به گزارش ذاکرنیوز ، سینماگران خادم قرآن عنوانی است که بر جمعی از هنرمندان و سینماگران از سوی وزارت ارشاد اطلاق شده است. سینماگرانِ پیشکسوتی که تا کنون مفتخر شده اند، تا خادم قرآن لقب گیرند، طبق لیست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عبارتند از: «مجید مجیدی، رضا میرکریمی، عباس صالح مدرسهای، شهریار بحرانی، مجتبی راعی، کمال تبریزی، منوچهر محمدی، محمد داوودی، محمد علی باشه آهنگر، سید ناصر هاشم زاده، امیرعباس قِلیچ لو و جمال شورجه».
این حلقه هنری و دینی در مراسم تجلیل اراده ملی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر فیلم غریب و بابک حمیدیان را به خاطر بازی در این فیلم مورد تقدیر قرار دادند.
اما نماینده کارگروه هنرمندانِ سینمایی اخیرا در گفتگو با رسانه ها در خصوص ضرورت طراحی و اهدای «نشان عالیِ قرآن در سینما» مطالبی را بیان کرده و ما نیز سوال و مسائلی در خصوص نگاه و دیدگاه این جریان ریشهدار که حالا دارای شالکهای شده است وجود دارد، داریم که بر آن شدیم تا گفتگویی صریح و بی پرده با این کارگردانِ سینما داشته باشد.
او مجموعه مستند «پیامبرانِ سرزمینِ ما» ساخته و توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خاطر ساخت مجموعه فیلمهای قرآنی توسط به عنوان «فیلمسازِ خادم قرآن و اهلبیت(ع)» انتخاب شده است.
انتخاب هنرمندان قرآنی با سخت گیری در کارنامه هنری و دقت در آثارِ سینماگر انجام میشود
آقای صالح مدرسهای، موضوع سینماگران خادم قرآن از چه زمانی و با چه هدف و برنامه ای مطرح شده است و در حال حاضر چه فعالیتی دارد؟
سنت حسنۀ تجلیل از نخبگانِ قرآنی در حوزههای هنری در راستای رسالت و ماموریتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ابتکار مدیران فرهنگی کشور پیریزی، طراحی و به اجرا درآمده اما پس از اعطای «نشان عالی» خادم القرآن از ریاست جمهوری، طی حدود سه دهه گذشته این قدرشناسی و تجلیل و تکریم عملاً در وزارت ارشاد مغفول مانده و اتفاق نمیافتد. در طی بیست و هفت دورۀ انتخاب خادمان قرآن کریم در حوزۀ فیلم و سینما به جای 27 نفر، سیزده نفر معرفی شدند و این، به علتِ سخت گیری در کارنامه هنری و دقت در آثارِ سینماگر و سایر ملاک ها در نحوۀ انتخاب است.
اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولیِ اصلیِ فرهنگ، نتواند به هنرمندانِ خادم قرآن، آن گونه که شایسته است توجه کند، از سایرِ دستگاه ها چه انتظاری میتوان داشت؟ از این جهت لازم است تا تغییراتی جدی در نحوۀ مواجهۀ مثبت با این هنرمندانِ پیشکسوت و رفعِ بهانه تراشی از سوی برخی زیرمجموعه های این وزارتخانه صورت گیرد. ناگزیریم بگوییم که هنرمندِ قرآنی، دارایِ نشانِ عالیِ کشوری، سال هاست در وزارت ارشاد مورد بی مِهری قرار گرفته است.
انواع عرفانهای کاذب به عنوان سینمای دینی و معنوی معرفی شده است
تعریف سینماگران خادم قرآن از سینمای قرآنی چیست؟ آیا فیلم قرآنی با فیلم های معنوی و دینی تفاوت و شباهتی دارد؟
در ابتدا باید بگویم که با تلاش های موثر کارگروه هنرمندانِ سینمایی در انجمن خادمانِ قرآن کریم طی سالهای اخیر، جریانِ تولید و عرضه فیلم های قرآنی مورد توجه قرار گرفته و علیرغم همه مشکلات، نوعی فرهنگسازی برای نهادینه شدنِ این حرکت مثبت شکل گرفته است. به استناد کارشناسیهای دقیق سینما، فیلم قرآنی با ترسیم و ترویج هوشمندانه و هنرمندانه مفاهیم و مضامین قرآنی در قالبهای مستند، داستانی، انیمیشن و تجربی (بلند و کوتاه) تولید میشود و با تنوعِ مخاطبان، برای همه سلایقِ جامعه در سنینِ مختلف ارائه میگردد.
اما برای جواب به شما باید بگویم که همانطور که از عنوان فیلم های قرآنی پیداست، تاکید روی «قرآن» است و مفاهیم و مضامینی که از این سرچشمه الهی میجوشد، مثل یک «وام» برای سینماگر است. مخالفانِ آفرینش آثار قرآنی، طی دهه های اخیر جوی را در سینما راه انداختند که سینماگر در فشار روانی و تبلیغاتی قرار گیرد و مجبور شود به جای عنوانِ قرآنی، از عبارات دیگری نظیر فیلم دینی، معناگرا و... استفاده کند. البته این تغییر، شامل همه نشد و برخی از سینماگرها با کمرنگ کردنِ عنوان قرآن، به زعم خود مقبولیتی در بین اهالیِ سینما بدست آوردند ولی ما اصرار و پافشاری روی عنوانِ «فیلم قرآنی» داریم. برای چه باید عارمان بیاید و یا خیال کنیم کسرشان مان است در حالی که سینماگران غربی به شکل علنی خودشان را وامدار و مدیون کتاب مقدس میدانند. افراط و تفریط، در هر حال مذموم است اما بدون این که جانماز آب بکشیم و یا بخواهیم شعار بدهیم، افتخار میکنیم که خداوند متعال، اجازه سربازی در پیشگاه قرآن را به ما عطا فرموده است. اگر قدر ندانیم این فرصت یا بهتر است بگوییم این نعمت را از دست میدهیم.
از جنبه دیگر، بررسی فیلمهایی که پس از انقلاب اسلامی تحت عناوین مختلف دینی یا معناگرا تولید شدند، مشخص کرده که اغلبِ مباحث، قرآنی نیستند و انواعِ عرفان و تصوف با قرائتهای غیرتخصصی و ناشیانه، توام با بیتجربگی کارگردان و تیم سازنده، به نام فیلم دینی یا معناگرا به زور به مردم و جامعه تحمیل شده است. البته سهم تقصیرِ مسئولان وقت در هر دورهای را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا صاحبان امضا که میزها را در اختیار داشتند، زمینه کجروی را در سینما ایجاد کردند و با ایجاد فضای امن، به ترویج خرافات و کج اندیشی به نام دین اسلام دامن زدند و در نهایت، نگاه مخاطبان فیلم و سینما را معیوب و گمراه کردند.
تولید فیلم قرآنی یک تخصص است
برای تولید فیلم قرآنی شیوه و روش نظری و مبنای زیبایی شناسی خاصی دارید؟
بله تولید فیلم قرآنی، یک تخصص است و اساتید این حوزه بیش از سی سال است که روی مبانی و راهکارهای پژوهش و ساخت آثار مُلهم از کلام الهی کار کرده اند. ما اندیشمندانی موثر در حوزه فیلم و سینمای قرآنی داریم. ایشان تجربیات تخصصیِ ارزشمند و اعتبارآفرینی در حوزه فعالیتهای فرهنگی، هنری و سینمائی برای ظهور و ساخت آثار مُلهم از مفاهیم و مضامین قرآن دارند. امیدواریم به فضل الهی، با انتخاب بهترین گزینههای معطوف به اهداف راهبردیِ این مسیرِ حساس، در توجه به مؤلفه های هویت ساز کلام الله مجید، موجبات ترغیب و تشویق هنرمندان سینمایی در پردازش این مضامین را بدست آوریم. اساتید این رشته طی سالهای گذشته در زمینه پژوهش، برنامهریزی و تولید فیلمهای قرآنی مُجدانه کار کردهاند و زندگیشان وقفِ این مهم است.
مخالفانِ آفرینش آثار قرآنی، طی دهه های اخیر جوی را در سینما راه انداختند که سینماگر در فشار روانی و تبلیغاتی قرار گیرد و مجبور شود به جای عنوانِ قرآنی، از عبارات دیگری نظیر فیلم دینی، معناگرا و... استفاده کند.
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته اند که قرآن کریم در رأس همه فعالیت های فرهنگی دولت است؛ در حوزه سینما به عنوان سینماگر خادم قرآن بفرمایید که این موضوع از حیث نظری و عملی چگونه ممکن است؟
بعد از ملاقات قبلی با وزیر محترم ارشاد در سال 1400 و مکاتبات بعدی در خصوص موضوع استراتژیک «فیلمهای قرآنی» و ضرورتِ بازتعریفِ این حوزه تخصصی و بسیار مهم برای بالا بردنِ معرفت دینیِ زیرمجموعههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با توجه به سخنان ایشان در حمایت از فیلمهای قرآنی و سینماگرانِ قرآنی، یکسال دیگر هم صبورانه و با دقت پیگیری کردیم. آقای دکتر اسماعیلی از همان روزهای آغاز وزارت، از ساخت فیلمهای قرآنی حمایت کردند و دستور پیگیری دادند.
اما به نظر میرسد برخی گزارشات را با ظاهری موجه اما خلاف واقع به استحضار آقای وزیر میرسانند. متاسفانه این حقیقت تلخ را اذعان میداریم که اکنون هم نظیر سال های قبل، ساخت فیلم های قرآنی از درونِ وزارت ارشاد قفل شده است. البته برخی در این مسیر مانع تراشی میکنند و این ربطی به مواضع سیاسی و جناحی نیز ندارد بلکه به این دلیل است که با ماهیت فیلم قرآنی چندان آشنا نیستند و نسبت به این موضوعِ تخصصی، آگاهی و اشراف و علاقه ندارند. بنابراین اگرچه شخص وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به این موضوع توجه دارند اما به عقیده من هنوز فیلم قرآنی با موازین و مبانی مورد نظر سینماگران خادم قرآن ساخته نشده است.
با بیانصافی همه مشکلات فرهنگی را گردن وزیر نیاندازیم
پس تقصیر یا مشکل را بیشتر ناظر به وزارت ارشاد میدانید؟
نه، این بحثی ریشهدار است. هرگز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از سایر وزارتخانهها جدا نکنید. یکسری از معضلات، کشوری و عمومی است و مختصِ وزارت ارشاد نیست. من با کسانی که با بیانصافی همه مشکلات و معضلات را به گردنِ وزیر ارشاد میاندازند، مخالفم. اگر منصفانه نگاه کنیم روشن است که آقای دکتر اسماعیلی، به عقیده من وزارتخانهای را تحویل گرفته است که سیاستگذاری درستی در خصوص نسبت و برقراری ارتباط با هنر و فرهنگ بهطور جداگانه ندارد.
امروز و در این ایام نقدهای فراوانی به وزیر میشود البته هیچ مدیری بدون ایراد نیست اما آیا منتقدین و همنظران آنها در دورههای قبل و یا حتی فعلی بدون اشکال و ایراد بودهاند؟ برخی از افراد و حتی هنرمندان طی چهل سال گذشته، وزارت ارشاد را به عنوان سکوی پرتاب و رشد شخصی خودشان در حیطه سیاسی دیدند و آنچه ندیدند «سرنوشت فرهنگ و هنر» بود. این آش و کاسهای که میبینید، محصول حضور ناکارآمد آنهاست.
سرچشمه چالشهای اخیر کشور در سوء مدیریت هزینههای فرهنگی است
دقیقاً مشکل، کجاست؟ آسیب شناسی حوزه فرهنگ و سینما قابلِ بیان است؟
این روزها حوادث تلخ و رویدادهای ناراحتکنندهای پیش آمده که بسیاری مسئولیت آن را متوجه کمبودهای محتوایی موجود در نظام فرهنگ و هنر کشور میدانند و زیرساختهای آموزشی، ساختار مجامع فرهنگی و بهویژه کارکردِ محیطهای هنری، شیوهنامههای مواجهه با هنرمندان و روند طرحریزی برنامه ساماندهی اوقات فراغت مردم از جمله چالشهایی است که خروجی دستگاه فرهنگ و هنر برای جامعه را در وضعیت نامناسبی قرار داده است.
موضوع زمانی بیشتر اهمیت پیدا میکند که شما در شلوغی های اخیر، بهطور مستقیم مشاهده میکنید که با گذشت 43 سال از پیروزی انقلاب، همچنان عمده شعارها، مطالبات و گلایهها «ماهیت فرهنگی» داشت
سرچشمه همه این چالشها در سوء مدیریت هزینهها است. طبق آمار رسمی، امروزه 95 درصد بودجه سنگین وزارتخانهها صرف هزینههای جاری در حوزه حقوق و دستمزد کادر اداری میشود، 3 درصد به حوزه عمرانی با محوریت نوسازی، توسعه و تجهیز میرسد و 2 درصد باقیمانده، راه به عرصههای پرورشی، تربیتی، فرهنگی و هنری میبرد. در این وضع، پیش از آنکه بودجه به عرصههای فرهنگی و هنری برسد، در بخش حقوق و دستمزد هزینه میشود. مؤثرترین راهحل شرایط موجود این است که در نظام بودجهریزی و هزینه کرد کشور «تجدیدنظرِ جدی» صورت بگیرد.
متخصصان می گویند برای نجات کشور، باید از سنتهای قدیمی موجود در نظام نیروی انسانی خلاص شد. برای حل این مشکلات، نیازمند اتخاذ تصمیم های شجاعانه هستیم؛ در کل کشور، 12 دستگاه اصلی و 69 ردیف بودجه اصلی در حوزه فرهنگ فعالیت دارند و در عرصههای مختلف از دین و معنویت گرفته تا فرهنگ پهلوانی، مجموع بودجه اختصاصیافته معادل 2 درصد بودجه سالانه کشور نیز فراتر نمیرود. موضوع زمانی بیشتر اهمیت پیدا میکند که شما در شلوغی های اخیر، بهطور مستقیم مشاهده میکنید که با گذشت 43 سال از پیروزی انقلاب، همچنان عمده شعارها، مطالبات و گلایهها «ماهیت فرهنگی» داشت. البته بهموازات ضرورت تغییر تفکر برنامهریز در نظام بودجه کشور، باید الگوی هزینه کرد نیز اصلاح شود. امروزه اکثرِ وزارتخانهها همگی درخواست افزایش بودجه دارند و هرکدام برای مأموریتهای خود، مراتب مفصل از اهمیتها را شرح میدهند. این مسئولیت به دوش مدیران است تا «سند مهندسی فرهنگی کشور» با اعتبارات هزاران میلیاردیِ موجود، جنبه عملی و نمود معنایی پیدا کند.
اینجاست که مجددا تاکید می کنم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از سایر وزارتخانه ها جدا نکنید، چون یکسری از معضلات، کشوری و عمومی است و مختصِ وزارت ارشاد نیست؛ یعنی نیاز به یک اصلاح همگانی هست.
برای خدامحوری سینمای ما باید آموزش آن با دین و قرآن ارتباط داشته باشد
با این توصیف، فرهنگ و هنر در وزارت ارشاد خلاصه نمیشود و سهم سایر دستگاه ها را نمی توان نادیده گرفت. با این حال، این وزارتخانه متولیِ اصلیِ فرهنگ و هنر است؛ علاوه بر آسیب شناسی، پیشنهادی برای انتخاب و تربیت فیلم ساز قرآنی دارید؟
طبق آمار رسمی، امروزه 95 درصد بودجه سنگین وزارتخانهها صرف هزینههای جاری در حوزه حقوق و دستمزد کادر اداری میشود، 3 درصد به حوزه عمرانی با محوریت نوسازی، توسعه و تجهیز میرسد و 2 درصد باقیمانده، راه به عرصههای پرورشی، تربیتی، فرهنگی و هنری میبرد.
فاصله گرفتنِ آموزشهای سینمایی و سینما از مفاهیم دینی و قرآنی، باعث شده تا سینمای فعلیِ ما فاقد خدا و معنویت باشد. «حیات طیبه» در زندگی بخشی از مردم بسیار کمرنگ است و عالمانِ دینی مُعترفند که زندگی مردم در زمینههایی از دین فاصله دارد. به عقیده کارشناسان، سال هاست قرآن در حاشیه مراسمهای مذهبی قرار گرفته و بیشتر به مداحی توجه میشود. صاحبنظران بر این باورند که قرآن، تعادل دارد و سخنانش محکم تر از مواردی است که بعضاً از برخی مجالس شنیده میشود. ما مذهبمان مترقی است اما سینمای فعلی که متاثر از جامعه است، وضعیتش خیلی خرابتر است. محیطی که فیلمساز در آن آموزش دیده و میبیند چگونه است؟
صدها دانشجوی سینمایی داریم که مشغول تحصیل در دانشکده ها و مراکز آموزش عالی هستند. اگر این مسیری که از آن میگذرند همراه با فضای قرآنی و آموزشهای دینی باشد، مطمئناً علاقمندان این حوزه شناسایی میشوند. در قرآن مبانى اساسىِ حیات طیبه معرفی شدهاند که شناخت آنها، زمینه تحقق چنین حیاتی را برای انسان فراهم میکند. اجابت دعوت خدا و رسول، ایمان و عمل صالح، شکوفایی عقل و خرد انسانی از مهمترین آنها میباشند. آیا سینمایی که امروز داریم توانایی انتقال این مُهمات را دارد؟ به نظرم خیر. پس اکنون دوره بازنگری است و اینکه چگونه در این عصر پیچیده، معنا را به تصویر ترجمه کنیم.
جشنواره های خارجی فیلمسازانِ خوب ما را انتخاب میکنند و با اهداء یک «جایزه» و «احترام»، موضوعاتِ خودشان را به آنها القاء کرده و سفارش میدهند. کمتر مرکز کشف استعداد و حمایت از فیلمسازانِ مستعد و مومن که بر پایه تربیت دینی بزرگ شده باشند داریم. کشف استعداد فیلمسازانِ قرآنی و تربیت پیاده نظام در عرصه «جهاد هنری» برای از دست ندادنِ فرصت های آینده اجتناب ناپذیر است.
باید در جشنواره های کوتاه و مستند و حتی منطقه ای افرادی که بینش و زمینه اولیه دارند را جذب و حمایت کنیم. دوره بگذاریم، برایشان باشگاه بگذاریم و به آنها امکان تولید دهیم تا فیلم کوتاه و انیمیشن قرآنی بسازند و کم کم دستشان را بگیریم بیاوریم توی سینمایِ بلندِ قرآنی. باید با ذره بین بگردیم دنبال آدم بدرد بخور و برای وزارت ارشاد باید این مهم باشد. الان محل کشف استعداد فیلمساز قرآنی به معنای دقیق کلمه نداریم.
کارگروه تولید فیلمهای قرآنی تجارب سینماگران قرآنی را پیاده میسازد
تشکیل کارگروه تولید فیلم های قرآنی با حضور و مشارکت سینماگران خادم قرآن چقدر موثر است؟
تشکیل اتاقِ فکر و ایجادِ حرکت مستمرِ «کارگروه تولید فیلمهای قرآنی»، تجاربِ سه دهه فعالیت سینماگرانِ قرآنی در این حوزه حیاتی در سطحِ کلان را پیاده میسازد تا فرصتی طلایی برای فیلمسازانِ قرآنی ایجاد گردد و بتوانند با بهرهمندی از چشمه جوشان الهی، به آفرینش آثار فاخر مبادرت ورزند. زیرا این فرصت را باید مغتنم شمرد، چون بفرمایش معصوم (ع) در صورت سلب توفیق، معلوم نیست چه زمانی این "در" بسته خواهد شد. این تصمیم حساس و سرنوشت سازِ وزیر محترم ارشاد در خصوص ترویج مفاهیم و مضامینِ قرآنی از طریق ابزارِ سینما، موجبِ دوری از غفلتهای گذشتگان است.
البته با توجه به عملکرد دهههای گذشته وزارت ارشاد و سایر دستگاههای مرتبط که بودجههای فرهنگی هنری برای تولید فیلم را در امور غیر از فیلمسازی هزینه کرده اند، برای حل اساسی مشکلات مالی، بودجه ساخت فیلمهای قرآنی باید کُددار شود تا امکان هزینه کردن آن با سلایق مدیران نباشد.