به گزارش ذاکرنیوز، در 24 فوریه سال 2022 (5 اسفند 1400)، روسیه به خاک اوکراین حملهای انجام داد. این حمله از سه جبهه، شمال اوکراین، شبه جزیره کریمه ضمیمه شده به روسیه در جنوب و نیز قلمرو خود روسیه در شرق، آغاز شد؛ جنگی که از آن زمان تاکنون هزاران کشته، میلیونها نفر آواره داشته است و به همان اندازه در مناسبات بینالملل از مناسبات غرب با روسیه گرفته تا نظم جهانی تاثیرگذار بوده است.
اکنون این جنگ در یکسالگی خودش قرار دارد. به همین منظور گفتگویی با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل در خصوص یکسالگی جنگ اوکراین و اثرات این جنگ در مناسبات بینالمللی انجام شده است.
تسنیم: به نظر شما مهمترین اثرات جنگ اوکراین در مناسبات و نظم جهانی در یک سال گذشته چه بوده یا چه چیزهایی نسبت به قبل در این جنگ در بحران اوکراین تغییر کرده است؟
بهشتی پور: از موقعی که عهدنامه وستفالی در سال 1648 که نظم حقوق بینالملل و روابط بینالملل بعد از جنگهای 30 ساله مذهبی که بین پروتستان و کاتولیک بوجود آمد، منعقد شد، چند اصل صورت گرفت. یکی تمامیت ارضی کشورها و بحث دولتها بود که حق حاکمیت ملی دارند و آن حق حاکمیت را اعمال میکنند. از آن زمان تا به حال و بعد از جنگهای 30 ساله، 4 مرحله بزرگ انجام شده است. یعنی 4 تحول بزرگ در روابط بین الملل بوجود آمده که به نظر من این تجاوز نظامی روسیه به اوکراین (کشور همسایهاش) یک نقطه عطف تحول جدید در نظام بین الملل است.
برای اینکه یک کشور احساس تهدید از طرف کشور همسایه کرده که میخواهد عضو ناتو شود و با توجه به اینکه 1587 کیلومتر مرز مشترک با همدیگر دارند، احساس تهدید کرده و امنیت ملی روسیه با عضویت اوکراین در ناتو تهدید میشود. به همین منظور به جای آنکه برود در همان چارچوب روابط بینالملل این مشکل را حل کند، اقدام به یک تجاوز نظامی به کشور همسایهاش میکند و این در واقع نظم قبلی را به چالش میکشد.
نظم قبلی عبارت از این بود که تمامیت ارضی و حاکمیت ملی را کشورها به رسمیت میشناسند؛ یعنی نمیشود به خاطر اینکه یک کشوری از همسایهاش احساس تهدید میکند، اقدام نظامی علیه کشور همسایه انجام دهد. از آن جالبتر 4 استان مرزی را به اشغال خودش دربیاورد و بعد بگوید که ما یک همه پرسی برگزارمیکنیم و اینها را به کشور خودمان ملحق میکنیم. این هم باز اصل تمامیت ارضی را در نظام بینالملل زیرسوال برده است و طرف مقابل یعنی غرب، آمریکا و تمام متحدینش، انگلیس، فرانسه و آلمان و کشورهایی که میتوانستند تاثیرگذار باشند با همه امکاناتشان به طرف اوکراین تجهیزات نظامی ارسال کرده تا اجازه ندهند که روسیه این نظم را به چالش بکشد.
روسیه در واقع ارزیابیاش این بود که شاید بتوان با هماهنگی چین و هند و بعضی از کشورهای دیگر مثل ایران نظم تازهای را در روابط بین الملل تعریف کند. من آنچه که میتوانم به عنوان یک پژوهشگر بگویم این است که قبلا به صورت قطعی اکثر پژوهشگرها و نظریه پردازان این اصل را قبول دارند که نظم گذشته به چالش کشیده شده و کاملا بهم خورده است و دنیا به سمت نظم جدید میرود. اما این نظم جدید چیست؟ یعنی این نظم چه مولفههایی دارد؟ آیا مثلا تمامیت ارضی کشورها به رسمیت شناخته میشود؟ آیا حاکمیت ملی مفهوم دارد؟ آیا دولتهای مستقل اصولا وجود خواهند داشت و اصولا به معنای واقعی به رسمیت شناخته می شوند؟ و سوالات مهم دیگری مثل این و آیا دنیا به سمت چند جانبه گرایی پیش میرود؟ آیا قدرتهای دنیا به سمت این میروند که مثل قبل بلوک غرب و شرق بود، بلوک بندی قدرت کنند یا نه دنیا به سمت منطقه گرایی پیش می رود؟ اینها را میشود در قالب سناریوهای مختلف بررسی کرد.
جهان آینده جهان چند قطبی است یا اصلا قطبی نخواهد داشت. بلکه مناطق مختلفی به صورت متحد با همدیگر هماهنگ کار میکنند و منافع منطقهای خودشان را پیش میبرند و در نظام بین الملل سعی میکنند در بعضی از زمینهها با هم همکاری کنند، در بعضی زمینهها با هم چالش داشته باشند. مثل روابطی که بین چین و آمریکا حاکم است. در حال حاضر آمریکا و چین با همدیگر مثل شوروی و آمریکا در تقابل نیستند بلکه در یک زمینههایی همکاری میکنند. چین دو هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری در آمریکا انجام داده و حجم مناسبات در سال 2022 بالای 400 میلیارد دلار واردات و صادرات داشتند. بنابراین هم قدرتها با هم تقابل میکنند و هم در عین حال با هم همکاری میکنند.
اینکه این منافع چیست و چطور تعریف میشود و آیا این منافع در سطح ملی تعریف یا درسطح منطقهای و جهانی تعریف میشود، سوالاتی جدی است که در مورد نظم جدید که در حال شکل گیری است برای آن مطرح است؛ بنابراین واقعا نمیتوانم پاسخ دقیقی بدهم که جهان آینده چه مشخصات دقیقی دارد. یعنی آیا چند قطبی یا یک قطبی است؟ آیا چند جانبهگرایی یا یک جانبه گرایی است؟ آیا قدرتهای منطقهای به صورت منطقهای عمل میکنند؟ یا به صورت ملی عمل میکنند؟ اینها سوالاتی است که در اندیشکدهها باید بنشینند صحبت کنند آدمهای مختلف تحلیل کنند و پژوهش کنند و براساس مدل و روش آینده نگاری سناریو مختلفی درنظر بگیرند و متناسب با آن دستور کار تهیه کنند. نسبت به این نظم جدید و در مورد اینکه یک نظم جدیدی شکل میگیرد فکر نمیکنم کسی تردیدی داشته باشد و در ایران و در جهان تردیدی وجود ندارد.
تسنیم: همانطور که کیسینجر در فرایند صلحی که مطرح کرد، بی طرف شدن اوکراین و لغو نامزدی برای عضویت در ناتو میتواند به خاتمه این جنگ با روسیه پایان دهد. با توجه به این گفته پیش بینی شما چیست؟ ادامه جنگ بر روسیه چه اثراتی بر روسیه خواهد داشت؟
بهشتیپور: کیسینجر دو مرحله صحبت کرد. یک بار در سال 2014 مقالهای در واشنگتن پست نوشت که خیلی مقاله مهمی بود و بعد از اینکه روسیه کریمه را اشغال کرد و همه پرسی برای ضمیمه آن برقرار کرد و گفته بود کریمه از اول برای روسیه بود و اشتباه کردند که در اختیار اوکراین قرار دارند. آنجا حرف کیسینجر به عنوان یک استراتژیک این است که باید واقعیت را بپذیریم. روسیه بدون اوکراین نمیشود و اوکراین هم بدون روسیه نمیشود و با هم پیوستگی و منافع مشترک دارند و اگر اوکراین را عضو ناتو کنیم این تهدید امنیت ملی روسیه است و ما تحریک میکنیم که بیاید و علیه کشور اوکراین یا غرب دست به اقداماتی بزند. بنابراین پیشنهاد کیسینجر در 2014 این بود که به هیچ وجه اوکراین عضو ناتو نشود و رسما هم اعلام شود که اوکراین هیچ وقت عضو ناتو نخواهدشد.
اما در 2022 یعنی بعد از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین دو مرتبه کیسینجر صحبت کرد و آنجا باز توضیح میدهد که همچنان بر این نظریه تاکید دارد که اوکراین نباید عضو ناتو شود و این عضویت موجب تهدید است و این را در سال 2022 اضافه کرد که این زمینهای برای تجزیه روسیه خواهد بود. برژنسکی قبلا یک مطلب مهمی را در کتاب شطرنج مطرح کرد و گفت اگر میخواهید زمینه فراهم کنید برای اینکه اوراسیاگرایی روسیه جلویش گرفته شود باید اوکراین را از روسیه جدا کنید. اینک سوالی وجود دارد که باید پوتین جواب دهد. شما آمدید دست به عملیات نظامی زدید و عملا به این نظریه کمک کردید یعنی عملا اوکراینی که 12 قرن در کنار روسیه بود و اولین امپراتوری روسیه در کییف تشکیل شده بود و با هم در مقابل امپراتوری ناپلئون جنگیدند و در برابر هیتلر مردم اوکراین و روسیه با هم جنگیدند، این همکاری گسترده الان بعد از این جنگ فروپاشید.
روسیه الان دلخوش است که 4 تا استان را ضمیمه خودش کرده است. یعنی همان سیاستی که قبلا اوکراین یک خط حائلی بین غرب و روسیه بود. حالا این 4 استان شرقی لوهانسک و دونستک و ... را در واقع خط حائل قرار داده است و میگوید از اینجا هم پیوستگی سرزمینی پیدا کرده از جنوب و شرق اوکراین به کریمه که یک شبهه جزیره استراتژیک در شمال دریای سیاه است و هم توانسته این خط حائل را بوجود بیاورد و روس تبارهایی که در اوکراین زندگی میکنند که هفت میلیون نفر هستند، متحد کردم. اما اینها در واقع روی کاغذ است، در عمل روسیه خودش را دچار چالشهای جدی کرده است؛ اولا با اوکراین دچار مشکل شده، اوکراینی که سالهای سال همبستگی با روسیه داشت. دوم زمینه را برای عضویت سوئد و فنلاند در ناتو فراهم کرد، یعنی نه تنها زمینه برای عضویت اوکراین در ناتو فراهم شده بلکه سوئد و فنلاند که سیاست بی طرفی را در اوج جنگ قبلی حفظ کردند و خودشان را وارد معادلات نکردند، اینها اکنون عضو ناتو و مراحل آخرش را طی میکنند. از آن طرف از لحاظ اقتصادی روسیه کشور خیلی بزرگی است و امکانات اقتصاد بسیار وسیعی دارد. از نظر معادن تقریبا تمام عناصر جدول مندلیف در این کشور وجود دارد. 17 میلیون کیلومتر وسعت این کشور است و امکانات دارد و این کشور نمیتواند در مقابل تحریم ها مقاومت کند ولی با قیمت بسیار گزاف مقاومت میکند.
تمام جنبههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روسیه تحت تاثیر این تحریمها قرار گرفته است و آقای پوتین مدیریت میکند، ولی واقعیت این است روسیه امروز بدتر از روسیه پارسال است که به اوکراین حمله کرد و من به شما قول میدهم روسیه دو سال آینده اگر وضعیت ادامه پیدا کند بدتر خواهد شد. این درسال 2024 که انتخابات ریاست جمهوری روسیه بود قطعا به زیان آقای پوتین است و درست است که پوتین هنوز در موقعیت مستحکمی قرار دارد ولی روز به روز وضعیت خرابتر میشود هم از نظر اجتماعی و هم از نظر توجیهی که الان نمیتواند افکار عمومی روسیه توجیه شود که برای چه ما انقدر هزینه گزاف میپردازیم و چه به دست میآوریم. یعنی این امنیتی که دنبالش بودیم وضعیت را برای ما بدتر کرده است.
واقع بینانهاش این است که هرچه زودتر این جنگ پایان پیدا کند و بتواند به سمت یک راهکار برود که به نظر من توافق مبنای خوبی برای شروع مذاکرات جدید است تا بتوانند این مسئله را حل کنند. زیان این جنگ هم برای روسیه و هم برای اوکراین و هم اروپا است. چون امنیت غذایی و انرژی اروپا در این جنگ به مخاطره افتاده است. بنابراین تنها کشوری که توانسته از این مسئله بهره برداری اقتصادی کند، آمریکا است. الان صادرات گاز آمریکا به اروپا در این بحران 20 درصد افزایش پیدا کرده است. به نظر میرسد که منطقیترین راه این است که جلوی ضرر را هرجا بگیرد منفعت است، اما اینکه این پیش بینی تحقق پیدا کند بعید میدانم. فکر میکنم جنگ متاسفانه فعلا ادامه دارد تا زمانی که دو طرف به یک جمع بندی برسند که نمیتوانند بیش از این ادامه بدهند. باید ببینیم روسیه چه تصمیمی میگیرد.
تسنیم: پیش بینی شما چیست اگر روند جنگ اوکراین در ماههای آینده ادامه پیدا کند آیا احتمال این وجود دارد که این جنگ به دیگر مناطق مانند لهستان یا سواحل جنوبی اوکراین گسترش پیدا کند؟
بهشتی پور: اولا جنگ که خودش تمام امنیت غذایی اروپاییها را بهم ریخت. تمام امنیت انرژی را بهم زد و جنگ اثرات خودش را گذاشته است. 6 میلیون اوکراینی آواره اروپا شدند و این عدد کمی نیست و کل جمعیت اوکراین 45 میلیون بوده است. بنابراین در یک کشور 6 میلیون نفر مهاجرت میکنند از آن طرف 10 میلیون جمعیت جابجا شدند. ببینید چه بلایی سر اوکراین آمده است و اروپاییها قطعا اثرات جنگ را تا مغز استخوانشان حس میکنند، ولی مسئله این است که نظم جدید تن دادن به یک کشوری است که میخواهد از نظر نظامی اراده خودش را به کشور همسایه تحمیل کند.
طبیعتا الان کشورهای اروپایی ممکن است به دلیل کمکهای نظامی که به اوکراین میکنند خودشان وارد این حوزه شوند. احتمالش وجود دارد ولی کم است و به نظرم جنگ نیابتی الان شکل گرفته است و اوکراین به نیابت از آمریکا و طرفداران خودش و روسیه هم خودش راسا میجنگد. بنابراین خلاصه اش این است که احتمال اینکه جنگ به سایر مناطق هم کشیده شود وجود دارد، ولی احتمالش کم است و احتمال خیلی زیادی من نمیبینم که بخواهند خودشان را وارد این جنگ کنند. ترجیح داده کمک نظامی کنند و موقعیت اوکراین را تقویت کنند.