علامه امین شهیدی رئیس امت واحده پاکستان در گفتوگو با مهر در خصوص ایام رحلت امام خمینی (ره) و قیام ۱۵ خرداد گفت: امام خمینی فقیه بسیار بزرگی بودند ولی ما در طول زمان هزاران فقیه و فقهاء داشتیم که آمدند، نقش خودشان را ایفا کردند و از دنیا رفتند؛ اما امام خمینی نبودند، آنها فقط یک شخصیت فقیه بودند. پس امام خمینی فقیه بود اما فقط صرف فقیه نبود، امام خمینی به عنوان یک عارف، عارف شناخته شده ای بودند. اما اگر ما در قرنهای گذشته نگاه بکنیم عرفای بسیار بزرگی داشتیم آمدند و در این دنیا نقش خودشان را ایفا کردند و از دنیا رخت بربستند و از دنیا رفتند اما نقشی که امام خمینی داشت هیچ کدام از آنها نداشتند، پس امام خمینی یک عارف بی بدلیل هست اما صرف عارف نیست.
وی ادامه داد: امام خمینی یک اصولی زبردستی بودند و کتابهای اصولی بسیار زیادی تألیف کردند، تقریر کردند و نوشتند کما اینکه کتابهای عارفانه ایشان هم در تمام عالم شهرت بسزایی پیدا کرد، همان طوری که کتابهای فقهی ایشان هم شهرت بسیار خوبی در دنیا به خودش اختصاص داد. اما وقتی به کتابهای ایشان به عنوان یک مجتهد اصولی نگاه میکنیم، علمای بسیار زیادی آمدند در علم اصول کاوش کردند، کار کردند، نوشتند خدمت کردند دریچههای مختلف علمی را باز کردند و برگشتند (از دنیا رفتند) اما نقشی که امام خمینی در جامعه جهانی، در جامعه اسلامی و در جامعه شیعی داشت آنها با وجود آن همه علم و فضل آن نقش را نداشتند، پس امام خمینی یک عالم و مجتهد اصولی هست اما صرف یک عالم اصولی نیست.
علامه شهیدی افزود: چه در کلام، چه در فلسفه و چه در بقیه علوم ما شخصیتهای بزرگ و بسیار محترمی را در تاریخ پیدا میکنیم، اسمها و کتابهایشان را میبینیم که امام خمینی هم یکی از آنها هست؛ اما ایشان ویژگی که داشت و دیگران آن را نداشتند، مجاهد فی سبیل الله بودن، فهم عالم گیر از قرآن و سیرت و سنت پیامبر (ص) و اهل البیت (ع) و فهم بسیار عمیق از دین بابت نفاذ در عالم بود، این خصوصیتی است که فقط به امام خمینی اختصاص دارد. امام خمینی سیاست را با علم آمیخت؛ تقوا، پرهیزکاری، عرفان، تصوّف، معنویت، پاکیزگی، تزکیه نفس و علوم را با سیاست به طوری آمیخت که همه اینها یک تکّه شد برای نجات انسان و انسانها.
رئیس امت واحده پاکستان اظهار داشت: امام خمینی از این جهت انقلابی را ایجاد کرد که این انقلاب مردم ایران را از اسارت درآورد و نقش این انقلاب در نسلهای زیادی ریشه دوانید و ثانیاً فکری را به جهان عرضه کرد که این فکر همه جهانیان را متوجه نمود که دین (دین خدا) برای بشریت است، جوابگوی همه مشکلات بشریت است و بشریت را از ذلّت و نکبت و پستی نجات میدهد، اگر کسی یا فکری یا اندیشهای بتواند بشریت را نجات دهد آن فکر و اندیشه اسلامی است.
وی ادامه داد: امام خمینی به مردم هم شناخت و هم باور را به آنان عطا کرد، به مستضعفین فهماند که ما میتوانیم بر مستکبرین غلبه پیدا کنیم، به ضعیفان آموخت که نباید ضعیف ماند تا مستکبرین همیشه آنان را در زیر پا له کنند. به ملتها آموخت که تا خودتان، خودتان را تغییر ندهید از آسمان کسی نازل نمیشود تا حال شما را تغییر دهد، به جهانیان آموخت که نهضتی که امام خمینی پرچم آن را برداشته، نهضت شیعی نیست، نهضت اسلامی نیست نهضت انسانی و نهضت مستضعفین است بر علیه مستکبرین.
امام خمینی روحیههای را که در تک تک جوانهای زمان خودش و در زمان بعد از خودش ایجاد کرد، این روحیه آنان را در یمن، سوریه، عراق، کشمیر، پاکستان، آفریقا، نیجریه، فلسطین، لبنان به آنها حوصله و همت داد، به آنها این باور را عطا کرد که میتوانند علیه قدرتمندترین و مستکبران با دست خالی هم بایستند و هم آنان را به خاک مذلت بنشانند و بفهمانند که میشود با دست خالی اما با تکیه بر قدرت لایزال خدای متعال مستکبرین را شکست داد. امام خمینی با زندگی فقیرانه با زندگی عارفانه با زندگی مستضعفانه بر کاخهای مستکبرین چیره شد و فهماند که فقیرانه زیستن ضعف نیست بلکه قدرت است و کاخ نشین بودن قدرت نیست ضعف انسانها است. در یک جمله امام خمینی به انسانها فهماند که چگونه میشود با عزت زیست و چگونه میشود با عزت مرد. امام خمینی، حسین وار زیستن را به انسانها آموخت و حسین وار شهید شدن را به انسانها آموخت.