سوبسیتها و امتیازاتی ارائه میکند تا خبرنگارانش را مستقر کند. مثلاً برای اسکان آنها چنین تسهیلاتی دارد. برای همین اطلاعی از هزینه انجام شده ندارم. ضمن اینکه آنقدر در قطر سرمان شلوغ بود که فرصت فکر کردن به این چیزها را نداشتم.
ایرانیها در قطر چه جوی داشتند؟
من فکر میکردم خیلی خیلی بیشتر باشند. در بازی با انگلیس شاید انگلیسیها بیشتر بودند. بازی با ولز خب ایرانیها بیشتر بودند و بازی با آمریکا هم تقریباً نصف نصف بود.
ورزشگاهها پر بود؟
حداقل هفتاد هشتاد درصد ورزشگاهها در بازیهای ایران پر بود، ولی در بازیهای آرژانتین تمام ورزشگاه پر بود. بازیهای مکزیک و آلمان و اسپانیا هم ورزشگاهها پر بود. بازیهای عربستان همهاش پر بود. به خصوص که عربستانیها مرز زمینی هم داشتند و راحتتر تردد میکردند. وقتی سوپراستارهای فوتبال دنیا به جام جهانی میآیند، طبیعی است که طرفداران آنها هم این حضور را غنیمت میشمارند.
وضعیت حمایت از تیم ملی در قطر چطور بود؟ چون توی ایران طوری بیان میکردند که انگار هیچکس هوادار تیم ملی نیست. تا زمانی که ایران ولز را برد و خیابانها شلوغ شد، فضا خیلی مسموم بود. ولی با پیروزی بر ولز، فضا کاملاً برگشت. میخواهم بدانم وضعیت هواداری از تیم ملی در قطر چطور بود؟
من اینجا نبودم و واقعاً فضای اینجا را نمیدانم ولی کسی که دارد دلار خرج میکند تا بازی تیم ملی را ببیند، قطعاً هوادار تیم ملی است و آن را دوست دارد. چیزی که ما رصد میکردیم فوتبالی بود و من هم کاملاً با نگاه فوتبالی دارم حرف میزنم. خیلی درگیر اتفاقات سیاسی نشدم.
به نظرت ما کی میتوانیم جام جهانی را...
با این روند قطعاً کار ما تا دورههای متوالی درجا زدن است. هیچ چیز ما در حد جام جهانی نیست. امکاناتی ضعیف هستیم، دیدگاهی ضعیف هستیم. این که ما بگوییم ما غیرت داریم و با غیرت بالا میرویم، مگر بازیکنان تیم ملی ولز بی غیرت هستند؟ نخیر. این تفکر تفکر اشتباهی است.
میخواستم این سوال را بپرسم که به نظرت ما چه زمانی میتوانیم جام جهانی را در ایران برگزار کنیم؟!
خب این که دیگر خیلی دورتر! واقعاً این قسمت برای من ناراحت کننده است. خیلی ناراحت میشوم. ما یک ورزشگاه آزادی داریم با آن شکوه و جلال، اما اخباری که میآید میگوید ستونهای ورزشگاه در حال ریختن است. ما هیچ فکر دیگری نکردهایم و این خیلی دردآور است. ولی شما میرفتید قطر؛ رویایی بود. هفت تا ورزشگاه فوقالعاده ساخته شده است. من فکر میکنم دوای بسیاری از دردهای اجتماعی ما توجه به ورزش است. خیلی مطمئن میتوانم بگویم که دوای درد ما ورزش است. ورزش خیلی از استرسهای اجتماعی را از بین میبرد و تأثیر زیادی در فروریخت آن خشمها و ناراحتیها و نارضایتیهایی که از مسائل اجتماعی و خانوادگی و … داریم. ولی متأسفانه اصلاً به آن توجه نمیشود و انگار که تنها یک بازی ساده است.
قطر با برگزاری جام جهانی یک وجهه بینالمللی برای خودش خرید. چرا ما نتوانیم این کار را بکنیم؟ واقعاً میپرسم.
قطر از سال ۲۰۰۳ شروع کرد به بسط و گسترش ایدههای خودش. تنها یکی از پروژههای قطر جام جهانی بود. یکی از پروژههایش همین شرکت هواپیمایی است که میبینید به ایستگاه دنیا تبدیل شده. اینها نیازمند تصمیمگیریهای کلان است. دیگر بس است که بگوییم ما میتوانیم؛ باید انجام بدهیم. همه میدانند که ما در برخی بخشها نشان دادیم که توانایی داریم. چرا نتوانیم تجربیات جدید داشته باشیم؟ بعضی چیزها را هم از دیگران یاد بگیریم. توی همین قطر آنها خیلی چیزها را نمیدانستند، ولی کار را به کاردان سپرده بودند. یک قسمت را به سوئیسیها سپرده بودند، یک بخشی را به فیفا و حتی از برگزارکنندگان جام جهانی روسیه کمک و مشورت گرفته بودند. ما هم اگر بخواهیم میتوانیم. قطر یکی از اهداف کشورش جام جهانی بود. آن روز داشتیم با چند تا از دوستانم در قطر صحبت میکردیم، میگفتند قطر پانزده تا پروژه بزرگ دارد که برگزاری جام جهانی پانزدهمین پروژه آنها بوده است! یعنی تا سال ۲۰۳۰ چهارده تا پروژه دیگر دارد که از جام جهانی هم بزرگتر هستند. شما ببینید چه تصوراتی ایجاد کردهاند. قطر با جام جهانی اسمش را در دنیا بلند کرد و در تاریخ ثبت میشود که قطر میزبان جام جهانی بوده است. این مهم است.
شما چند تا بازی را دیدید؟
من ۱۷ بازی را آنجا دیدم. تا زمان بازیهای ایران در قطر بودم و توانستم در مجموعه ۱۷ بازی را از نزدیک ببینم.
کدام بازی را بیشتر دوست داشتی؟
آرژانتین و مکزیک جو رویایی داشت. خیلی رویایی. خیلی خوب بود. خیلی جو عجیبی داشت.
دوست داشتی از بازیهای بعدی کدام را ببینی؟
من طرفدار تیم ملی انگلیس بودم که با ما هم همگروه بود. دوست داشتم انگلیس یک پای فینال باشد. از بچگی این تیم را دوست داشتم و دوست داشتم پای فینال باشد. همچنین خیلی دوست داشتم که فینال را در قطر باشم و بازی آرژانتین فرانسه را از نزدیک ببینم. به هرحال تماشای یک فینال در جام جهانی رویایی است که متأسفانه واقع نشد.
توی فینال طرفدار کدام تیم بودی؟
آرژانتین
چرا؟
من بارسلونایی خیلی خیلی خیلی رگ و ریشهداری هستم! یک چیز عجیبی. اصلاً ضربان قلب من با بارسا تنظیم میشود! برای همین لئو مسی انتخابم در فینال بود. ضمن اینکه آرژانتین هم مهم است. من کلاً فرانسه را دوست ندارم. به نظرم تیم ملی که هفت هشت نفرشان از کشورهای دیگر آمدهاند و مهاجر هستند، تیم ملی نیست. کلاً دوستش ندارم. فکر میکنم فوتبال یک چیزی است که تو با قلبت جلو میروی و طرفداری میکنی. به هرحال آرژانتین به عنوان یک تیمی که آرژانتین است دوست داشتم، ولی میخواستم مسی به همه چیزهایی که در فوتبال میخواهد برسد.
دوست داشتی پیرهن چه کسی را بگیری؟
سوال خیلی باحالی است! پیرهن و امضای مسی را.
امکانش بود که او را ببینی و ازش امضا بگیری؟
اره دیدمش. بازی آرژانتین مکزیک از نزدیک دیدمش، اما چون به عنوان یک خبرنگار نزدیک شده بودم نمیشد کار دیگری جز کار حرفهای کرد.
قد و هیکلش کوچک است یا بزرگ؟!
خیلی کوچیک! قد کوتاهی دارد و...
به نظرت جای چه بازیکنی توی این جام جهانی خالی بود؟
به نظرم این جام جهانی اگر یک رونالدینیو داشت، خیلی خوب میشد. جای رونالدوی برزیلی هم خیلی خالی بود. به نظرم جام جهانی با گلهای زیادی که زده شد خیلی جذاب بود، و واقعاً من هر سری جام جهانی را میبینم، از سال ۱۹۹۴، مارادونا همیشه جایش خالی است.
فینال محبوبت؟
انگلیس-آرژانتین که نشد.
ولی بد هم باختند!
آره خیلی بد باختند! ولی فینال همه چیز را شست و برد. فینال خیلی جذابی بود. فکر کنم یکی از بهترین فینالهایی بود که دیدهام.
کدام گل را توی جام دوست داشتی یا دوست داشتی که تو میزدی؟
گلی که کرواسی در نیمه نهایی به مراکش زد خیلی خوشگل بود. چندتا گل دیگر هم بودند که بگذریم...
گل امباپه توی فینال هم قشنگ بود.
بله. ولی وقتی یک تیم قهرمان میشود همه زیر سایه آن قرار میگیرند.
امباپه با ۲۳ سال سن هم در فینال قبلی گل زده و هم در این فینال سه تا گل زده. انصافاً برترین بازیکن زمین حق او بود.
انتخاب من که فقط مسی است! یک جاهایی شاید منطق فوتبال نتواند تو را اقناع کند. مسی همه کار کرد و توی این جام به خواستهاش رسید.
از آقای تاج پرسیدند ما کی میتوانیم مثل مراکش بازی کنیم و بیاییم بالا. ایشان جواب داده که ما مراکش را چهار سال پیش بردیم! حرفی داری؟
راست میگوید. چهار سال بردیم، بر اساس یک اتفاق و گل به خودی! ولی من فکر میکنم تیم ملی نیاز به یک پیکربندی مجدد دارد. شاید من اگر جای آقای تاج بودم به این موضوع بیشتر فکر میکردم. امیدوارم تجربیات جام جهانی را بیشتر به گوش مسئولان برسانیم. من فکر میکنم این موضوع میتواند تأثیر زیادی برای سالهای آینده داشته باشد.